
پهلوانان پایتخت نمیمیرند
آشنایی با چند پهلوان سرشناس پایتخت در دهههای اخیر، به مناسبت روز بزرگداشت فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای

سیدسروش طباطباییپور
در کوتاه زورخانه و اینکه تو برای ورود به این فضا، باید سر خم کنی، یک پیام مهم برای هر پهلوان دارد:
افـتـادگی آموز اگر طالب فیـضی
هرگز نـخورد آب زمیـنی که بلـند است
وقتی وارد زورخانه میشوی، مرشد، زنگ میزند و به تو خوشا مد میگوید. آنگاه با واژه رخصت، از پهلوان جمع اجازه میگیرد و با شنیدن واژه فرصت، ضرب را مینوازد. ورزشکاران وسط گود، دایرهوار ایستادهاند و حول یک محور میچرخند و ذکر میگویند. خلاصه اینکه حتی فضای زورخانه هم به تو سخنها دارد و به تو یادآور میشود که ورزش باستانی زورخانهای، تنها یک ورزش نیست؛ منشی است که روح ورزشکار را ورز میدهد و علاوه بر بازوان جسم، عضلات روحش را نیز تقویت میکند. زورخانهها ما را یاد رستم دستان و پوریای ولی و جهان پهلوان تختی میاندازد و حس بالندگی به ما میبخشند. در این روز که به نام روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای مزین شده، نام و یاد گروهی از پهلوانان را در اینجا زنده میکنیم و منش پهلوانی آنها را بهخودمان یادآور میشویم. این پهلوانان، درچند دهه اخیر بازوبند پهلوانی کشور را به بازو بستهاند اما فراتر از آنها بهخاطر منش و رفتار
مردم دارانهشان در یادها ماندهاند. روز فرهنگ پهلوانی که در واقع 17شوال است؛ در این روز حضرت علی(ع) عمرو بن عبدود، پهلوان معروف عرب در آن دوران را شکست داد و پرچم اسلام را برافراشت.
جهانپهلوان تختی
بسیاری معتقدند زورخانه و تشک کشتی و مدالهای ریز و درشت تختی، او را جهانپهلوان نکرد. منش پهلوانی این بزرگمرد، بازوبندی پهلوانی او شد. در دهمین روز از شهریور سال1341، زلزله مهیبی بوئینزهرا را لرزاند و فردای آن روز، روزنامهها از کشته و زخمیشدن هزاران نفر خبر دادند. پهلوان تختی، پس از شنیدن خبر آرام ننشست و با کمک دوستانش، وانتی تهیه کرد تا کمکهای مردمی را جمع کند. میگویند خودش با همان هیبت، سینی بزرگی بهدست گرفت و از سر خیابان عباسآباد، کوچه به کوچه راه افتاد و به اعتبار او، سیل کمکها روانه شد. میگویند وقتی به چهارراه جمهوری رسید، پیرزنی 60ساله به سمت جهانپهلوان آمده و با اشک به او گفته من تنها چادری دارم که آن را به زلزلهزدگان میبخشم و تختی و مردم را متاثر کرده است. بد نیست بدانید تختی علاوه بر مدالهای درخشانش، به گواه تارنمای فدراسیون ورزشهای زورخانهای و کشتی پهلوانی، پهلوان سالهای1336، 1337و 1338شده است.
مصطفی طوسی
مصطفی طوسی، در سال1298 متولد شد و از 13سالگی پای در دنیای ورزش گذاشت و در سال1318 با قهرمانی در دسته نیموزن کشتی فرنگی و آزاد نامش سر زبانها افتاد. او هم منشی پهلوانی داشت و برای پاگرفتن ورزش باستانی و کشتی پهلوانی، تلاشی فراوان کرد. میگویند بهخاطر قهرمانیهایش، مقرری دریافت میکرد که آن را برای انجام کارهای خیر، مثل کمک به خانوادههای نیازمند ورزشکار هزینه مینمود. او در سالهای 23، 24و 25به مقام پهلوانی ایران نائل شد.
علیرضا سلیمانی
به جرئت میتوان گفت عنوان قهرمان سنگینوزن جهان و 6عنوان متوالی پهلوانی کشور در سالهای58، 61، 62، 64، 65و 69 نام سلیمانی را زنده نکرد، بلکه مرام و مسلک پهلوانی و مردمداریاش نام او ماندگار کرد. او ورزش را با فوتبال آغاز کرد و بهخاطر علاقه و فیزیک بدنی، سر از زورخانه درآورد. سلیمانی خود را نوچه زورخانه میدانست. او به بزرگترها و پیشکسوتهایش احترام ویژهای میگذاشت. سلیمانی وصیت کرده بود بعد از مرگش او را پایین قبر مادرش دفن کنند و این وصیت او، نشانی از منش و احترامی بود که برای مادرش قائل بود. پهلوان سلیمانی در سن 58سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
عباس زندی
پهلوان عباس زندی را جوانترین پهلوان پایتخت میدانند؛ چون در سن 18سالگی و در سال1328، صاحب بازوبند پهلوانی ایران شد. او در 17سالگی به عضویت تیم ملی کشتی در آمد و در رقابتهای جهانی سال1954 به مدال طلا رسید. او نیز چون همقطارانش از سالهای دور به داشتن منش و صفات پهلوانی ازجمله اخلاص، تواضع و فروتنی، سلامت اخلاقی و... شهره عام و خاص بوده و همواره خود را زمین خورده و خاک پای مردم میدانست. زندی الگوی بزرگانی چون جهان پهلوان تختی نیز بود. آنقدر که تختی درباره او میگوید: «وقتی به باشگاه پولاد رفتم برای تمرین کشتی، زندی قهرمان تیم ملی بود. حین تمرین، آنقدر از عباس زندی زمین خوردم که پشتم بوی جرم تشک کشتی گرفت، درعوض ساخته شدم و به تیم ملی راه یافتم و من برای همیشه از داشعباس زندی ممنون و سپاسگزارم.»
مکث
خانه پهلوانان
زورخانهها از دیرباز، محل پرورش و رفتوآمد پهلوانان بوده است. یکی از این زورخانههای قدیمی که در همین روزها بازسازی شده، زورخانه قمر بنیهاشم دهونک است؛ زورخانههای فعال و قدیمی تهران در محله دهونک که قدمت آن را حدود یک قرن میدانند و ساختمان گود اصلی آن به همت اهالی دهونک، پهلوانان قدیمی منطقه و نفس حق جوانان ورزشکار فعال است. در چوبی قدیمی این زورخانه به راهرویی باز میشود و شما را بهسوی حیاط زورخانه هدایت میکند. کاشیها، موزائیکها و سنگهای حیاط البته نشان از قدمت زورخانه دارند.