عیسی محمدی
هر پدر و مادری دوست دارد که فرزندش، مؤدب و مزین به عادتهای نیک و پسندیده باربیاید؛ حتی اگر خودش اینچنین نباشد و بددهانی پیشه کند و عادتهایی مکروه داشته باشد. البته که این، هدف و غایتی پسندیده است؛ اما همه بار آن برعهده پدر و مادرها نیست. نهادها و سازمانهای ریزودرشت دیگری هم در این عادتسازیها دخالت دارند؛ ازجمله وزارت و نهاد اجتماعی بزرگ آموزشوپرورش. با ناهید فلاحیان گفتوگویی کردهایم تا برایمان، از کارهایی که در این زمینه شده بیشتر بگوید. فلاحیان، مسئول گروه مطالعات اجتماعی دفتر تألیف کتابهای درسی آموزشوپرورش و فارغالتحصیل دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری از دانشگاه تهران است.
بحث ما درباره عادتهای زشت رفتاری روزمره شهروندان است، یکجورهایی همان فرهنگ شهروندی...
البته شهروند تعریفی دیگر دارد؛ کسی که عضو یک کشور است و از قوانین آن کشور تبعیت میکند؛ پس یک روستایی هم میتواند شهروند محسوب بشود. فکر کنم منظور شما، بیشتر رفتارهای شهری در زندگی شهری باشد.
بله، در کل عادتهای زشت رفتاری در شهر و... در این زمینه چه کارهایی کردهاید؟
بهطور مستقیم درسی با این موضوع نداریم ولی این بحث شما در دروس مختلفی میتواند تجلی پیدا کند؛ در ادبیات فارسی بهگونهای، در دینی از منظر آموزههای مذهب و دین، در علوم مرتبط با محیطزیست و... البته قاعدتاً در مطالعات اجتماعی پتانسیل طرح آن بیشتر است. در دوره ابتدایی به برخی از اینها پرداختهایم. درسی داریم تحت عنوان محله؛ بحثهای مرتبط با همسایگی و حسن همجواری و آداب زندگی آپارتمانی و عدممزاحمت برای همسایهها و عدمپارک کردن مقابل پارکینگ دیگران و همدلی با سالمندان محله و... را در آن مطرح کردهایم. همچنین بحث مراقبت از اموال عمومی مثل ایستگاه اتوبوس، کیوسک تلفن و... را داریم. این نکته را بگویم که ما بهطور مستقیم رفتارهای زشت را مطرح نمیکنیم، چون ممکن است بدآموزی داشته باشد. بیشتر روی رفتارهای مثبت تمرکز میکنیم. در دوره ابتدایی درس دیگری داریم با موضوع رفتارهای مناسب در مکانهای گذران اوقات فراغت؛ مثل سینما ، پارک ، ورزشگاه و شبیه آن.
و پیادهروها؟
بهطور مشخص به آن اشاره نکردهایم. البته در کتاب دوازدهم بهطور غیرمستقیم، به این بحث که نظر دانشآموزان درباره اشغال پیادهرو توسط کسبه که در کشورهای خارجی همراه با جریمه است، چیست، مطرح کردهایم. در دوره متوسطه اول نیز، بحثهایی داریم با موضوع مقررات و قوانین عبور و مرور در کوچه و خیابان؛ مثل رعایت چراغ قرمز و عدمعبور از کنار ساختمانهای مخروبه و نحوه کمک گرفتن از پلیس و آتشنشانی و... بحث بازیافت زباله و مشارکت اهل محله در امورات مرتبط با خودشان را هم داریم.
درس و کتاب مستقل هستند یا طرحوارههایی از درسها بهصورت پراکنده؟
بهصورت مشخص که چنین درس و کتابی باشد، نه. کتابهایی داریم به اسم تفکر و پژوهش در متوسطه اول و کتاب خانواده و سبک زندگی و نیز کتاب تفکر و سبک زندگی که خیلی مرتبط با این بحث هستند. در دوره متوسطه دوم دیگر دروس تخصصی میشوند؛ هرچند که دروسی مثل جامعهشناسی با اینکه نظری هستند، ولی در حوزه هنجارهای اجتماعی و الگوسازی و...، میتوانند به این بحثها بپردازند. در جغرافیای سال دوازدهم نیز که خودم مؤلف آن هستم، درسی تحت عنوان مدیریت روستاها و شهرها را داریم که در آنجا حتی بحث وندالیسم را مطرح کردهایم که چه گروههایی دست به این کارها میزنند و چطور اتفاق میافتد.
پس این بحث در آموزشوپرورش و دروس تألیفی جدی هست؟
بله، فکر میکنم که جدی باشد. احساس میکنم مؤثر هم باشد، چون بههرحال در مقایسه با گذشته، فرهنگ عمومی مردم در رفتارهای اجتماعی نسبتا بهتر شده. البته این نکته مهم را باید اشاره کنم که در این زمینه صرفاً کتابهای درسی و چند درس و پاراگراف کارگشا نخواهند بود؛ هرچند مؤثر خواهند بود.
منظورتان چیست؟
امروزه باید به بستههای آموزشی و استفاده از مولتیمدیا فکر کنیم. باید نهادها و سازمانهای مختلف، قطعات پشتیبان کتابهای درسی را بسازند که قابل استفاده باشد؛ یعنی معلم در کلاس و دانشآموز در خانه بتواند استفاده کند. ما تجربه این کار را با شهرداری داشتهایم؛ در درس انسان و محیطزیست، مجموعهای که شهرداری ساخته بود با موضوع تفکیک زباله را مورد استفاده قرار دادیم. باید فرهنگسازی از طریق مسیرهای مختلف ازجمله کتابهای درسی و مولتیمدیا و بستههایی که نهادها و سازمانهای مرتبط تولید میکنند و بنرهای تبلیغاتی و... صورت بگیرد.
برای بعد از این، آیا احساس ضرورت میکنید که درسهای بیشتری در این زمینه را تولید کرده و در اختیار دانشآموزان قرار دهید؟
در اینکه حجم دروس گسترش پیدا کند، به نسبت ضرورتهایی که داریم، مسئلهای نیست؛ مسئله در این است که حجم زمان آموزش اضافه نمیشود؛ خاصه اینکه پنجشنبهها هم تعطیل است. الان ما درس تفکر و سواد رسانهای را وارد کلاسها کردهایم که بهضرورت فراگیر شدن استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی است. در کل درسهایی که باید به دانشآموزان منتقل بشود، زیاد است، ولی مشکل زمان داریم؛ این امر در همهجای دنیا هم وجود دارد و در کل، باید درسهای زیادی را در زمان محدودی به دانشآموزان منتقل کنیم.
مؤثر هست، کافی نیست
فرهنگ سازی چقدر در کتاب های درسی دانش آموزان دیده شده است؟
در همینه زمینه :