
حل معمای بنزین
در میزگرد اقتصادی تلویزیون همشهری راهکارهای کاهش مصرف بنزین بررسی شد

بهزاد رنجبر- روزنامهنگار
مسئله بنزین سالهاست گریبان اقتصاد ایران را گرفته است، کمبود تولید و اجبار به واردات آن، از معضلات دیرینه اقتصاد کشور است که کارشناسان علت آن را مصرف بالا عنوان میکنند؛ مصرفی که بخشی از آن ناشی از خودروهای بیکیفیت و بخشی هم مصرف بیرویه ناشی از قیمت پایین و بخشی هم قاچاق است.بهگفته مسئولان دولتی، امسال بالغ بر 6میلیارد دلار صرف واردات بنزین خواهد شد؛ بدینترتیب سهم بالایی از درآمد ارزی دولت باید برای جبران کمبود بنزین بهکار گرفته شود.دولت چهاردهم اعلام کرده که قصد دارد مشکل ناترازی سوخت ازجمله بنزین را حل کند، اما چه راهکاری برای رفع این معضل وجود دارد.در همین زمینه میزگرد اقتصادی با موضوع حل معمای بنزین با حضور حمید حسینی، رئیس هیأتمدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی و حبیبالله ظفریان، کارشناس انرژی در تلویزیون همشهری برگزار شد.
بنزین در ایران گران نیست
قطعا بنزین در ایران گران نیست، اما نتیجه این ارزانی سوخت، مشکل فعلی است که مصرف بالا رفته و دچار کسری شدهایم. بهنظرم نوع نگاه ما به حاملهای انرژی اشتباه نبوده است.بزرگترین هزینه زندگی مردم، مسکن است که با قیمت آزاد محاسبه میشود، اما بنزین که عامل آلایندگی و زیستمحیطی است با قیمت ارزان عرضه میشود. با اجرای طرح تثبیت قیمتها در مجلس هفتم دچار این رویکرد اشتباه شدیم و اکنون دولت در مسیری نیست که بهراحتی بتواند قیمت بنزین را مدیریت کند. قطعا بنزین در ایران ارزان است. دولتها فکر میکردند که با ارزان نگاه داشتن بنزین، به مردم خدمت میکنند.
اصلاح قیمت بنزین اجتنابناپذیر است
اگر بنزین گران شود، حملونقل عمومی گران میشود، پس طبیعتا افرادی که خودرو ندارند هم تحتتأثیر گرانی آن قرار خواهند گرفت.هم باید کار ایجابی کنیم و هم کار دفعی؛ چون شدت مصرف انرژی در ایران بسیار بالاست که نتیجه سیاستگذاری اشتباه بوده است. سیاستگذاری غیرقیمتی خیلی اثرگذار نیست و حتما باید از ابزارهای قیمتی استفاده کرد و تجربه هم همین را اثبات میکند. اگر اصلاح قیمتی کنیم دیگر نیازی به واردات بنزین نخواهیم داشت؛ چون مصرف اصلاح میشود.علت دپوی کانتینرها در بندر شهید رجایی، کمبود ارز است. ارز را صرف واردات بنزین کردیم و برای تامین ارز کالاهای دیگر دچار مشکل شدیم، کالاها در انبار بنادر مانده و آن حادثه پیش آمده است.برای کاهش مصرف بنزین، باید معضلات حملونقل کشور هم رفع شود. یکی از علل مصرف بالای بنزین در کشور خصوصا تهران، وزارتخانهها و ادارات حجیم هستند که سهم بالایی از نقل و انتقالات روزمره برای رفتن کارمندان به محل کار را به خود اختصاص دادهاند. یک راه فوری این است که دورکاری ادارات دولتی گسترش داده شود.
چرا مصرف بنزین در ایران بالاست؟
3الگو برای قیمتگذاری بنزین وجود دارد؛ یکی مبنا قرار دادن مجموع قیمت نفت، هزینه پالایش و توزیع است.یک روش هم عدممحاسبه قیمت نفت بهعنوان خوراک پالایشگاه و صرفا محاسبه هزینه پالایش و توزیع است.در ایران حدودا 8سنت هزینه استخراج نفت و 10سنت هزینه پالایش و توزیع بنزین است. پس 18سنت هزینه تمامشده تولید بنزین میشود. روش سوم هم صرفا محاسبه هزینه توزیع بنزین است که باز هم بیشتر از رقم فعلی فروش میشود؛ این در حالی است که قیمت بنزین وارداتی حدود 50سنت است و با دلار 80هزار تومانی، حدود 40هزار تومان میشود.مصرف بنزین در ایران بسیار بالاست. از 100میلیون بشکه تولیدی نفت در جهان 20میلیون بشکه تبدیل به بنزین میشود؛ یعنی حدود 3میلیارد لیتر. سهم جمعیتی و تولید ناخالص داخلی ایران از دنیا نسبت به سهم مصرف بنزین ما از کل دنیا بسیار کمتر است؛ یعنی مثلا ایران باید 30میلیون لیتر بنزین مصرف کند، اما بهعلت فرسوده بودن خودروها، قاچاق بنزین، عدمتوسعه حملونقل عمومی و... مصرف بنزین در ایران بسیار بالاست و 4درصد بنزین جهان را مصرف میکنیم.
تصمیم درباره بنزین در بستر اجتماعی
بنزین و بهطور کلی انرژی در ایران، کالایی است که نمیشود به آن نگاه صرف اقتصادی داشت. انرژی کالایی در اقتصاد ایران است که آثار سیاسی و اجتماعی دارد و در طول تاریخ هم اینگونه بوده و قبل و بعد از انقلاب این موضوع حاکم بوده است. پس از طرح تثبیت قیمتها در مجلس هفتم چندبار قیمت بنزین اصلاح شده که برخی وقتها با واکنش اجتماعی مواجه بوده و برخی وقتها هم جامعه همراهی کرده است.تحلیل ما از انرژی باید در بستر سیاسی و اجتماعی آن باشد. صرفا با اتکا به محاسبات اقتصادی نمیتوان درباره قیمت بنزین تصمیمگیری کرد. باید وضعیت توصیف و تجویز را درباره بنزین جدا کرد.
بنزین حداقل به اندازه تورم گران شود
حداقل 7سال است که کشور با تورمهای بالا مواجه شده که قدرت خرید مردم را کاهش داده است. این فضای سیاسی پیش روی کشور است و تجویز من در این شرایط این نیست که با سرعت ناگهانی قیمت را بالا برد. باید به تدریج انجام شود و حداقل سالانه به اندازه تورم قیمت بنزین بالا رود تا قیمت واقعی بنزین متناسب با تورم تعدیل شود و کاهش پیدا نکند.در کنار آن باید جایگزینهای بنزین را توسعه داد؛ مثل استفاده از سوخت ال.پی.جی و سی.انجی که البته زمانبر است. سیاست اسقاط خودروهای فرسوده سرعت خوبی گرفته و باید همین روند ادامه پیدا کند.همچنین باید سیاستهای جنبی هم اجرا شود؛ مثل اینکه بنزین با کیفیت بالا و سازگار با محیطزیست را با قیمت آزاد عرضه کرد.امسال از 6میلیارد دلار واردات بنزین 2.5میلیارد دلار آن خرید از پتروشیمیهاست و سرجمع این رقم به بودجه دولت فشار وارد میکند.
با ساخت پالایشگاه هم مشکل بنزین حل نمیشود
ما حتی اگر پالایشگاه هم بزنیم و تولید بنزین را بالا ببریم، به همان مقدار داریم از صادرات نفت کم میکنیم و درآمد نفتی دولت را کاهش میدهیم و این مسئله بنزین را حل نمیکند؛ چون مشکل ما در بنزین، مصرف است. باید هم ازسیاستهای قیمتی و هم غیرقیمتی استفاده کنیم وگرنه وضعیت از این بدتر میشود.بنزین مثل نان شب است و دولت مکلف است آن را تامین کند. تا زمانی که مسئله مصرف را حل نکنیم دولت هر طور شده بنزین را تامین میکند و سال به سال واردات بیشتر میشود. با افزایش فشار به پالایشگاهها برای افزایش تولید بنزین نیز سبب کاهش راندمان آنها میشویم.همه سیاستها، چه قیمتی و چه غیرقیمتی باید تدریجی اجرا شود، نباید فکر کنیم راهکار فوری و سریع برای رفع مشکل بنزین داریم. یکی از علل طرح سیاست تثبیت این بود که دولت باید تقاضای حملونقل را کاهش دهد.
دولت نمیتواند از قیمتگذاری بنزین کنار رود
تخصیص سهمیه بنزین به افراد و واگذاری قیمتگذاری و معاملات بنزین به مردم و کنار کشیدن دولت، مشکل را حل نمیکند؛ چون قیمت بنزین را به قیمت فوب حدودا 40هزار تومان میرساند که تبعات دارد.به محض اینکه سقف قیمت بنزین برداشته شود، فکر میکنم که دولت فورا وارد قیمتگذاری مجدد خواهد شد.دولتی که روی سیبزمینی قیمتگذاری میکند حتما روی بنزین که تبعات اجتماعی دارد، قیمتگذاری خواهد کرد؛ چون متضرران این طرح خیلی زیاد هستند.