• چهار شنبه 1 اسفند 1403
  • الأرْبِعَاء 20 شعبان 1446
  • 2025 Feb 19
شنبه 27 بهمن 1403
کد مطلب : 248848
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/mwAjp
+
-

شطرنج سیاست؛ بازی ایران در برابر فشار حداکثری

علی‌اکبر حسینی‌مجد؛ تحلیلگر سیاسی

سخنرانی رهبر انقلاب در اوایل روی کار آمدن دولت چهاردهم، حاوی جمله‌ای مهم و راهبردی بود. نخستین حرکت در شطرنج سیاست، مهره‌ای کلیدی دارد؛ استراتژی‌ای که می‌تواند زمینه‌ساز یک پیروزی تعیین‌کننده باشد. این حرکت، ارسال صدای واحد از ایران بود. رهبر انقلاب، پیش از ورود رئیس‌جمهور تروریست آمریکا به کاخ سفید، نخستین مهره را در راستای تأمین منافع ایران حرکت داد و صدای واحد کشور را در برابر آرایشی که برای افزایش فشارها بر ایران طراحی شده بود، تثبیت کرد.
اگرچه با روی کار آمدن ترامپ، ممکن است برخی مهره‌های شطرنج سیاست تغییر کرده باشند، اما جمهوری اسلامی ایران با سیاست‌های سردمداران جدید کاخ سفید ناآشنا نبود. فکت‌شیت منتشرشده از سوی مؤسسات مشاوره‌ای برای ترامپ، دست خالی آمریکا را بیش از پیش نمایان کرد. سیاست فشار حداکثری همراه با تهدیدات نظامی به‌کار گرفته شد، اما این ایران بود که باید مسیر بازی شطرنج را تغییر می‌داد.
تقویت ابزارهای قدرت‌آفرین در کنار یکپارچگی نخبگان امری ضروری بود، اما متأسفانه در داخل، این راهبرد چندان مورد توجه قرار نگرفت. برخی سیاستمداران، به‌صورت افراطی بر مذاکره با آمریکا اصرار داشتند، اما هنگامی که از آنان درباره ابزارهای لازم برای چانه‌زنی پرسیده می‌شد، پاسخی نداشتند. بی‌توجهی به حل تعارضات و مشکلات داخلی که می‌توانست آثار تحریم‌ها را کاهش دهد و دشمن را دچار سردرگمی کند، یکی از غفلت‌های اساسی بود. به‌نظر می‌رسد، منع مذاکره اخیر رهبر انقلاب با دولت فعلی آمریکا، تغییری در این نگاه ایجاد کرده است.
شرطی‌سازی ذهن و اقتصاد برای آمریکایی‌ها اولویت ویژه‌ای پیدا کرده؛ چراکه آنان پس از برجام، آثار مخرب‌تری را نسبت به تحریم‌های مستقیم در این راهبرد مشاهده کرده‌اند؛ توافقی را تحمیل کرده، ابزارهای چانه‌زنی ایران را محدود ساخته و در نهایت از توافق خارج می‌شوند.
قدرت درونی و یکپارچگی کشور، دشمن را در مذاکره‌ای که خود هزاران پیش‌شرط و تهدید برای آن مطرح کرده، به زانو درمی‌آورد، اما آیا ایران تجربه چنین رویکردی را داشته است و آیا در این سیاست موفق بوده‌ایم؟
ترامپ در ابتدای دوره اول ریاست‌جمهوری خود، تحریم بنزین را برای ایران هدف‌گذاری، اما در نهایت از این گزینه صرف‌نظر کرد. دلیل این امر، راهبرد «بی‌اثر‌سازی تحریم» بود که اهرم‌های فشار را از دست هیأت حاکمه آمریکا خارج کرد. افزایش تولید بنزین در کنار خودکفایی در تولید کاتالیست‌های موردنیاز، انحصار آمریکا در این حوزه را شکست. دستیابی به دانش ساخت کاتالیست‌ها که تا پیش از آن ۱۰۰درصد وابسته به واردات بود و در سال۸۷ کشور را دچار بحران کرد، همزمان با افزایش ظرفیت تولید بنزین در دستور کار قرار گرفت. در نهایت، با ریسک‌پذیری مدیران پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس، این وابستگی از میان برداشته شد.
مسئله امروز کشور، تأمین ارز و کنترل تورم است. ابتکارات و تلاش‌های فراوان مؤثری می‌توان انجام داد که از این دوران به سلامت عبور کرد، اما اینها تلاش مستمر و جهادی مسئولان را می‌طلبد.
یکی از اقدامات و ابتکارات مؤثر دولت شهیدرئیسی در این زمینه، اجرای طرح زودبازده «کالابرگ الکترونیکی» بود که با استقبال ۸۰درصدی مردم روبه‌رو شد. این طرح، فشار ناشی از تورم را کاهش داد؛ زیرا مابه‌التفاوت قیمت کالاهای اساسی به‌حساب مردم واریز شده و امکان خرید با قیمت‌های قبلی در سراسر کشور فراهم می‌شد. افکارسنجی‌های میدانی نیز از رضایت کامل مردم در این طرح حکایت داشت که متأسفانه در دولت چهاردهم به حال خود رها شد.
در زمینه تأمین ارز نیز با احتساب فروش نفت، تراز بازرگانی کشور حدود ۲۸میلیارد دلار مثبت اعلام شده است، بنابراین ارز به میزان کافی در دسترس است و با ابزارهای نظارتی باید از هرگونه احتکار جلوگیری کرد.
مدیریت داخلی کشور، عاملی کلیدی در تغییر نگاه دشمن است. اگر مدیریت داخلی به‌درستی انجام شود، حتی رویکرد دشمنان نیز دستخوش تغییر خواهد شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید