• دو شنبه 23 تیر 1404
  • الإثْنَيْن 18 محرم 1447
  • 2025 Jul 14
دو شنبه 23 تیر 1404
کد مطلب : 259056
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xvkKE
+
-

شهید طهرانچی‌ حلقه گمشده روایت برادرم

مرتضی قاضی؛ نویسنده و پژوهشگر جنگ

۳۷سال از مفقود شدن شهید دکتر محمد قاضی گذشت تا راوی این یادداشت، در دیداری غیرمنتظره با دکتر مهدی طهرانچی، حلقه گمشده روایت زندگی برادر شهیدش را پیدا کند، اما این پایان ماجرا نبود؛ چراکه حالا خود طهرانچی با شهادتش در حمله رژیم صهیونیستی به بخشی از همین روایت ناتمام تبدیل شده است. شمایی که پسر یا دختر نوجوان دارید، حتما از این دست کتاب‌ها دیده‌اید؛ «کتابی با چند پایان متفاوت!» روی جلد این کتاب‌ها، آن بالا نوشته: «مسیر داستان را خودتان انتخاب کنید!» در این کتاب‌ها خواننده در هر مرحله از داستان بین2 یا 3راه، حق انتخاب دارد و اینکه هر بار چه راهی را انتخاب کند، پایان متفاوتی را برایش رقم می‌زند. خیلی جذاب است؛ نه؟! کتابی که من دارم می‌نویسم، شده شبیه همین کتاب‌ها. راستش را بخواهید اول کار این مدل را انتخاب نکرده بودم، اما هرچه پیش می‌روم، دست سرنوشت برای کتابم پایان متفاوتی را رقم می‌زند. کتاب من قصه زندگی برادرم است؛ یعنی قصه خودم و برادرم، شهید دکتر محمد قاضی. ماجرای کتاب از این قرار است: من به‌عنوان یک برادر کنجکاو و جست‌وجوگر،  دنبال پیدا کردن نشانه‌هایی از محمدمان، بین دوستانش و هر کسی که با او زیسته هستم. داستان کتاب من، همین مسیری‌ است که برای یافتن نشانه‌ها طی کرده‌ام. قصه از ۳۹ سال پیش شروع می‌شود. تازه ۶ سالم تمام ‌شده بود که برادرم محمد مفقود شد؛ دی‌ماه سال ۱۳۶۵ و ۲۰ روز بعد از شهادت اسدالله، آن یکی برادرم. تنها تصویری که از آن روزها در ذهنم مانده، رفقای محمدمان در دانشگاه علوم‌پزشکی ایران بودند که چند روز بعد از گم شدن محمد در جبهه‌ها، آمدند خانه‌مان، به پدر و مادرم تسلیت گفتند و رفتند؛ حتی رویشان نشد عکس‌های یادگاری دوران دانشگاه را که از محمد داشتند، با دست خودشان به مادرم بدهند. آنها را گذاشته بودند روی تلویزیون سیاه و سفید قدیمی گوشه اتاق، توی یک پاکت سفید. این آخرین تصویرم از رفقایش بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید