• دو شنبه 24 دی 1403
  • الإثْنَيْن 13 رجب 1446
  • 2025 Jan 13
سه شنبه 18 دی 1403
کد مطلب : 245532
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/Y6zO0
+
-

گرمابه؛ خاستگاه آواز ضربی

کوچه‌گرد
گرمابه؛ خاستگاه آواز ضربی

لیلا باقری

«خشک بیار... خشک!» صدایی است که حتی در خاطرات پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها هم شاید محو شده باشد؛همهمه حمامی سنتی که گاهی هم بین آن زمزمه‌ای بلند می‌شد و به آواز می‌رسید. شاید برایتان جالب باشد بدانید همین زمزمه‌ها ریشه در تاریخ و فرهنگ موسیقایی ما دارند.
درواقع حمام فراتر از مکانی برای شست‌وشو و بخشی از هویت و فرهنگ ایرانیان بوده است. در شاهنامه فردوسی هم ردپایی از این فضاها دیده می‌شود: «بدو گفت بابک به گرمابه شو/ همی باش تا خلعت آرند نو...»
اما گرمابه امروزی‌ در دوران قاجار شکل گرفت؛ جایی که آب از قنات تأمین می‌شد و سوخت آن فضولات حیوانی یا هیزم بود. بعدها با ورود سوخت فسیلی این سنت کمی مدرن‌تر شد.
حمام‌ها در گذشته تنها مکانی برای پاکیزگی نبودند، بلکه فضایی برای برگزاری جشن‌ها و مناسبت‌های شاد هم بودند. اسماعیل عباسی در کتاب «آبنامه تهران» می‌نویسد مراسمی مانند حنابندان عروس و داماد با‌ ساز و آواز در گرمابه‌ها برگزار می‌شد. حتی برخی آوازهای ضربی هم از همین فضاها سرچشمه گرفتند، آوازهایی که گاه توسط دلاک‌ها برای زنان خوانده می‌شدند یا لالایی‌هایی که مادران برای کودکانشان زمزمه می‌کردند یا آهنگ‌های لطیفی که طبق مناسبتی خوانده می‌شد. «حمومی، ‌آی حمومی» یکی از این آوازهاست که با بازخوانی مرتضی احمدی به گوش همه ما آشناست.
این آوازها صدای شادی‌ها و کار و تلاش لحظاتی ناب از زندگی مردم بودند و گرچه حمام‌های عمومی امروز دیگر جایگاه گذشته را ندارند، اما این میراث فرهنگی همچنان در موسیقی و خاطرات ما زنده است.
شاید وقت آن باشد که به این سنت کهن نگاهی دوباره بیندازیم، نه‌فقط برای پاکیزگی، بلکه برای پیوند دوباره با هویتی که صدای گذشته را در دل خود زنده نگه داشته است. گاهی به این فکر کنیم که این همه مراسم و تشریفاتی که قدیمی‌ها برای هر کار ساده روزمره‌ای داشتند چه تأثیر مهمی داشت روی راحت گذشتن زندگی و اتصال مردم با شور و جلوگیری از افسردگی و خمودگی، آن هم در سرزمینی که همیشه به مردم سخت‌کوشش سخت گرفته است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید