
حامی سربازان فراری از پادگان قلعهمرغی

موضوع: جمیله ساره
موقعیت: محله شریعتی شمالی
حاجیه خانم جمیله ساره مادر مرحوم حاج اسلام، معتمد خوشنام منطقه۱۹ و ساکن خیابان زمزم بود. این بانوی انقلابی بهدلیل همجواری خانهاش با پادگان قلعهمرغی خاطرات جالبی از آن روزها داشت. حالا شهناز محمدزاده عروس خانواده از فعالیتهای انقلابی این بانوی مبارز 95ساله محله میگوید:«هر چه به روزهای پیروزی انقلاب نزدیکتر میشدیم مبارزه شدت بیشتری میگرفت. سربازها بهدنبال راهی بودند تا از رژیم جدا شوند و با جان و دل در کنار مردم باشند. ما که حال دگرگون آنها را میدیدیم دوست داشتیم راهی برای کمک به آنها پیدا کنیم. حکومت سربازها را مجبور به اسلحه کشیدن به روی مردم و انجام کارهایی میکرد که هرگز انساندوستانه نبود. گاهی اوقات سربازها تصمیم به فرار از پادگان میگرفتند. همسرم به همراه مادرش لباسهای شخصی تهیه میکرد و شبانه به دستشان میرساند تا لباس سربازی را دربیاورند. این کار کمک خیلی بزرگی برای شناخته نشدن سربازها توسط مأموران ساواک بود.» او از روزهای انقلاب اینطورمیگوید: «حاجیه خانم همراه خانواده در تظاهرات علیه رژیم شاه حضور فعال داشت. درست یک شب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷، همسرم از طرف امام جماعت مسجد بهعنوان مسئول کمیته محله انتخاب شد. آن زمان وظیفه داشت شب و روز در محله کشیک بدهد و مواظب افراد مخل امنیت باشد. از طرفی هم باید اسلحههایی را که مردم از پادگانها برداشته بودند جمعآوری میکرد. با فرمان امامخمینی(ره) مبنی بر تشکیل بسیج ۲۰میلیونی همگی بسیجی شدیم. همسرم حاجاسلام هم فرمانده بسیج شد. از پایگاه محله ما جوانان زیادی به جبهه اعزام شدند. خیلی از عزیزان به شهادت رسیدند.» این بانوی مبارز، در دوران هشت سال دفاعمقدس نهتنها در پایگاههای بسیج محله، بلکه در پشت جبهه در پادگان دوکوهه هم فعالیت داشت. محمدزاده درباره فعالیتهای مادر همسرش میگوید: «زمان جنگ، تمام زندگی او شده بودکمک به رزمندهها. او همراه 2 پسر، داماد، نوهها و بچههای برادرش و... همگی در جبهه بودند. حاج خانم و چند نفر از خانمها درحد توان در پادگان دوکوهه، لباسهای رزمندهها را میشستند و میدوختند و کارهایی از قبیل بستهبندی را انجام میدادند.»