سالهای گور
علیالله سلیمی
کتاب«سالهای گور» نوشته علیرضا رحیمینژاد، از رمانهای جنایی و معمایی فارسی در سالهای اخیر است که از سوی نشر پیدایش منتشر شده است. این کتاب داستانی جنایی و در حقیقت پرونده یک قتل است که نویسنده، علیرضا رحیمینژاد آن را تالیف و منتشر کرده است. شخصیت محوری این کتاب، کبری رحمانپور که به عروس سیاهبخت هم شهرت داشت، پیش از آنکه به ندامتگاه شهر ری منتقل شود مستأجر اوین بود و قبلترش بازداشتگاهی در خیابان خالد اسلامبولی تهران، همانجایی که به بازداشتگاه وزرا یا مفاسد شهرت دارد اما جرم او هیچ ربطی به فساد ندارد. کبری رحمانپور متهم به قتل بوده است، آن هم قتل مادرشوهرش. کبری یکشنبه ۱۵ آبان سال ۱۳۷۹، مادرشوهر ۷۵ سالهاش را با ضربات متعدد چاقو به کام مرگ کشاند. بنابر این، شخصیت محوری کتاب بهخاطر سرگذشت تلخی که دارد یکی از معروفترین متهمان به قتل در ایران محسوب میشود. او از روز ۱۰ دی سال ۱۳۸۰ زیر تیغ زندگی میکرد و حتی تا یک قدمی مرگ هم رفت ولی حکم قصاص اجرا نشد. کبری چرا مادرشوهرش را کشت؟ آیا او از قبل برای این قتل برنامه داشت، دچار جنون شده بود یا در یک لحظه در کمال صحت و سلامت تصمیم گرفت برای همیشه عقدههایش را خالی کند؛ عقدههایی که از سالها قبل و از زمان تولدش در ذهن و ناخودآگاه او تلنبار شده بود؟ آیا کبری تنها مقصر این جنایت است؟ پدر و مادرش، مقتول، شوهرش و دیگران در این ماجرا چه نقشی داشتند؟ کبری چرا به قصاص محکوم شد و اولیای دم چرا حاضر نیستند با وجود همه اصرارها و درخواستها جای ویرگول را در سطر آخر این پرونده به بعد از کلمه عفو تغییر بدهند». علیرضا رحیمینژاد در کتاب «سالهای گور» زندگی کبری رحمانپور
را دستمایه قرار داده و به زندگی این زن و شرح سختیهای او از آغاز تا آزادی میپردازد.