
رمزگشایی از بازی چندلایه صهیونیسم با کارت دروزیها

در میان اقوام گوناگون خاورمیانه، دروزیها جایگاه خاص و پیچیدهای دارند. گروهی مذهبی با آیین و مناسکی خاص که نه به شیعه و سنی تعلق دارند، نه مسجد دارند و نه به روزه و حج عمل میکنند. آیین آنها درونی، بسته و رمزآلود است و تنها خواص و رهبران فکریشان مجاز به دسترسی به متون مذهبیاند. به باور آنها، امکان پیوستن به این مذهب از بیرون وجود ندارد و هرکس باید دروزیزاده باشد. باور به تناسخ و پرهیز از تبلیغ دینی از دیگر ویژگیهای فکری این طایفه است.
یکی از اصول بنیادین دروزیها، وفاداری به محل زندگی و حاکمیت موجود است؛ چه در لبنان، چه سوریه و چه در رژیم صهیونیستی یا اردن. آنان با قدرت حاکم کنار میآیند تا زمانی که احساس تهدید نکنند.
امروزه جمعیت دروزیها حدود ۱.۳ میلیون نفر تخمین زده میشود: ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار نفر در استان سویدای سوریه، ۳۵۰ تا ۵۰۰هزار نفر در لبنان، ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار نفر در اسرائیل و حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر در اردن.
در طول حکومت بشار اسد، دروزیها موضع بیطرفی اتخاذ کردند و در جریان جنگ داخلی، بهدلیل ترس از گروههای افراطی نظیر داعش و جبهه النصره، عمدتاً با دولت مرکزی همراه ماندند. اما با ظهور دولت احمد الشرع (ملقب به جولانی) که چهرهای تندرو و ریشهدار در جریانهای افراطی دارد، شکاف میان این طایفه و حاکمیت جدید در جنوب سوریه آشکار شده است. در استان سویدا، اعتراضات گسترده و پارهکردن پرچم دولت جدید توسط جوانان دروزی، نشانههای این تقابل است.
از سوی دیگر، رابطه دروزیها با رژیم صهیونیستی، تاریخی چندوجهی دارد. از دهه۱۹۵۰ دروزیهای ساکن سرزمینهای اشغالی بهعنوان تنها گروه عربزبان، مشمول خدمت اجباری در ارتش اسرائیل شدهاند و برخی از آنها به ردههای بالای نظامی و امنیتی نیز رسیدهاند. اصطلاح «پیمان خون» اشاره به نزدیکی امنیتی و نظامی میان آنان و رژیم دارد. اسرائیل نیز همواره از این گروه بهعنوان «اقلیت وفادار» یاد کرده است.
در تحولات اخیر جنوب سوریه، ورود نظامی اسرائیل به بهانه حمایت از دروزیها در چند سطح قابل تفسیر است:
تلاش برای ایجاد منطقهای امن در مرزهای شمالی و جلوگیری از شکلگیری تهدیدی مشابه لبنان
ممانعت از نفوذ ایران و حزبالله به عمق جنوب سوریه
در نهایت، زمینهسازی برای ایجاد مناطق خودمختار دروزی با الگوی نیروهای کرد در شمال، در چارچوب سیاست تجزیه و تضعیف دولت مرکزی سوریه
ادعای رسمی اسرائیل، «دفاع از دروزیها در برابر افراطگرایان» است، اما هدف نهایی تثبیت نظمی امنیتی در غیاب دمشق و آغاز پروژهای بلندمدت برای تجزیه و کنترل خاک سوریه است.
واقعیت آن است که حتی نزدیکی ظاهری با غرب و اسرائیل، نه امنیت میآورد و نه مانع تجاوز میشود. سوریه، امروز بار دیگر گواه آن است که اگر ملتی پشتوانه خود را از دست بدهد و قدرت واقعی از بطن جامعه و مقاومت برنخیزد، سرنوشتی جز تکهتکه شدن و تسلط بیگانگان در انتظار آن نخواهد بود.