• دو شنبه 17 دی 1403
  • الإثْنَيْن 6 رجب 1446
  • 2025 Jan 06
دو شنبه 10 دی 1403
کد مطلب : 244682
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/58Bwq
+
-

محل تولد دمام

یک‌ساعت حضور در کارگاه دمام‌سازی‌ که ساختش قلق‌های بسیاری دارد

زندگی
محل تولد دمام

رابعه تیموری-  ‌روزنامه نگار

تفاوتی نمی‌کند که استاد جوان بخواهد دمام غنبر بسازد یا دمام اشگون. او بدون محاسبات و ابزار پیچیده هم می‌تواند از 40ترکه چوبی زاویه‌دار بدنه‌ای استوانه‌ای‌شکل بسازد که به هر نوازش گرز دمام‌زن، نوایش کوک‌تر و موزون‌تر شود. موقع کوک کردن دمام هم هرقدر طناب‌های پنبه‌ای بدقلقی کنند، او تا خاطرجمع نشود که خوب و محکم چفت و بست شده‌اند، کوتاه نمی‌آید. خبرگی ابوالفضل صادقی در دمام‌زنی سبب شده او فوت‌های فن دمام‌سازی‌ را خوب بشناسد.

دمام‌های چوبی و فلزی
 صدای دویدن تیغه تیز دستگاه چوب‌بری روی الوارهای توت و گردوی سالخورده، کارگاه تنگ و تاریکش را پر کرده است. بشکه‌های فلزی و گالوانیزه‌ای که کنار دیوار گچی کارگاه ردیف شده‌اند، به‌کار ساخت دمام‌های اشگون و غنبر فلزی می‌آیند که  با پوشاندن قطعه‌ای خز بر تن این بشکه‌ها به‌وجود می‌آیند و استاد دمام‌ساز را از زحمت تراشیدن و رنگ‌آمیزی الوار، آسوده می‌کنند. در گوشه‌وکنار کارگاه، دمام‌های چوبی و فلزی آماده چیده شده‌اند که امروز و فردا باید به‌دست مشتری برسند. آقا ابوالفضل ترکه‌هایی را که برای ساخت دمام اشگون چوبی می‌برد، از ترکه‌های ساخت دمام غنبر سوا می‌کند و اگر زاویه نوک یکی از آنها خطا داشته باشد، آن را دوباره به تیزی دستگاه فارسی‌بر می‌سپارد. کوچک‌ترین حلقه چوبی‌ای که الوارهای دمام اشگون را دور آن می‌چیند، 28سانتی‌متر است و بزرگ‌ترین آنها 32سانتی‌متر، اما اندازه حلقه‌های دمام غنبر به 40سانتی‌متر هم می‌رسد.

گیس‌بافی الیاف خیزران
آقا ابوالفضل اشگون‌زن قابلی است و خوب می‌داند اگر زاویه ترکه‌های چوبی اشگون طوری باشد که اندازه دهانه آن از 32سانتی‌متر بیشتر شود، اشگون‌زن نمی‌تواند با بداهه‌نوازی‌ای تیز و برنده، غنبرزنان گروه را برای دمام‌زنی‌ای منظم و آهنگین ترغیب کند. چفت و بست کردن ترکه‌ها چندان طول نمی‌کشد، اما این بدنه سنباده نخورده و رنگ‌کاری‌نشده به‌کار استاد دمام‌ساز نمی‌آید و او باید بدنه‌هایی را پوست‌کشی کند که سنباده خورده‌اند و رنگ‌شان خشک شده است. فریزر خانگی قدیمی کنار دیوار پر است از پوست‌های یخ‌زده و دباغی شده بز و کل که اگر خوب خیسانده نشوند، چغری و خشکی آنها از بین نمی‌رود. یخ پوست‌هایی که توی گالن پر آب کنار در خیسانده شده‌اند باز شده و آماده‌اند که روی سر و ته بدنه‌های چوبی قرار بگیرند. چنبره‌های مدور فلزی در بازار فراوانند، ولی استاد جوان چنبره‌هایی را که از مدور کردن و الیاف‌پیچی چوب‌های خیزران و بامبو به‌وجود می‌آیند، به چنبره‌های فلزی ترجیح می‌دهد. وقتی پوست‌های بز و کل روی سر و ته بدنه چوبی می‌نشینند، آقا ابوالفضل4چنبره خیزران را لابه‌لای آنها می‌دواند و انتهای‌شان را به گرهی گیس بافت محکم می‌کند تا پوست‌ها خوب روی دهانه‌های بدنه چوبی کیپ شوند.

یک کندوی پنبه‌ای
دستان‌ تر و فرز استاد جوان در گذراندن ریسمان پنبه‌ای از میان بندهای آویخته به چنبره‌ها مهارتی دیدنی دارد و وقتی از بندکشی بدنه فارغ می‌شود، چینش مشبک ریسمان‌ها، خانه‌هایی کندومانند روی ترکه‌های قهوه‌ای‌رنگ به‌وجود آورده‌اند. حالا وقت عرق‌ریزانی جانانه برای کوک کردن دمام‌هاست. آقا ابوالفضل کوک کردن دمام‌های فلزی را به‌تنهایی انجام می‌دهد، ولی برای اینکه بندکشی دمام‌های چوبی بی‌نقص باشد، باید پسردایی‌اش، پوریا هم به کمکش بیاید و قوت چوب حزام دیلم‌مانند را هم به قدرت دست و بازوی‌شان اضافه کنند تا بندهای پنبه‌ای صاف و محکم شوند. تا وقتی گوش برزیلی وارداتی که ریسمانی تابانده شده از پرزهای نارگیل است، در بازار یافت می‌شد و بندکشی دمام‌ها با گوش انجام می‌شد، خیال استاد جوان آسوده بود که موقع صاف و میزان کردن گوش‌ها پوست‌ها از هم دریده نمی‌شوند، ولی به کارایی ریسمان پنبه‌ای اعتباری نیست و درحالی‌که او و پوریا ریسمان‌های لابه‌لای کندوهای مشبک را از2طرف می‌کشند، چشم آقا ابوالفضل به پوست‌های سر و ته دمام است که از لای چنبره‌ها نلغزند و زحمات آنها به باد نرود. همه بندها که به ضرب و زور بازوی‌شان و فشار چوب حزام صاف می‌شوند، آقا ابوالفضل نفسی به آسودگی می‌کشد. دیگر دمام حاضر است و خریدار اگر آن را پیش از دمام‌زنی، لحظه‌ای روی آتشی ملایم بتاباند، نوای آن برای شورانداختن در جماعتی کفایت می‌کند.

یک دمام، 4دمام،10 دمام
استاد دمام‌زن جوان، پدر 2فرزند دختر و یک پسر است که سن و سال هیچ‌کدام آنقدری نیست که برای پدر شاگردی کنند، ولی او به چند جوانی که عشق دمام‌سازی‌ و دمام‌زنی در سر داشتند، چند و چون و قلق‌های هنرش را آموخته است. استاد دمام‌ساز تا 6سال پیش از رانندگی در شرکتی خصوصی نان خانواده‌اش را درمی‌آورد و از فوت‌و‌فن دمام‌سازی‌ به اندازه‌ای می‌دانست که بتواند از میان صدها دمام اشگون، خوش‌صدا‌ترین آنها را سوا کند. او یک روز از سر کنجکاوی به اندازه ساخت یک دمام، پوست دباغی شده و ترکه چوب توت تهیه کرد تا وقتی برای دختر کوچولویش شعر می‌خواند و او را سرگرم می‌کند، دست‌هایش هم بیکار نمانند، اما حاصل کارش آنقدر او را به ذوق آورد که تصمیم گرفت دمام دست‌سازش را در شبکه‌های مجازی به فروش بگذارد تا نظر سایر دمام‌زنان را درباره هنرنمایی‌اش بداند. درحالی‌که آقا ابوالفضل فکر می‌کرد تا مدت‌ها دمام او مشتری‌ای پیدا نخواهد کرد، خیلی زود به فروش رفت و چند روز بعد همان مشتری ساخت 4دمام دیگر هم به او سفارش داد! آوازه مهارت استاد تازه‌کار منصف خیلی زود به شهر یزد رسید و گروهی از دمام‌زنان این شهر از او خواستند برای آنها هم 10دمام بسازد. کم‌کم سر آقا ابوالفضل حسابی شلوغ شد و دیگر اتاق خواب دختر کوچولویش برای کار او کارگاه مناسبی نبود. وام خوداشتغالی‌ای که آقا ابوالفضل توانست از کمیته امداد امام بگیرد برای راه‌اندازی کارگاهی جمع و جور کفایت می‌کرد و او در همان کارگاه تنگ و تاریک هم سفارش‌های فراوانی را آماده می‌کرد که از شهرهای مختلف می‌رسیدند. حالا استاد ابوالفضل، یکی از 5دمام‌سازی‌ است که در گوشه‌وکنار استان تهران به دمام‌سازی‌ مشغولند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید