UPN یا شبکه پیاده شهری
مهرداد مال عزیزی، معمار و شهرساز
بیایید برای نخستین بار مبتکر واژهسازی در جنبشهای نوین شهرسازی جهان باشیم. بدیهی است با ورود صنایع و فناوریهای جدید به کشور، واژهها و اسامی فرنگی آنها نیز به ناچار متداول میگردند، در مقابل دانش و فناوریهای بومی نیز قادرند با القاب مناسب پا را تا آن سوی مرزها بگشایند. ابتکار شهرسازی کهن ایرانی بر کسی پوشیده نیست. سازمان فضایی مبتنی بر سلسله مراتب شهر ایرانی از پایینترین فضاهای خدماتی تا بالاترین فضاهای حکومتی شهر که با زنجیره شبکه متوازن پیاده به هم متصلاند، امروزه جزء مدرنترین و لوکسترین الگوی دسترسی بسیاری از شهرهای جهان محسوب شده است. شبکهای که بر ارزشهای فرهنگی و قومی و روانی انسان پایه ریزی شده است. BRT) Bus Rapid Transit) از سال 1386در ادبیات مدیران شهرداری تهران و سپس مدیران سایر شهرهای کشور متداول شد. روشی در دسترسی سریع خطوط اتوبوسرانی به مکانهای شهری که همزمان با سایر شهرهای بزرگ جهان در تهران نیز با 8خط با طول 250کیلومتر سهم خود در حمل ونقل همگانی را یافته است. اگر لایههای شبکه دسترسی به امکانات و فضاهای شهری بهترتیب از بالا به پایین شامل لایه شبکه پیاده و لایه شبکه حمل ونقل همگانی و لایه شبکه وسایل نقلیه شخصی شمرده شوند، با علم بر مزایای دراز مدت اعم از امنیت و آسایش و سلامتی و صرفه اقتصادی که در شبکه پیاده شهری نهفته است، سایر شبکههای دسترسی در حوزه شهرپایداردر اولویتهای بعدی قرار خواهند گرفت. الگوی جابهجایی تا قبل از انقلاب صنعتی ازجمله در شهرهای ایران متکی بر حرکت پیاده بود.با ورود اتومبیل در فضاهای شهری، نقش پیادهمحوری به مرور در مقیاس فضاهای شهری کمتر شد.
گسترش شبکه سواره و غفلت از حفظ و ساماندهی فضاهای پیاده که سبب افت ارزشهای اجتماعی، فرهنگی، بصری و کاهش کیفیت محیط شهری شد، مشکلات اقتصادی و روانی و محیطزیستی شدیدی را ایجاد کرد که لزوم یک انقلاب بازگشت به گذشته در الگوهای دسترسی به مکانهای شهری در جهان دیده شد.یکی از این جنبشها منشور پیاده 21(walk21) است که به گسترش حرکت پیاده از سال 2000میلادی در جهان اختصاص یافت. دیدگاه این منشور، ایجاد جهانی است که در آن افراد بتوانند پیادهروی را یک شیوه سفر ایمن بدانند. جهانی که در آن سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی ارزش پیادهروی را تشخیص داده و برای جامعه سالم و پایدار اهمیت ویژه قائل شوند. جنبش دیگر در راستای گسترش پیادهروی در شهر«طرح پروژهایی برای فضاهای همگانی» است که از سال 1975تاکنون در 3000محله در 43کشور جهان رونق یافت.یکی از اهداف اصلی این جنبش تبدیل فضاهای شهری به محیطی است که مردم بتوانند تواناییهای محلی خود را به نمایش بگذارند.
جنبش«خیابانهای باز» نیز که خیابانهای پرتردد سواره شهری را در ایام خاص بهطور موقت به فعالیتهای پیاده محوراختصاص میدهد نیز از فراگیرترین و عملیاتیترین جنبشها محسوب میشود.از دهههای میانی قرن بیستم، شبکه خیابانهای پیرامون بافتهای تاریخی شهرهای اروپایی از جنجال خودروها خارج و با ایجاد خیابانهای پیاده، حیات اجتماعی مورد توجه قرار گرفت که چند سالی است در مدیریت حفظ و زندهسازی بافتهای کهن شهرهای ایران نیز مرسوم شده است.
اهداف کلی در اولویت شبکه پیاده راهی بر سایر شبکههای دسترسی؛ نخست: بهبود و کاهش مدیریت ترافیک و تحرکات جنجال آفرین رفتوآمد در مراکز شهری و کاهش دغدغه تأمین فضاهای گسترده پارکینگهای عمومی، دوم: بهبود سیمای کالبدی شهر و احیای بافتهای تاریخی وحفظ ارزشهای معماری و فرهنگی وزیباسازی منظر شهری وساماندهی تجهیزات خیابانی و روشنایی، سوم: بهبود وضع زیستمحیطی کاهش منابع آلودگی هوا و صدا، افزایش ایمنی، توسعه فضای سبز، گسترش فضاهای باز، کاهش تراکم و ازدحام در مراکز فعالیت، چهارم: بهبود وضع خرید و خدمات و تسهیل در دسترسی به مراکز خرده فروشی و آخر:بهبود زندگی اجتماعی و فرهنگی وتوسعه مراودات اجتماعی، آسایش سالمندان و بازی کودکان، گذراندن اوقات فراغت وامنیت رفتوآمد و گردش سالم است.
Urban Pedestrian Network با مخفف UPN به شبکه پیاده شهری مدرنی اطلاق میشود که صدها سال است در یزد و دزفول و کرمان و اصفهان و محلات قدیم تهران و.... ساکنین خانههای پدری اقوام ایرانی را به بازار،حمام، مکتبخانه، مسجد، دارالحکومه، باغات و.... میرساند و تاکنون کسی قدر و منزلت آن را در القاب فرنگی به جا نیاورده. امروز این abbreviation (مخفف) را باید در ادبیات مدیران شهری مان جا بیندازیم. کسی چه میداند شاید همین فردا این واژه را از دهان خانم «آنه ایدالگو» شهردار پاریس و «صادق امان خان» شهردار لندن و «بیل بلاسیو» شهردار نیویورک شنیدیم.