• چهار شنبه 12 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 1 رجب 1446
  • 2025 Jan 01
دو شنبه 10 دی 1403
کد مطلب : 244670
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/P1nKy
+
-

مهربانی به خود را مایه فخر بر دیگران قرار نده

حکایت روزگار
مهربانی به خود را مایه فخر بر دیگران قرار نده

احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی که از علما و دانشمندان عصر خویش بود، بالاخره بعد از مراسله‌هایی که بین او و امام‌رضا‌علیه‌السلام رد و بدل شد و سؤالاتی که کرد و جواب‌هایی که شنید، به امامت آن حضرت ایمان آورد. روزی به امام‌رضا(ع) گفت: میل دارم هنگامی که مانعی در کار نیست و رفت‌وآمد من از نظر دستگاه حکومت اشکالی به‌وجود نمی‌آورد، شخصا به خانه شما بیایم و از محضر شما استفاده کنم.
 یک روز آخر وقت، امام‌رضا(ع) مرکب شخصی خود را فرستاد و بزنطی را نزد خود فرا خواند.
آن شب تا نیمه‌های شب به سؤال و جواب‌های علمی گذشت. بزنطی دائما مشکلات خویش را می‌پرسید و امام جواب می‌داد. بزنطی از این موقعیت که نصیبش شده بود به‌خود می‌بالید و از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجید. شب گذشت و موقع خواب شد. امام خدمتکار را طلبید و گفت: «همان بستر شخصی مرا که خودم در آن می‌خوابم بیاور و برای بزنطی بگستران تا استراحت کند.»
این اظهار محبت بیش از اندازه در بزنطی مؤثر افتاد. پرنده خیالش به پرواز در آمد. در دل با خود می‌گفت الان در دنیا کسی از من سعادتمندتر و خوشبخت‌تر نیست. این منم که امام‌رضا(ع) مرکب شخصی خود را برایم فرستاد و با آن مرا به منزل خود آورد. این منم که امام‌رضا(ع) نیمی از شب را تنها با من نشست و سؤالات مرا پاسخ داد. به علاوه، این منم که چون موقع خوابم رسید، امام‌رضا‌(ع) دستور داد بستر شخصی خود را برای من بگسترانند؛ پس چه‌کسی در دنیا از من سعادتمندتر و خوشبخت‌تر خواهد بود؟
بزنطی سرگرم این خیالات بود و دنیا را زیر پای خود می‌دید که ناگهان امام‌رضا(ع) درحالی‌که دست‌ها را به زمین عمود کرده بود و آماده برخاستن و رفتن بود، با جمله «یا احمد!» بزنطی را مخاطب قرار داد و رشته خیالات او را پاره کرد، آنگاه گفت: «هرگز آنچه را که امشب برای تو پیش آمد مایه فخر و مباهات خویش بر دیگران قرار نده؛ زیرا صعصعه بن صوحان که از یاران علی‌بن‌ابیطالب(ع) بود مریض شد، علی(ع) به عیادت او رفت و بسیار به او محبت کرد، دست خویش را از روی مهربانی بر پیشانی صعصعه گذاشت؛ ولی همین که خواست از جا حرکت کند و برود، او را مخاطب قرار داد و فرمود: هرگز این امور را مایه فخر و مباهات خود قرار نده. من تمام اینها را به‌خاطر تکلیف و وظیفه‌ای که متوجه من است، انجام داده‌ام و هرگز نباید کسی اینگونه امور را کمالی برای خود فرض کند.»

منبع: کتاب «بحارالانوار»
محمدباقر مجلسی



 

این خبر را به اشتراک بگذارید