سارق سابقهدار نقش مأمور آب را بازی میکرد و دست به سرقت از خانهها می زد
افتادن کلاهگیس، دزد مسلح را لو داد
الهه فراهانی- روزنامهنگار
مجرم سابقهدار گریم میکرد و کلاهگیس بر سرش میگذاشت تا نقش مأمور آب را بازی کند. او با تهدید کلت، طعمههایش را گروگان میگرفت تا نقشه سرقتهایش را عملی کند، اما در آخرین سرقت، کلاهگیس او افتاد و دستش رو شد.
بهگزارش همشهری، از اوایل فروردین امسال، کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی تهران در جریان سرقتهای سریالی مردی مسلح قرار گرفتند که نقش مأمور آب را بازی میکرد. یکی از مالباختهها به مأموران گفت: وقتی زنگ خانهمان را زدند، آیفون را برداشتم و مردی مدعی شد مأمور آب است. در را باز کردم، اما بار دیگر او زنگ آیفون را زد و وقتی برداشتم، مدعی شد که کنتور آب خراب است. برای بررسی بیشتر به مقابل در رفتم و داخل حیاط آن مرد ناگهان لوله اسلحهاش را زیر گلویم گذاشت و گفت اگر حرفی بزنم شلیک میکند. او با تهدید مرا به داخل خانه کشاند و دست و پای من و بچههایم را با چسب و پارچه بست. سپس جای پولها و طلاها را پرسید و هرچه اموال قیمتی داشتیم را به سرقت برد.
دزد حرفهای
با این شکایت، پروندهای تشکیل شد و با توجه به حساسیت موضوع، گروهی از مأموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری سارق مسلح آغاز کردند. درحالیکه تحقیقات ادامه داشت چند شکایت مشابه دیگر هم پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت؛ شکایتهایی که نشان میداد سارق مسلح بهصورت سریالی و در نقش مأمور آب نقشههای مجرمانه خود را پیش میبرد. او در تمام سرقتهای خود خانههای ویلایی و قدیمی را انتخاب میکرد و با تهدید اسلحه دست و پای صاحبخانه و دیگر ساکنان خانه را میبست و دست به سرقت اموال قیمتی میزد. با این حال او کاملا حرفهای عمل میکرد و حتی با چهرهنگاری و بررسی دوربینهای مداربسته هم هیچ سرنخی از وی بهدست نیامد.
اتفاق عجیب
درحالیکه تحقیقات برای دستگیری سارق مسلح ادامه داشت، او در آخرین سرقتش وارد خانهای در جنوب تهران شد و دست و پای صاحبخانه را بست تا اموال باارزش آنها را سرقت کند، اما یکی از اعضای خانه که در حمام بود، وقتی متوجه حضور سارق مسلح شد، وی را غافلگیر کرد و با او درگیر شد. در این درگیری سارق مسلح موفق به فرار شد، اما کلاهگیس او از سرش افتاد و همین باعث شد تا چهره واقعیاش در دوربینهای مداربسته ثبت شود. وقتی مأموران به بررسی تصویر او پرداختند، معلوم شد که وی از مجرمان سابقهدار است و با شناسایی هویتش، کارآگاهان موفق شدند او را دستگیر کنند. این مرد در بازجوییها به سرقت سریالی از خانهها اعتراف کرد و تحقیقات از وی ادامه دارد.
گفت و گو
رکب خوردم
متهم دستگیر شده، مجرمی سابقهدار است که چندینبار به جرم سرقت منزل دستگیر و زندانی شده است. گفتوگو با وی را میخوانید.
از کی سرقتهایت را شروع کردی؟
از فروردین امسال، اما وسط راه ترسیدم مبادا شناسایی و دستگیر شوم؛ به همین دلیل سرقتهایم را متوقف کردم. چندماه سرقتی انجام ندادم، اما از دیماه مجددا شروع کردم.
قبلا به چه جرمی دستگیر شده بودی؟
قبلا بهصورت باندی کار میکردم، اما سهم زیادی گیرم نمیآمد. ریسک ورود به خانهها با من بود، اما همه اعضای باند سهم مساوی میگرفتیم. در نهایت هم با دستگیری یکی از اعضای باند، من هم لو رفتم و دستگیر شدم و همگی به زندان افتادیم. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم تنهایی کار کنم و شریکی نداشته باشم.
آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟
6ماه قبل از عید.
چه شد که این بار تصمیم گرفتی نقش مأمور آب را بازی کنی؟
یک روز رفته بودم خانه دوستم که فردی زنگ زد و گفت مأمور آب است. دوستم هم بدون اینکه چیزی از او بپرسد در را باز کرد. آنجا بود که ایده این سرقتها به ذهنم رسید.
در آخرین سرقت چه اتفاقی رخ داد که لو رفتی؟
رکب خوردم. نقشه من این بود که ابتدا گریم میکردم و کلاهگیس میگذاشتم تا چهرهام مشخص نشود؛ چون سابقهدارم، صورتم را با گریم کاملا تغییر میدادم. سپس با تهدید اسلحه وارد خانهها میشدم، دست و پای افراد را میبستم و جای پول و طلاهایشان را میپرسیدم. در آخرین سرقت، یکی از اعضای خانواده از ترسش رفت در حمام پنهان شد. من او را ندیدم و بعد از سرقت که میخواستم از خانه خارج شوم او بهدنبالم دوید تا مانع فرارم شود. من اما نمیخواستم شلیک کنم و مرتکب قتل شوم. با مالباخته درگیر شدم، اما جدال ما موجب شد تا کلاهگیسم شل شود و از سرم بیفتد. اصلا حواسم نبود که دوربینهای اطراف خانه، چهره مرا ثبت میکنند و دستگیر میشوم.
با پولهای سرقتی چه میکردی؟
خوشگذرانی و قمار میکردم.