• پنج شنبه 2 اسفند 1403
  • الْخَمِيس 21 شعبان 1446
  • 2025 Feb 20
دو شنبه 29 بهمن 1403
کد مطلب : 249045
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/j2xmY
+
-

شیمی‌درمانی با چاشنی‌ مهربانی

12هزار و 500کودک مبتلا به سرطان به شبکه درمان محک متصل هستند

زندگی
شیمی‌درمانی با چاشنی‌ مهربانی

رابعه تیموری-  ‌روزنامه نگار

وقتی مکعب‌های رنگی فرومی‌ریزند و دوباره آنها را منظم‌تر از قبل می‌چیند، روی صورت معصومش لبخندی کم‌جان پهن می‌شود. این‌بار خودش آنها را به هم می‌ریزد تا یک برج رنگی زیباتر درست کند. از این تصمیم او همبازی‌اش ذوق‌زده می‌شود: «رگه‌هایی از امید در ذهن آرین جوانه زده!» همبازی آرین هم‌سن‌و‌سالش نیست و برای درمان هم به محک نیامده؛ او یکی از داوطلبانی است که گاه و بی‌گاه کفش و کلاه می‌کنند و برای همبازی‌شدن با آرین و دیگر کودکان مبتلا به سرطان به محک می‌آیند تا در قالب بازی‌های هدفمند، امید به بهبود و سلامت را در این کودکان زنده کنند. بازی‌درمانی جزئی از هفت‌خان پرچالش و نفسگیری است که در مؤسسه خیریه محک برای رهایی کودکان از درد سرطان طی می‌شود و داوطلبان و نیکوکاران بسیاری در پیمودن این هفت‌خان کادر درمانی محک را همراهی می‌کنند.

مراجعان این بیمارستان سکوت نمی‌کنند
اینجا از تصویر دختربچه خوشرویی که در همه بیمارستان‌ها مراجعان را دعوت به سکوت می‌کند، خبری نیست و صدای گریه و خنده بچه‌ها که در لابی پیچیده، بیمارستان محک را به مهد‌کودکی متفاوت شبیه کرده است. بیماری یاشار را تومور ساقه مغزی تشخیص داده‌اند، اما بی‌خبر از هول و ولایی که این خبر در دل پدر و مادر انداخته مشغول بازی قایم‌باشک با علی است. علی از وقتی زبان باز کرده به سرطان خون مبتلا شده و امروز که برای آخرین جلسه شیمی‌درمانی‌اش به محک آمده تا جشن تولد 8سالگی‌اش چندان نمانده. درحالی‌که پدر و مادر مراحل پذیرش را انجام می‌دهند، علی و یاشار از اتاق بازی بخش پذیرش سر درآورده‌اند. یکی از دختران جوانی که با راهنمایی روانشناس بیمارستان مشغول تدارک بازی‌های سرگرم‌کننده برای آرین است، در رشته مهندسی برق یکی از دانشگاه‌های معتبر کشور تحصیل می‌کند و دیگری چیزی نمانده که دفتر وکالتش را تأسیس کند، اما وقتی با آرین همبازی می‌شوند باید همه عناوین و موفقیت‌هایشان را کنار بگذارند تا بتوانند همبازی نگران و بیمارشان را خاطرجمع کنند که فقط چند‌ ماه کچل می‌ماند و دوباره موهای فرفری خرمایی‌رنگش انبوه‌تر از حالا روی سرش سبز می‌شود. مجاب‌کردن آرین‌کوچولو برای تحمل درد سوزن‌های رگ‌گیری و آنژیوکت‌های چغر هم کار آسانی نیست که روانشناسان پرحوصله اتاق بازی از پس آن برمی‌آیند.

نقل‌های مادرانه
والدین علی و یاشار که برای بردن‌شان می‌آیند، بچه‌ها راضی و ناراضی با آنها همراه می‌شوند. پدر و مادر یاشار آرام‌تر به‌نظر می‌رسند. انگار روانشناسان بیمارستان با گفتن از بهبود‌ و سلامت 18هزار کودکی که تا امروز در محک درمان شده‌اند، توانسته‌اند به آنها قوت‌قلب بدهند. مادران کسانی مانند حسین، هیوا و امیر هم با آنکه از علم روانشناسی سر در نمی‌آورند، اما در قالب گروه مادران داوطلب محک کنار روانشناسان مرکز هستند و با تعریف داستان زندگی فرزندان بهبودیافته خود که حالا ورزشکارانی قهرمان، زوج‌هایی خوشبخت، دانشجویانی ممتاز یا محققانی صاحب‌نام شده‌اند، پدر و مادر یاشار را امیدوار کرده‌اند که بعد از این روزهای سخت، روزهای بهتری از راه می‌رسد. موقع وارد‌شدن به بخش باید علی از یاشار جدا شود و هر کدام در بخش‌های جداگانه‌ای بستری شوند. علی همه چم و خم استفاده از امکانات بیمارستان را یاد گرفته و وقتی خاطرجمع می‌شود که یاشار می‌تواند با تلفن مادرش به اینترنت وصل شود، با او برای بعد از گذراندن دوره ضعف و درد و بی‌حالی جلسه شیمی‌درمانی، قرار و مدار می‌گذارد تا با هم در یک بازی اینترنتی جانانه شرکت کنند. کودکان بستری در محک در دوره‌های پر از درد و بی‌رمقی شیمی‌درمانی و پرتودرمانی نمی‌توانند در مدرسه حضور داشته باشند و معلمان داوطلبی که با مؤسسه همکاری دارند، برای آنها آموزش‌های مجازی برگزار می‌کنند، اما تعدادی از بچه‌ها مانند یاشار بازیگوش فقط در جلسات تدریس خصوصی معلمان داوطلب تن به مشقت درس‌خواندن می‌دهند و از اینترنت برای بازی حظ می‌برند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید