پندی برای شهروندی
برای فرهنگ شهروندی و جاانداختنش، چه کارهای مهمی صورت گرفته؟
عیسی محمدی
کدام بهتر است؛ اینکه تعصب داشته باشیم و از شیشههایی به رنگ تعصب نگاه کنیم یا منطقی باشیم و درک کنیم که بله، ما هم آدمیانیم و میتوانیم مشکلات و عادتهای بدی داشته باشیم؟ بهنظر میرسد قسم دوم خیلی بهتر باشد؛ هرچند که مردم به نوع اول عادت بیشتری دارند؛ چراکه زحمت کمتری دارد. طبیعی است در جامعهای به دنیا آمدهایم و بزرگ شدهایم و در دل همین جامعه عادتهای بد را به چشم دیدهایم؛ پس دلمان نمیخواهد که این بد بودن را بپذیریم. اما عادتهای بد، همیشه بدند؛ هرکجا که میخواهند باشند؛ ایران، اروپا، آمریکا، ژاپن یا در ناف آفریقا و آمریکای لاتین و جنوبی. پس بهتر که منطقیتر رفتار و درک کنیم که ما نیز عادتهای زشت کم نداریم. اما بااینحال، بسیاری از هنرمندان و فعالان فرهنگی ما نیز دستبهکار شدهاند تا کارهایی برای رفع این عادتهای بد یا دستکم نشان دادن آنها( درست همان کاری که آینهها انجام میدهند)انجام بدهند. همین هم برای خودش غنیمتی است. نگاهی میاندازیم به چند تایی از این کارهای شاخص و درستوحسابی که انجام شده است.
انیمیشنهای سیا ساکتی
سیا علیه عادتهای بد ما
در سال 1379بود که چشم ایرانیان، به جمال انیمیشنهایی روشن شد که بامزه بودند و حرفهای ساخته شده بودند. این انیمیشنها، در ابتدا قصد داشتند رفتارهای رانندگی ما ایرانیها را نقد کنند، اما بعدتر بهواسطه بالا گرفتن کارشان، وارد حوزههای جنایی و امنیت اطلاعات در اینترنت و... نیز شدند. بهرام عظیمی که ایده اولیه ساخت این مجموعه را مطرح کرد، بهواقع با سیا ساکتی و رفقا، تبدیل به یکی از سوپراستارهای صداوسیمای ایران شد. این انیمیشنها آنقدر پیش رفتند و مورد اقبال قرار گرفتند که بعدتر، مجموعهای از آنها نیز وارد شبکه نمایش خانگی شد. سفارشدهنده اصلی این انیمیشنها نیز در ابتدا پلیس راهنمایی و رانندگی و بعدتر، نیروی انتظامی بودند که قصد داشتند گامی بزرگ در حوزه پیشگیری از جرائم و رفتارهای خطرناک و نیز فرهنگسازی در حوزه رفتارهای رانندگی ما ایرانیها بردارند. ایرانیها هنوز شخصیتهای این انیمیشنها از قبیل خود سیا ساکتی، داوود خطر، هوتن، فرخ، سهراب (پسرخاله سیا)، سامان و... را بهخوبی به یاد دارند. حسین باغی، ابراهیم شفیعی، علیهمت مومیوند، رضا آفتابی و آزاده مویدیفر نیز گویندگان این انیمیشن بودند؛ مجموعهای که چند سری ساخته شد و افرادی چون خود عظیمی، ابراهیم ساکتی، ارد پیکانفر، امیرمحمد دهستانی و... کارگردانی سریهای مختلفش را برعهده داشتند.
انیمیشنهای دیرین دیرین
طنز با طعم نقد اجتماعی
با جا افتادن اینترنت در ایران، تولیدات فرهنگی و هنری جنبههای دیگری هم پیدا کرد. حالا مشتریها فقط صداوسیما و چند ارگان بزرگ دیگر نبودند، هرکسی میتوانست سفارشدهنده یک محصول فرهنگی و انیمیشن و فیلم کوتاه و حتی سریال و... باشد. طی سالهای اخیر، 2مجموعه از انیمیشنهای کوتاه اینترنتی بسیار فراگیر شدهاند؛ مجموعههای سوریلند و دیرین دیرین. البته اعتبار و شهرت سوریلند به واسطه خلاقیت و عبور از برخی از خطوط قرمزی که داشت، بیشتر بود اما بعدتر، این دیرین دیرین بود که با سرعت یکنواختتر و یک طرح جامعتر، توانست ماندگارتر شود. حالا دیرین دیرین علاوه بر شبکههای مجازی و اینترنت، در خود صداوسیما هم پخش میشود و اسپانسرهای ریزودرشت زیادی دارد. دیرین دیرین در واقع از سال94 وارد شبکههای اجتماعی شد و اصل و اساس فعالیتاش را، نقد رفتارهای اجتماعی ایرانیان قرار داد. ایده ابتدایی این انیمیشنها نیز، دال بر تولید روزانه انیمیشنهایی با موضوعات اجتماعی و روز بود که توسط محمد ابوالحسنی، تهیهکننده آن مطرح شد و سروسامان یافت. شاید بتوان تفاوت بزرگ دیرین دیرین با سوریلند را، در این توضیحات سازندگانش دانست که «ما سالهاست در سازمان صداوسیما کار میکنیم و از آنجا که خیلی از خطوط قرمز را میشناسیم، به خیلیها احترام میگذاریم و خیلی از این خطوط را مجبوریم رعایت کنیم، تاکنون هیچ مشکلی بهوجود نیامده و فکر هم نمیکنم که بهوجود بیاید».
کتابهای مترو
بازهم طنز
بازهم نقد سبک زندگی؛ سالها پیش کتابهای کوچکی در مترو پخش میشدند که در نوع خودشان بسیار جالب بودند و توجهات بسیاری را بهخودشان جلب کردند. این کتابها را سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران تولید میکرد؛ اصل را هم بر گسترش و نهادینه کردن فرهنگ شهروندی گذاشته بودند. این کتابها، رویکرد طنز داشتند همراه با متنهای کوتاه طنازانه وکاریکاتورها و طرحهای طنز که در آن روزها نیز بهشدت مورد استقبال قرار گرفتند. بخشی از کاریکاتوریستها و طراحان خوشنام مطبوعات همچون دوستمحمدی، درخشی و...، در تولید این کتابها همکاری داشتند. قرار بر این بود که کتابهای مترو، در ایستگاههای پرتردد عرضه بشوند تا افراد بیشتری بتوانند از آنها استفاده کنند. موضوعاتی چون قوانین راهنمایی و رانندگی، فرهنگ آپارتماننشینی، ازدواج آسان و... ازجمله موضوعات درنظر گرفته شده این مجموعه کتابها بودند که غالباً بهصورت نقد رفتارهای موجود در حوزه سبک زندگی ایرانی مطرح میشدند. این ایده بعدتر، به کتاب اتوبوس هم کشیده شد ولی موضوع این کتابهای اتوبوس غالباً رویکرد توسعه فرهنگ کتابخوانی بود با خلاصهای از کتابهای مهم تاریخ نشر و فرهنگ ایران و جهان.
تابلوهای فرهنگ شهروندی
اصفهان و ایدههای فرهنگ شهروندی
یکی از کارهای جالب دیگری که در حوزه توسعه فرهنگ شهروندی دارد اتفاق میافتد، در اصفهان رنگ اجرا بهخودش گرفته. شهرداری اصفهان، کمیته فرهنگ شهروندی را تشکیل داده است. این کمیته، هر چیزی که به حوزه فرهنگ شهروندی و توسعه آن مرتبط باشد را دنبال و اجرایی میکند. ازجمله اینکه تابلوهای فرهنگ شهروندی را ایجاد کرده که در 1200ایستگاه اتوبوس سطح شهر شکل گرفتهاند و ماهبهماه نیز موضوعات آنها تغییر میکند؛ اما رویکرد همه آنها همین فرهنگ شهروندی و نهادینه کردن آن است. عادتهای غلط استفاده از اتوبوس، مصرف آب، احترام به مسنترها و... ازجمله مواردی است که برای این تابلوها درنظر گرفته شده. هرکدام از این ایستگاهها، میزبان 4تابلوی فرهنگ شهروندی است. علاوه بر این، 300نقطه شهر اصفهان نیز میزبان این تابلوها ولی با موضوعات کلانتر و همچنین موضوعات شهروندی، هستند. این تابلوها، به گفته مسئولین این کمیته، 85درصد بازدیدکننده داشته که در نوع خودش آمار جالبی است. اتوبوسهای اصفهان نیز، میزبان تعدادی سفر- مطالعه در قالب شعر و داستان و با موضوعات پیشگفته هستند. در واقع رویکرد همه این برنامهها، همان فرهنگ شهروندی است؛ خاصه در شهر توریستمحوری مثل اصفهان.
شمسه
هدف:توانمندسازی شهری
یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی هنری که طی سالهای گذشته و با همت شهرداری تهران سروسامان یافته، جشنواره شمسه است. این جشنواره، با این نیت و رویکرد شکل گرفت که مردم محلات تهران را، وارد فضاهای فرهنگی، هنری و شهری کند تا با موضوع فرهنگ شهروندی و شهرنشینی و شبیه آن، آنها را تشویق به تولید و خلق آثار مختلف کند. در واقع شمسه، سرواژههای شهروند، محله، سرمایه اجتماعی و هویت است که خود نشان از رویکرد کلی این مجموعه جشنوارهها داشته است. این پروژه توانمندسازی شهری و ملی، موجب ایجاد جنبوجوش زیادی میان شهروندان شد و حتی بخشهایی از آثار آن، راهی فضاهای شهری شد و ایدههایی از آن چون بهترینها از دورریختنیها و...، آغازگر مسیرهای تازهای در حوزه عملی فرهنگ شهروندی و شهرنشینی شد.