
یادگارهای سبز مشهدی علیبابا

اهالی محله صفائیه لازم نبود برای گردش و تفریح به مکانهای دوری بروند چون تا چشم کار میکرد محله را باغها و زمینهای سبزیکاری احاطه کرده بود. میدان صفائیه و باغهای اطراف آن از یک طرف و چشمهعلی و نهرهای روان این سو و آن سوی محله هم از طرف دیگر، تفرجگاههای بسیاری را برای اهالی بهوجود آورده بود. افرادی که هوس شنا و آبتنی داشتند به سراغ چشمهعلی یا چهارجوی میرفتند و طبیعتدوستان هم سر از باغها یا میدان صفائیه، خیابان ناروندی یا قلمستان در میآوردند.
خیابان ناروندی و قلمستان ازجمله تفرجگاههای اهالی صفائیه و اغلب تهرانیها بود. به واسطه درختان تنومند این محدوده و سایهسار درختان توت و زبان گنجشک، اهالی در روزهای گرم تابستان به این خیابانها پناه میآوردند. به اعتقاد اهالی، «مشهدی علیبابا» اغلب درختان این محدوده را کاشته و به نوعی پدر این درختان است. اهالی او را «مشدی علیبابا» صدا میزدند. محمدعلی عالمی، از ساکنان قدیمی محله صفائیه، درباره تفرجگاه اهالی صفائیه میگوید: «در گذشته در باغ صفائیه تا چشم کار میکرد درخت بود و به مرور به سبزیکاری تبدیل شد. باغ
مشجعفر و باغ ممدحسن از زمینهای سبزیکاری این محدوده محسوب میشد اما با آغاز تغییر و تحولات در محله کمکم این باغها از بین رفت. «مشدی علی بابا» که در محله صفائیه زندگی میکرد دست بهکار شد تا اینجا همیشه سبز باقی بماند. او مرد مهربان و دست و دلبازی بود. اهالی قدیم همیشه در خاطرشان او را با بیلی بر دوش و قلمه و نهالهایی در دست به یاد میآورند. صفا و سرسبزی درختان صفائیه، مدیون اوست. مشدی علیبابا در آن دوران بیش از هزار قلمه درخت در این محله کاشت. هر چند برخی از این درختها از بین رفتند، اما هنوز درختان تنومند، کشیده و کهن خیابان ناروندی و قلمستان از یادگارهای مشدی علیبابا نفس میکشند.»