وحدت ملی بیسابقه در طول 3دهه اخیر
مسیح علینژاد: «حمله اسرائیل، پروژه براندازی را ۲۰ سال عقب انداخت.»
در میدان، اسرائیل به هیچ هدفی نرسید
اسرائیل چند هدف را بهطور مشخص اعلام کرد:
فروپاشی ایران
۳۲ نماینده پارلمان (کنست) رژیم صهیونیستی با نگارش نامهای خطاب به الی کوهن، وزیر خارجه وقت این رژیم خواستار حمایتهای فراگیر تلآویو از تجزیه ایران و تشکیل کشوری موهوم تحت عنوان «آذربایجان جنوبی» شدند.
اسنادی که بهتازگی پیش از شروع جنگ از رژیم صهیونیستی بهدست آمد و خبر آن منتشر شد، نشان میداد گروهکهای تروریستی مثل کومله و دمکرات بهطور کامل در استخدام رژیم صهیونی بودهاند.
مردخای کیدار، افسر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در اندیشکده بگین سادات در گفتوگویی گفته بود: موساد سالهاست که در شمال عراق پایگاه دارد و در کردستان عراق همکاری و فعالیت دارد. او در ادامه عنوان کرد: ما باید ایران را تکهتکه کنیم!
خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشت: «نیروهای تجزیهطلب کرد و بلوچ آمادگی شورش و همراهی با رژیم اسرائیل را دارند.»
روزنامه اسرائیلی جروزالمپست در سرمقالهاش نوشت: «ائتلافی خاورمیانهای برای تجزیه ایران شکل دهید... برنامهریزی بلندمدت برای فدرالیسازی یا تقسیم ایران را تشویق کنید.»
تشخیص بسیاری از سیاسیون از سبک جنگ ترکیبی اسرائیل نیز همین بود. بهعنوان مثال، موسویان، دیپلمات اسبق ایران نوشت شواهد نشان میدهد که اسرائیل در پی تجزیه ایران است یا نظریهپرداز برجسته آمریکایی جان مرشایمر، استاد دانشگاه شیکاگو گفت: «اگر ایران همه پیچ و مهرههای هستهای خود را هم باز کند، رژیم صهیونیستی دستبردار نیست. هدف نهایی اسرائیل، تجزیه و تکهتکه کردن ایران است.» او این مطلب را در مصاحبه ویدئویی با مجله انگلیسی «اسپکتیتر» گفت.
نتیجه اما اینکه حمله اسرائیل نهتنها او را حتی در دستیابی به مقدمات این طرح موفق نکرد، بلکه هوشیاری امنیتی را در سطوح مختلف بالا برد و عملا وحدت درونی ملی را نیز افزایش داد.
سرنگونی نظام
نتانیاهو روز سوم جنگ آشکارا گفت هدف ما «تغییر رژیم ایران» است.
این نکته را رسانههای غربی مثل بیبیسی و رویترز و دیگر رسانهها هم به وضوح ترویج کردند.
در ادامه با ضربات ایران، لحن سیاستمداران اسرائیل کمی تغییر کرد و مثلا گیدون سعار، وزیر امور خارجه اسرائیل، اعلام کرد سرنگونی جمهوری اسلامی در حال حاضر هدف عملیات نظامی این کشور نیست، اما میتواند پیامد آن باشد.
نتیجه اما آنچنان که درنظر داشتند، محقق نشد. رژیم متوجه شد چنین ضربهای نه با همراهی مردم همراه است نه به لحاظ نظامی شدنی است؛ بلکه در همه این جهات قوت نظام به سرعت افزایش یافت.
تسلیم ایران
این هدفی بود که ترامپ دائم تکرار میکرد. او تصمیم داشت تسلیم و تحقیر ایران را نشان دهد و از روز اول جنگ همین نکته را تکرار میکرد؛ معلوم شد هستهای بهانهای بیش نبوده.
اما صحنه به نفع او نشد. کار به جایی رسید که ترامپ رسما اعلام کرد: «اسرائیل ضربات سختی خورد؛ خصوصا روزهای آخر، ضرباتی بسیار سخت.» جنگ درنهایت با زدن ضربه سهمگین موشکی آخر توسط ایران از سوی ترامپ و نتانیاهو متوقف شد و این یک شکست روشن برای آنها بود.
نابود کردن توان هستهای ایران
نتانیاهو و ترامپ هر دو این اهداف را به روشنی اعلام کردند.
آنها ابتدا مدعی نابودی کامل تجهیزات هستهای ایران شدند، اما به سرعت توسط اخباری که سیانان فاش و در انتها حتی پنتاگون نیز تأیید کرد، معلوم شد خسارتها به صنعت هستهای نابودکننده نبوده.
اینکه چه میزان خسارت به تجهیزات ایران زده شده، مبهم شد و این برای برنامهریزی و فشار یا چانهزنیهای غرب عملا بنبست ایجاد کرد.
ایران ارتباطش را با آژانس رسما متوقف کرد و غرب بازوی مهمی را در ارتباط با ایران از دست داد. آمریکا عملا توان مهار رشد هستهای را از دست داد و همه برگههایش را قمار کرد و باخت.
بسیاری از سیاستمداران آمریکا مثل جان کری هم اعلام کردند که اساسا توان هستهای ایران نابودشدنی نیست.
ضربه به توان موشکی
این هدف اعلامشده نیز از روز اول توسط نتانیاهو اعلام رسمی شد.
این جنگ تا روز آخر برای اسرائیل به جهت توان موشکی و پهپادی شگفتانههای عجیبی داشت و معلوم شد توان موشکی ایران بسیار بالاتر از میزانی است که آنها تصور میکردند.
نتیجه
جنگ 12روزه تمام برگههایی که دشمن میتوانست رو کند و با آن ایران را تهدید کند، خرج کرد و عملا دست غرب در نسبت با ایران خالی شد.
برای نخستینبار تمام کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی و بخش زیادی از قدرتهای جهانی و کشورهای مستقل پشت سر ایران قرار گرفتند.
مشروعیت دفاع ایران و ضربات مهلک به اسرائیل با هجوم اولیه و ناگهانی آنها تثبیت شد و عملا ایران زیر چتر این مشروعیت جنگ توانست ضربات بیسابقه تاریخی به اسرائیل وارد کند.
این ضربه بعد از ضربه مهلک 7 اکتبر ضربهای بسیار شدیدتر بود و عملا کل توان نظامی و امنیتی و پدافندی رژیم را زیر سؤال برد.
با عدمموفقیت آمریکا و اسرائیل در ضربه به ایران، عملا ظهور قدرت ویژه منطقهای و جهانی به نام ایران ثبت شد.
به تمام پروژههای جنگشناختی دشمن ضربات بیسابقهای وارد شد.
پیروزی جبهه مقاومت از بعد از جنگ ایران با موفقیتهای حماس در عملیات موشکی و ایذایی در خاک اسرائیل آغاز شد و غرب ناچار به تندادن به پایان جنگ غزه شد؛ چراکه جبهه داخلی و شهرکنشینان اسرائیل دیگر تحمل جنگ را نداشتند و وضعیت درونی اسرائیل به سمت فروپاشی جهت گرفت.
مسیح علینژاد: «حمله اسرائیل، پروژه براندازی را ۲۰ سال عقب انداخت.»
در میدان، اسرائیل به هیچ هدفی نرسید
اسرائیل چند هدف را بهطور مشخص اعلام کرد:
فروپاشی ایران
۳۲ نماینده پارلمان (کنست) رژیم صهیونیستی با نگارش نامهای خطاب به الی کوهن، وزیر خارجه وقت این رژیم خواستار حمایتهای فراگیر تلآویو از تجزیه ایران و تشکیل کشوری موهوم تحت عنوان «آذربایجان جنوبی» شدند.
اسنادی که بهتازگی پیش از شروع جنگ از رژیم صهیونیستی بهدست آمد و خبر آن منتشر شد، نشان میداد گروهکهای تروریستی مثل کومله و دمکرات بهطور کامل در استخدام رژیم صهیونی بودهاند.
مردخای کیدار، افسر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در اندیشکده بگین سادات در گفتوگویی گفته بود: موساد سالهاست که در شمال عراق پایگاه دارد و در کردستان عراق همکاری و فعالیت دارد. او در ادامه عنوان کرد: ما باید ایران را تکهتکه کنیم!
خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشت: «نیروهای تجزیهطلب کرد و بلوچ آمادگی شورش و همراهی با رژیم اسرائیل را دارند.»
روزنامه اسرائیلی جروزالمپست در سرمقالهاش نوشت: «ائتلافی خاورمیانهای برای تجزیه ایران شکل دهید... برنامهریزی بلندمدت برای فدرالیسازی یا تقسیم ایران را تشویق کنید.»
تشخیص بسیاری از سیاسیون از سبک جنگ ترکیبی اسرائیل نیز همین بود. بهعنوان مثال، موسویان، دیپلمات اسبق ایران نوشت شواهد نشان میدهد که اسرائیل در پی تجزیه ایران است یا نظریهپرداز برجسته آمریکایی جان مرشایمر، استاد دانشگاه شیکاگو گفت: «اگر ایران همه پیچ و مهرههای هستهای خود را هم باز کند، رژیم صهیونیستی دستبردار نیست. هدف نهایی اسرائیل، تجزیه و تکهتکه کردن ایران است.» او این مطلب را در مصاحبه ویدئویی با مجله انگلیسی «اسپکتیتر» گفت.
نتیجه اما اینکه حمله اسرائیل نهتنها او را حتی در دستیابی به مقدمات این طرح موفق نکرد، بلکه هوشیاری امنیتی را در سطوح مختلف بالا برد و عملا وحدت درونی ملی را نیز افزایش داد.
سرنگونی نظام
نتانیاهو روز سوم جنگ آشکارا گفت هدف ما «تغییر رژیم ایران» است.
این نکته را رسانههای غربی مثل بیبیسی و رویترز و دیگر رسانهها هم به وضوح ترویج کردند.
در ادامه با ضربات ایران، لحن سیاستمداران اسرائیل کمی تغییر کرد و مثلا گیدون سعار، وزیر امور خارجه اسرائیل، اعلام کرد سرنگونی جمهوری اسلامی در حال حاضر هدف عملیات نظامی این کشور نیست، اما میتواند پیامد آن باشد.
نتیجه اما آنچنان که درنظر داشتند، محقق نشد. رژیم متوجه شد چنین ضربهای نه با همراهی مردم همراه است نه به لحاظ نظامی شدنی است؛ بلکه در همه این جهات قوت نظام به سرعت افزایش یافت.
تسلیم ایران
این هدفی بود که ترامپ دائم تکرار میکرد. او تصمیم داشت تسلیم و تحقیر ایران را نشان دهد و از روز اول جنگ همین نکته را تکرار میکرد؛ معلوم شد هستهای بهانهای بیش نبوده.
اما صحنه به نفع او نشد. کار به جایی رسید که ترامپ رسما اعلام کرد: «اسرائیل ضربات سختی خورد؛ خصوصا روزهای آخر، ضرباتی بسیار سخت.» جنگ درنهایت با زدن ضربه سهمگین موشکی آخر توسط ایران از سوی ترامپ و نتانیاهو متوقف شد و این یک شکست روشن برای آنها بود.
نابود کردن توان هستهای ایران
نتانیاهو و ترامپ هر دو این اهداف را به روشنی اعلام کردند.
آنها ابتدا مدعی نابودی کامل تجهیزات هستهای ایران شدند، اما به سرعت توسط اخباری که سیانان فاش و در انتها حتی پنتاگون نیز تأیید کرد، معلوم شد خسارتها به صنعت هستهای نابودکننده نبوده.
اینکه چه میزان خسارت به تجهیزات ایران زده شده، مبهم شد و این برای برنامهریزی و فشار یا چانهزنیهای غرب عملا بنبست ایجاد کرد.
ایران ارتباطش را با آژانس رسما متوقف کرد و غرب بازوی مهمی را در ارتباط با ایران از دست داد. آمریکا عملا توان مهار رشد هستهای را از دست داد و همه برگههایش را قمار کرد و باخت.
بسیاری از سیاستمداران آمریکا مثل جان کری هم اعلام کردند که اساسا توان هستهای ایران نابودشدنی نیست.
ضربه به توان موشکی
این هدف اعلامشده نیز از روز اول توسط نتانیاهو اعلام رسمی شد.
این جنگ تا روز آخر برای اسرائیل به جهت توان موشکی و پهپادی شگفتانههای عجیبی داشت و معلوم شد توان موشکی ایران بسیار بالاتر از میزانی است که آنها تصور میکردند.
نتیجه
جنگ 12روزه تمام برگههایی که دشمن میتوانست رو کند و با آن ایران را تهدید کند، خرج کرد و عملا دست غرب در نسبت با ایران خالی شد.
برای نخستینبار تمام کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی و بخش زیادی از قدرتهای جهانی و کشورهای مستقل پشت سر ایران قرار گرفتند.
مشروعیت دفاع ایران و ضربات مهلک به اسرائیل با هجوم اولیه و ناگهانی آنها تثبیت شد و عملا ایران زیر چتر این مشروعیت جنگ توانست ضربات بیسابقه تاریخی به اسرائیل وارد کند.
این ضربه بعد از ضربه مهلک 7 اکتبر ضربهای بسیار شدیدتر بود و عملا کل توان نظامی و امنیتی و پدافندی رژیم را زیر سؤال برد.
با عدمموفقیت آمریکا و اسرائیل در ضربه به ایران، عملا ظهور قدرت ویژه منطقهای و جهانی به نام ایران ثبت شد.
به تمام پروژههای جنگشناختی دشمن ضربات بیسابقهای وارد شد.
پیروزی جبهه مقاومت از بعد از جنگ ایران با موفقیتهای حماس در عملیات موشکی و ایذایی در خاک اسرائیل آغاز شد و غرب ناچار به تندادن به پایان جنگ غزه شد؛ چراکه جبهه داخلی و شهرکنشینان اسرائیل دیگر تحمل جنگ را نداشتند و وضعیت درونی اسرائیل به سمت فروپاشی جهت گرفت.
دو شنبه 16 تیر 1404
کد مطلب :
258469
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/OyYzL
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved