چشم رکنآباد روشن
محمدصالح سلطانی- نویسنده
برق چشمان روستا از توی جاده هم پیداست. آفتاب کمجان زمستانی هوای این حوالی را حسابی معتدل کرده و جان میدهد برای ورقخوردن تاریخ یک روستای دوستداشتنی در میانه کویر. ما امروز مهمان «رکنآباد» هستیم؛ روستایی در حوالی شهر میبد استان یزد؛ روستایی که تعداد شهدایش زبانزد است و حماسه رزمندههایش سوژه نویسندهها. بهانه حضور ما در رکنآباد، رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «معبد زیرزمینی» است؛ کتابی که شاهکار اهالی این دیار در دوران دفاعمقدس را ماندگار کرده است.
بعید میدانم «رکن آباد» چنین جمعیتی را تاکنون بهخود دیده باشد. از همان ورودی روستا، ذوقزدگی به چشم میآید. نوجوانها با لباس فرم بسیج ایستادهاند و مهمانها را به سمت حسینیه بزرگ روستا راهنمایی میکنند. تقریباً تمام اهالی «رکنآباد» برای خودشان نقشی در این ضیافت تعریف کردهاند؛ یکی چای به مهمانان تعارف میکند. دیگری ایستگاه محصولات فرهنگی دایر کرده و یکی دیگر به هر مهمانی که از راه میرسد یک چفیه منقش به تصویر شهدای روستا هدیه میدهد. مراسم رونمایی این تقریظ میتوانست در تهران و با حضور جمعی از مسئولانِ بلندپایه کشوری و لشکری در یکی از سالنهای بزرگ پایتخت برگزار شود، یا دستکم در مرکز استان و با حضور پرشور مقامات و مسئولان محلی. یک انتخاب جسورانه اما باعث میشود هجدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت به برنامهای متفاوت تبدیل شود. حالا جمعی از مسئولان بلندپایه کشوری و لشکری به همراه مقامات و مسئولان محلی آمدهاند به یک روستا و همقدم با کشاورزان زحمتکش و پیشهوران دوستداشتنی رکنآبادی، تقریظ رهبر انقلاب را بر یک کتاب دفاعمقدسی رونمایی میکنند.
برگزاری منظم مراسم ورای تصور ماست. اهالی رکنآباد دست بهدست هم دادهاند تا امروز را در تاریخ روستایشان ماندگار کنند. میگویند نزدیک به یکماه است که درگیر هماهنگیهای مراسمند. به همین بهانه، اتفاقات خوبی در روستا افتاده. حین مراسم و صحبتهای مهمانان بهخصوص دکتر قالیباف، همهچیز دقیق و منظم پیش میرود و با وجود حضور جمعیت کثیر در حسینیه روستا، خبری از شلوغیها و شلختگیهایی که بعضاً در مراسمهای مشابه دیده میشود نیست.
نوبت رونمایی از تقریظ که میرسد، رئیس مجلس و استاندار یزد و آیتالله اعرافی و حجتالاسلام شیرازی روی صحنه میآیند. متن تقریظ، هر مخاطب اهل کتابی را به خواندن «معبد زیرزمینی» ترغیب میکند. آقا موضوع کتاب را «تازه و مبتکرانه» دانسته و نگارش آن را هم «شیرین و جذاب» توصیف کردهاند. در انتها هم مقنیهای یزدی را با صفت «هنرمندان کلنگبهدست» مورد تفقد قرار دادهاند. همهچیز نشان میدهد رهبر انقلاب حسابی از خواندن کتاب لذت بردهاند؛ کتابی که روایتگر حماسه و همت مقنیهای یزدی در دوران دفاعمقدس است.
کار، گره خوردهبود. طراحی عملیات چیزی کم داشت. قبل از عملیات فتحالمبین در جلسه فرماندهان عالی ارتش، مشکل جبهه کرخه مطرح شد. میادین گسترده نامنظم مین، برتری دید دشمن، وجود رودخانه و باتلاقی بودن بخشی از زمینها، باعث میشد امکان بهکارگیری گسترده نیروها و انجام عملیات وسیع فراهم نباشد. به همین دلیل، طرح ایجاد راه زیرزمینی مطرح شد. حفر این راه زیرزمینی میتوانست ورق را به نفع رزمندگان ایرانی برگرداند. موضوع با آیتالله صدوقی در میان گذاشته شد و به این واسطه، شهید حاج غلامحسین رعیت که استادکار مقنیهای رکنآباد و مهرآباد میبد بود، به ارتش معرفی شد. حاج غلامحسین و همکارانش، در زمانی کوتاه یک راه زیرزمینی حفر کردند و مسیر تازهای پیش روی رزمندگان ایرانی گذاشتند. بنبست شکسته شد و فتحالمبین سنجاق شد به تاریخ پرافتخار ایران. «معبد زیرزمینی» داستان حماسه حاجغلامحسین و دوستانش است؛ داستان قهرمانانی از دل کویر که سوغاتشان برای جبهه، پیروزی بود.
تقریظ که رونمایی میشود، نوبت تقدیرهاست. از نویسنده کتاب تا خانواده شهدا و برخی از پیشکسوتان ارتش و البته گروهی از رزمندگان یزدی که در حماسه هنرمندان کلنگبهدست نقشی جدی داشتند. با یکی از تقدیرشدگان مراسم از رکنآباد تا یزد همسفریم. بسته هدایایش را پیش رویمان باز میکند؛ قرآنی با امضای آقا به انضمام چفیه و انگشتر و عبا؛ همه آنچه یک نفر دوست دارد از رهبر انقلاب به یادگار بگیرد. رزمندههای یزدی امروز حسابی خوشروزی بودند.
مراسم که تمام میشود به این فکر میکنم که بهانه همه اتفاقهای امروز، از حال خوب اهالی رکنآباد تا تقدیر از مقنیهای هنرمند یزدی، تقدیر شخص اول مملکت از یک کتاب بوده است. رهبر انقلاب یک تنه پای کار کتاب در این کشور ایستادهاند و با خلق ظرفیتهایی مثل همین تقریظها، امکان توسعه مخاطب و ارتقای جایگاه کتاب در جامعه را بیشتر و بیشتر میکنند.