
از ویلا تا نجاتاللهی

برخی از محلهها و خیابانها را ساکنانش به شهرت رساندهاند، برخی را وقایعش و دستهای را ساختمانهایش! اما برخی محلههای قدیم پایتخت، هر 3ویژگی را در دل خود جای دادهاند. یکی از این خیابانها، خیابان استاد نجاتاللهی است؛ خیابانی به طول 5/1کیلومتر و عرض 20متر که در گذشتههای دور، پر از ویلاهای دراندشت و باصفا بود و حالا با خیابانهای سپهبد قرنی و حافظ موازی است و از خیابان انقلاب آغاز میشود و به خیابان کریمخانزند میرسد. در اینجا به برخی ساختمانها و مکانهای این محله باشکوه میپردازیم و با وقایعش، خاطرهبازی میکنیم.
تاریخش
آنچه مسلم است در تهران قجری، چندان اثری از این خیابان نیست، اما پیش از پایان دهه 20قرن پیش، برای نخستین بار در نقشه خیابانهای جدید شهر تهران، به چشم میآید؛ خیابانی که پر از ویلاهای بزرگ بود و جزء محدود محلههای شمالی و مرفه تهران بهحساب میآمد و به همین دلیل، نامش را ویلا گذاشتند. این محله در دوره پهلوی دوم، آهسته گسترش یافت. سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم و خروج متفقین از ایران، برخی از خارجیها ماندند و گروهی از آنها در همین محله، خانههایی اعیانی ساختند.
سوغات صنایعدستی
اگر از کسی که با تهران آشناست، بپرسی کدام محله تهران، بورس صنایعدستی است، همینجا را به تو معرفی خواهد کرد. دلیلش هم حضور همان ساکنان خارجی بود که یا در ویلاهای خیابان ویلا زندگی میکردند یا خدمتکاران فیلیپینی و اندونزیایی آنها بودند که میان تهران و کشورهایشان تردد میکردند و احتیاج به خرید سوغاتی داشتند. نخستین دفتر مرکزی شرکت هواپیمایی ایران نیز در همین خیابان بود و در سالهای بعد، وجود آژانسهای گوناگون مسافرتی هم در این خیابان، قابل توجه بود که دلیلش، حضور همان خارجیها بود.
نامش
پیش از انقلاب، ساختمان مرکزی وزارت علوم در خیابان ویلا بود، اما ماجرایی که در دوم دی سال 1357رخ داد، تکاندهنده و تاریخساز بود. وقتی استادان دانشگاه و دانشجویان، بهخاطر ظلم رژیم پهلوی و ورود سرکوبگران رژیم به محوطه دانشگاه، در طبقه ششم این ساختمان تحصن کردند، تمام نگاهها به این خیابان معطوف شد؛ اما خبری غمانگیز، شور انقلابی را در این محله چندین برابر کرد؛ عوامل رژیم پهلوی بهسوی متحصنین در این خیابان آتش گشودند و گروهی را مجروح کردند و با شلیک مستقیم بهسوی یکی از این استادان جوان دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر فعلی) به نام استاد کامران نجاتاللهی، در بالکن ساختمان وزارت علوم، او را به شهادت رساندند. در بزرگداشت این شهید انقلاب، بعد از پیروزی نام این خیابان از ویلا به استاد نجاتاللهی تغییر کرد.
تقریب مذاهب
در شمالیترین بخش این محله و در سال 1349شمسی، کلیسایی سر بلند کرده که بهدست معمار تالار وحدت و رودکی، طراحی شده؛ معماری ایرانی- ارمنی به نام اوژن آفتاندلیانس که کلیسای سرکیس مقدس را به طول 5/36متر و عرض 8/17متر ساخت که از آن بهعنوان بزرگترین کلیسای تهران یاد میکنند. وجود ساختمان این کلیسا، آن هم بهعنوان مقر خلیفهگری ارامنه تهران به این محله هویتی اجتماعی میبخشد و به زبان بیزبانی، اعلام میکند که در این محله، مردمانی با مذاهب گوناگون در کنار هم خوش و خرم زندگی میکردند؛ مردمانی از مسلمان گرفته تا مسیحی و زرتشتی.
اکنونش
این روزها تا دلتان بخواهد در این محله، کافه، رستوران، قنادی و ساختمانهای مدرن و قدیمی هست و مثل گذشته، فروشگاههای صنایعدستی هم پاتوق عشاق هنر دست ایرانیان است.