
قمار با کباب
درباره چالش ناخوشایند کبابخوری که در آن رقمهای میلیونی دست بهدست میشود

رابعه تیموری- روزنامهنگار
باید هزینه ورودی چالش را بپردازند که حتما به اندازه قیمت چند پرس کباب بره اعیانی آبدار است؛ از یک میلیون و 200هزار تومان تا 10میلیون تومان و حتی بالاتر؛ آنقدری که از روی هم گذاشتن آنها، هم جایزه میلیونی برنده چالش فراهم شود و هم روی دست مالک رستوران خرج و برجی نماند. در این میان سهم شرکت کنندههای اهل ریسک خوشاشتها، تدارکی پروپیمان است که با دست و دلبازی برای آنها چیدهاند: نه یک سیخ، نه دو سیخ، نه سه سیخ، لااقل 40سیخ کباب و چنجه! همه آنها را هم باید تند تند و بیتوقف ببلعند تا دوربینهای تلفن همراه ثانیه به ثانیه این کبابخوری پرولع را ثبت و ضبط کنند، اما شاید وقتی که از فرط سیری توان تکان خوردن نداشته باشند، دستخوش جانانه برنده یا همان جایزه چالش نصیب کسانی شود که برای صاحب سفره و برگزارکننده چالش چندان غریبه نباشند. چالش کبابخوری ایرانی ترفند تبلیغاتی نو و تازه صاحبان رستورانها و کبابیهای نه چندان پرآوازه است که در فضای مجازی پرطرفدار شده و اما و اگرهای بسیاری دارد.
توافقات پیش از چالش
چانهزنی او برای تعیین دستخوش یا همان جایزه چالش نشان میدهد که حساب و کتاب هزینه پاکسازی معده آقای فودبلاگر را هم کردهاند و آن را به فهرست هزینه تبلیغات افزودهاند، اما این بار قرار است مراحل برگزاری چالش را در صفحه مجازی خود بگذارند تا سایر شرکتکنندگانی که برای شرکت در چالش پیشقدم میشوند، ندانند که صاحب رستوران در هر توقف چند ثانیهای فیلمبرداری، چند سیخ از خوراک آقای فودبلاگر را کم میکند. شرکتکنندگان چالش که انگار فقط روی دهان و دندان کبابخوری و معده جادار و فراخشان حساب کردهاند، حساب کار دستشان آمده و دانستهاند با وجود این پشتگرمیهای طبیعی باید پیجی پرفالوئر داشته باشند تا صاحب رستوران پیش از برگزاری چالش دیداری خصوصی با آنها داشته باشد و بر سر شرایط برگزاری چالش توافق کنند.
سفارشهای تازه
داخل مجمعه سیخهای خوش بر و روی جگر و قلوه و خوشگوشت روی هم چیده شدهاند و سیخهای قارچ ترد و کبابی هم دورچین هستند. وقتی بسمالله را با خوردن سیخهای جگر میگوید، حساب کار دست سایر شرکتکنندهها میآید که یک میلیون و 400هزار تومانی که هر یک از آنها برای ورود به چالش پرداخت کردهاند، به جیب این فودبلاگر جوان میرود. وقتی گزارش اینستاگرامی زنده و پرهیجان جوان صاحب رستوران به پایان خود نزدیک میشود و کرونومتر اتمام 40دقیقه زمان چالش را نشان میدهد، پیش از آنکه فودبلاگر جویای نام به ضرب و زور آب آخرین قطعه از 300قطعه دل و قلوه کبابی داخل مجمعه را هم فرو دهد، یکی از همراهانش که (مدیر برنامه اوست)، دعوت رستوران دیگری را برای شرکت در چالش خوردن 10سیخ شترکباب در عرض 8دقیقه، میپذیرد.
شهرتی چرب و چیلی
80شرکتکننده چالش، ورودی آن را مدتها پیش به صورت آنلاین پرداخت کردهاند. مبلغ جایزه برنده 50میلیون تومان است و با یک حساب سرانگشتی، مجموع پرداختی آنها به بیشتر از یک و نیم برابر جایزه برنده میرسد. در قاب دوربین چند نفری که شرکتکننده قدر چالش را همراهی میکنند، بیشتر از بقیه رفتوآمد دارند. او از فودبلاگرهایی است که به تازگی پا جای پای اینفلوئنسرهای باسابقه صنایع غذایی گذاشته و امروز قصد دارد با خوردن 40سیخ کباب چرب و سنگین، پیه نشستن چند پره گوشت بر هیکل ورزیده خود را به تن بمالد تا رسما وارد جرگه فودبلاگرهای پرنام و نشان شود. باقی شرکتکنندهها با تلفنهای همراه آماده فیلمبرداری، دور میز حلقه زدهاند و کنجکاوند بدانند کاری که آنها از پسش برنیامدهاند، او به آخر میرساند یا نه.
شکستخوردههای قهرمان
باید 18سال را رد کرده باشند تا بتوانند در چالش کبابخوری شرکت کنند. بسیاری از آنها در کبابخوریهای تمرینی پرهزینهای که داشتهاند، تا تخت بیمارستان و پاکسازی معده هم رسیدهاند و پیجها و صفحاتشان پر از تصاویری است که سرم بهدست و با رنگ و روی زرد گرفتهاند، اما پا پس کشیدن از چالش، حیثیتی را که بهعنوان «پایههای ثابت چالشهای غذایی» جمع کردهاند، به فنا میدهد. حالا هم که نتوانستهاند برنده چالش باشند، انگار باز هم از این تجربه نه چندان خوشمزه پرهیجان پشیمان نیستند و تا مجمعه خوراک آقای فودبلاگر حاضر شود، در پیجها و صفحات شخصی از فالوئرهای نه چندان فراوانشان برای شکست خود عذرخواهی قهرمانانه میکنند.