
پایان سرقتهای میلیاردر زاغهنشین

پسریک تاجر ثروتمند که از والدینش بهخاطر طلاقشان کینه به دل گرفته بود برای انتقام از آنها، تبدیل به یک سارق شد. به گزارش همشهری، حدود3 هفته قبل مأموران پلیس هنگام گشتزنی در یکی از خیابانهای شمال غرب تهران بودند که به دو جوان موتورسوار مشکوک شدند. آنها با دیدن پلیس فرار کردند اما پس از چند دقیقه تعقیبوگریز
دستگیر شدند و در بازرسی ازآنها مقدار زیادی طلای مسروقه کشف شد. متهمان در بازجوییها به زورگیری از شهروندان اعتراف کردند اما نکته عجیب، انگیزه یکی از آنها از این سرقتهاست. گفتوگو با او را که آریا نام دارد بخوانید.
انگیزهات از سرقت چه بود؟
انتقام از پدر و مادرم. میخواستم کاری کنم که دستگیر شوم و با آبروی آنها بازی کنم.
چرا از آنها کینه به دل داری؟
چون خیلی در حق من بد کردند. میخواستم با دختر موردعلاقهام ازدواج کنم اما پدر و مادرم از هم طلاق گرفتند و باعث شدند که ازدواج من به هم بخورد. التماسشان کردم صبر کنند و بعد از ازدواج من جدا شوند، اما اهمیتی به زندگی من ندادند.
چرا سرقت را برای انتقام انتخاب کردی؟
میخواستم با آبرویشان بازی کنم. ابتدا از خانه لوکسی که برای من خریده بودند رفتم در بیابانهای پایین شهر زاغه نشین شدم. میخواستم باند قاچاق مواد راه بیندازم اما از قاچاقچیان ترسیدم چون ممکن بود جانم به خطر بیفتد. همان موقع با دو خلافکار آشنا شدم و با آنها سرقت را شروع کردم. از مردم زورگیری میکردم و سهم خود را به نیازمندان میدادم. چون بعد از هر سرقت، عذاب وجدان میگرفتم. هدف من این بود که دستگیر شوم و همه جا پر شود که به اتهام سرقت زندانی شدهام و آبروی پدر و مادرم برود.