• سه شنبه 18 شهریور 1404
  • الثُّلاثَاء 16 ربیع الاول 1447
  • 2025 Sep 09
شنبه 13 مرداد 1397
کد مطلب : 25504
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/m8yp
+
-

نخستین کتابچه قانون نظمیه در عهد ناصری تدوین شد

25 سال حبس، جریمه جعل دستخط شاه!

25 سال حبس، جریمه جعل دستخط شاه!

پرنیان سلطانی| خبرنگار:

ناصرالدین‌شاه علاقه عجیبی به تمدن و تکنولوژی غرب داشت و در هر سفری که به کشورهای مختلف دنیا می‌رفت با خودش تکنولوژی‌های فرنگی را به ایران می‌آورد. یکی از واردات شاه قاجار به کشور پلیس فرنگی بود. چهارمین شاه سلسله قاجار در دومین سفرش به اروپا در سال 1295 قمری کنت «آنتوان دومونت فرت» ایتالیایی را با خود به تهران آورد تا نظمیه را به سبک اروپایی‌ها اداره کند. اگرچه برخی مورخان و تهران‌پژوهان معتقدند که این کنت ایتالیایی در انجام وظایفش مشکلات بسیاری داشت و با گرفتن رشوه و کارشکنی‌های گوناگون پرونده ‌‌کاری خوبی از خود به جا نگذاشت اما به هر حال نخستین کتابچه قانون نظمیه به قلم او نوشته شد و طی 12 سال حضورش در ایران به‌عنوان رئیس نظمیه امنیتی نسبی در فضای پایتخت حاکم بود. آنچه می‌خوانید مروری بر نخستین کتابچه قانون نظمیه ایران است که حدود 150 سال پیش به قلم کنت دومونت فرت نگاشته شد. 

کنت دومونت ایتالیایی در حالی قدم به پایتخت ایران گذاشت که امنیت شهر برعهده بیگلربیگی (فرمانده نظامی شهرهای بزرگ) یا کلانتر بود. در آن روزگار کلانترها در هر محله یک کدخدا داشتند که کدخداها مسئول ایجاد نظم در محله‌شان بودند. در این راه فراش‌ها هم به کلانترها کمک می‌کردند. کار فراش‌ها این بود که شب و روز در شهر گشتزنی کنند، شب‌ها در دروازه‌های تهران را ببندند و به‌طور کلی نگهبان شهر باشند. تا اینکه این کنت ایتالیایی به تهران آمد و با 400 نیروی پلیس، مسئول برقراری امنیت در پایتخت شد. کنت که حالا دیگر به نوعی نخستین رئیس پلیس ایران بود در هر محله یک رئیس و یک نایب‌رئیس را به خدمت گماشت تا امنیت شهر را تضمین کند. اما از آنجایی که تا آن روز هیچ قانون مدونی در زمینه وظایف پلیس و مجازات مجرمان وجود نداشت کنت دومونت همزمان با تغییر در بدنه نظمیه شروع به نگارش کتابچه «قانون نظمیه و امنیه بلدیه» کرد. این کتابچه تدوین شده در 58 فصل یک سال بعد به‌عنوان نخستین رساله قانون پلیس ایران به تأیید شاه و امضای وزیران وقت رسید و در نهایت چاپ و منتشر شد. 


وظایف پلیس

تا زمان چاپ این کتابچه هیچ‌کس به‌طور مشخص از وظایف پلیس و چگونگی برخورد با مجرمان خبر نداشت. تنها اطلاعات مردم و حتی نیروهای نظمیه از وظایف پلیس این بود که آنها باید مسئول ایجاد امنیت در شهرها باشند و مجازات سرقت هم قطع انگشتان یا دست سارق است. تا اینکه نخستین کتابچه قانون نظمیه ایران به چاپ رسید. کنت ایتالیایی در نگارش این کتابچه تمام تلاش خود را به کار بسته بود تا برای ایجاد امنیت بیشتر در پایتخت قدرت زیادی به نیروهای پلیس بدهد. به‌طوری که در بخشی از این کتابچه آمده بود: «هرکس از قانون و نظم پلیس اطاعت نکند اطاعت حکم شاهنشاهی را نکرده و هرکسی از اطاعت پلیس سرپیچی کند از اطاعت پادشاه سر پیچیده است.»

از آن پس به تناسب همین قدرت‌طلبی هر آنچه در تهران اتفاق می‌افتاد به پلیس مربوط می‌شد؛ از بی‌نظمی، بی‌عدالتی، دزدی، منازعه، فساد و شرارت تا تحقیق درباره دلایل بروز امراض و قحطی، تأیید نقشه خانه‌ها و طرز ساخت عمارت‌ها، نظارت بر قیمت و کیفیت اجناس، اطلاع از اخبار طلاق، ازدواج، مرگ و تولد، باخبر بودن از سفر تهرانی‌ها به خارج از کشور، صدور جواز باز شدن دکان جدید در شهر، جلوگیری از آلوده شدن کوچه‌ها، نظم کوچه‌ها و حتی روشنایی معابر. اما بی‌شک اصلی‌ترین وظایف پلیس‌های آن دوره، ارائه گزارش‌های روزانه و اطلاع تمامی وقایع پایتخت به شاه قاجار بود. «منصوره اتحادیه» تاریخ‌نگار و مؤسس نشر تاریخ ایران که گزارش‌های روزانه پلیس‌های آن دوران را در کتاب «اینجا طهران است» منتشر کرده، در این‌باره می‌گوید: «پلیس‌ها موظف بودند شاه قاجار را از تمامی وقایع رخ داده در شهر مطلع کنند. به همین دلیل روزانه گزارش‌هایی تهیه می‌کردند که این گزارش‌ها به امضای کنت می‌رسید و بدون شک همین گزارش‌ها بعداً به اطلاع شاه هم می‌رسید.»


از چوب زدن شاگرد تا ضرب سکه تقلبی

در میان گزارش‌های متفاوتی که از آن دوران در دست است گزارش‌های جالب توجهی پیدا می‌شود که نشان از دخالت پلیس در تمامی امور مردم دارد. به‌عنوان مثال در یکی از این گزارش‌ها که از محله دولت است و در 15 ذی‌القعده 1303 نوشته شده، آمده است: «میرزا رضای عطار که در حوالی مدرسه مروی دکان دارد ابوطالب، شاگردش را در دکان خود چوب می‌زد. نایب محله رسیده، جهت زدن را می‌پرسد. جواب داده بود که 12 سیر‌‌‌‌‌ تریاک مرا سرقت کرده است. نایب محله خواسته بود ابوطالب را برای تحقیقات به اداره بیاورد. مشارٌالیه مانع شده. به ملاحظه اینکه نزدیک مدرسه مروی و خود را تحت حمایت طلاب می‌داند. می‌گوید: خودم از او می‌گیرم و درشتی می‌کند. به رئیس محله قدغن گردید که عطار معروض را با شاگردش به اداره حاضر نمایند، تحقیقات لازم شده، عطار برای مخالفتی که کرده است تنبیه شود.» یا در گزارشی از چال میدان در 25 ذی‌القعده 1304 نوشته شده است: «آقا هاشم صراف با زنش که همشیره محمد شیپورچی است نزاعشان شده، مشارٌالیه می‌خواسته برود و زن خود را طلاق بدهد. جمعی از زن‌های طرفین به حمایت یکدیگر برآمده، بنای زد و خورد‌‌ گذارده بودند. همسایه‌ها جمع شده آنها را ساکت کرده، صلح می‌دهند.»

شاید برایتان جالب باشد بدانید که در آن دوران ضرب سکه تقلبی هم وجود داشته و البته جرمش از همه جرم‌های دیگر سنگین‌تر بوده است. یک روز نیروهای پلیس گزارش می‌دهند: «محمد نام ترک دیروز عصر یک قران جدیدالضرب قلب به مشهدی حسن نام سبزی‌فروش می‌دهد که یک شاهی یخ بگیرد. سبزی‌فروش ملاحظه می‌کند که قران بد است. می‌گوید یکی دیگر بده. یک دانه دیگر می‌دهد، آن هم قلب بوده است. نایب محله مستحضر شده، او را گرفته به اداره آورده تا تحقیقات لازمه شود.»


مکافات اعمال

و اما بشنوید از جریمه جرم‌های مختلف در عهد ناصری که به تفصیل در این کتابچه ذکر شده است. یکی از این جرم‌ها که امنیت و آرامش شهر را بر هم می‌زد نزاع در دکان‌های مختلف از جمله قهوه‌خانه‌ها و چلوپزخانه‌ها بود که براساس نخستین کتابچه قانون نظمیه از 2روز تا یک ماه حبس و از یک تا 10تومان جریمه داشت. جرم دیگر قماربازی در کوچه‌ها بود که از 2روز تا یک ماه حبس داشت و تمام پولی که در جیب قماربازها بود به‌کلی ضبط می‌شد. بدمستی در کوچه‌ها هم از 4 روز تا یک ماه حبس و از 5 ریال تا 5 تومان جریمه داشت. همچنین برای دزدی که اتفاقاً بیشترین و پرتکرارترین جرم آن دوران بود یک سال حبس در نظر گرفته شده بود. در مورد حق کارگر و استادی هم آمده بود که اگر کارگر از استاد خود اطاعت نکند یا اسباب و چیزی را که به او سپرده‌اند ضایع کند علاوه بر اینکه مجبور به پرداخت غرامت است به تناسب تقصیر باید از 48 ساعت تا یک ماه هم حبس بکشد. 

جالب‌ترین وجه این کتابچه در باب جریمه مجرمان پرداختن به سنگین‌ترین جرم‌های پایتخت است. در آن دوران ضرب سکه‌های تقلبی، ساختن مهر شاه یا جعل دستخط او بزرگ‌ترین جرم ممکن بود که مجرم از 10 تا 25 سال با زنجیر گردن محبوس می‌شد. ضمن اینکه دستی که با آن مرتکب این خلاف شده بود هم با آهن بسته می‌شد. بعد از اینها تحریک علیه دولت، بزرگ‌ترین جرم بود که از یک تا 15 سال حبس داشت. 


الگوی پلیس تا مشروطه

تا مدت‌ها در تهران همه‌چیز به همین روال سپری می‌شد و امنیتی نسبی بر فضای پایتخت حاکم بود تا اینکه بعد از گذشت 12 سال از حضور کنت دومونت در ایران و در اختیار گرفتن نظمیه تهران، این رئیس‌پلیس ایتالیایی‌الاصل مورد شک و سوءظن شاه قرار گرفت و از کار برکنار شد. این‌طور که «محمدحسین صنیع‌الدوله» ملقب به اعتمادالسلطنه از رجال دربار قاجار در خاطرات روزانه‌اش می‌نویسد، بعد از برکناری کنت اوضاع امنیت در تهران بدتر از قبل شد؛ دزدی‌های عجیب و غریبی در شهر صورت می‌گرفت و قتل در کوچه‌ها و دزدی از خانه فقرا هم زیاد شده بود. اما مسلم اینکه بعد از رفتن کنت از نظمیه تهران، روش او به‌عنوان نخستین رئیس‌پلیس ایران ادامه پیدا کرد و کتابچه‌ای که نوشته بود تا دوران مشروطه به‌عنوان اصلی‌ترین الگوی پلیس برای برخورد با مجرمان مورد استفاده قرار می‌گرفت. 

این خبر را به اشتراک بگذارید