
فیلمهایی برای لب طاقچه
چرا فیلمهای زندگینامهای فارسی مخاطب ندارند

علیرضا محمودی
از نخستین تجربه سینمای ایران در ساخت فیلم براساس سرگذشت شخصیتهای واقعی ۹۰ سال میگذرد. مراسم هزاره فردوسی در سال ۱۳۱۳ زمینه سفارش ساخت فیلمی درباره زندگی ابوالقاسم فردوسی را به سازندگان ایرانی - هندی فیلم موفق دختر لر فراهم کرد. تماشای باقیمانده بخشهای حذف شده فیلم فردوسی(تنها تصاویر موجود از فیلم) ساخته اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا و مطالعه خاطرات هنرمندان و واکنشهای ثبت شده از این فیلم نشان میدهد که ساخت فیلمهای زندگینامهای در سینمای ایران دچار همان آسیبهایی است که در نخستین تجربه با آن روبهرو بود. فیلمهای زندگینامهای ایرانی هممانند نخستین فیلم این زیر گونه مطابق سفارش نهادهای دولتی و با سرمایهگذاری مستقیم یا غیرمستقیم دولت ساخته میشوند.
در این سرمایهگذاریها بیش از هر هدف فرهنگی، ساخت اثری مطابق تلقی مورد نیاز نهاد سفارشدهنده از شخصیتهای تاریخی، هدف اصلی پروژه است. هنرمندان برای ساخت این فیلمها استخدام میشوند تا اهداف نهاد سفارشدهنده به فیلم از طریق شخصیت تاریخی تبدیل به فیلم شود. در اینگونه تولیدات میزان نیاز عمومی برای دیدن این فیلمها محاسبه نمی شود یا چگونگی رسیدن به اقبال عمومی در ساخت و عرضه آنها درنظر گرفته نمیشود. نهاد سفارشدهنده استودیوی تولید فیلم نیست و حضورش در سینما با پایان همان پروژه تمام میشود. اگر فهرست فیلمهای زندگینامهای سینمای ایران را تهیه کنیم همه آنها چنین سرنوشتی دارند: تولید داغ و پرهیاهو و اکران سرد بیروح. از فیلم فردوسی تا امروز بازگشت به زندگینامه قهرمانان بهصورت فیلم نه در چرخه عرضه و تقاضای مخاطبان سینما که در اتاق مدیران نهادها تصمیمگیری شده. اینها فیلمهایی هستند برای کارنامه مدیران و طاقچه شلوغ سینمای ایران.