جنایت مرموز
معماي شماره 29
در یکی از روزهای گرم تابستان خبر رسید که میلیاردری معروف در خانهاش به طرز مرموزی با شلیک گلوله به قتل رسیده است. لحظاتی بعد از این خبر بود که کارآگاه همراه با تیم بررسی صحنه جرم راهی محل وقوع جنایت شدند. آنها در آنجا با جسد مقتول درحالیکه یک گلوله به پیشانیاش اصابت کرده بود مواجه شدند و پس از انجام تحقیقات مقدماتی در محل، جنازه برای انجام تحقیقات تکمیلی به پزشکی قانونی منتقل شد.
کارآگاه در بررسی محل جنایت دریافت که لحظاتی پیش از این قتل 3پسر مقتول نیز همراه او بودهاند و در شرایطی که قصد ورود به خانه را داشتهاند این قتل اتفاق افتاده است؛ اما پسران مقتول حرفهای ضدو نقیضی میزدند و به درستی معلوم نبود که این جنایت چطور اتفاق افتاده است.
در این وضعیت بود که کارآگاه به صحبت با 3پسر مقتول پرداخت. فریدون، فرهاد و فرید یک به یک نزد کارآگاه رفتند و او به تحقیق از آنها پرداخت.
فریدون گفت که آن شب با پدرش و فرهاد به یک مهمانی رفته بودند و وقتی به خانه برگشتند ابتدا پدرشان و فرهاد وارد خانه شدند و خودش نیز در ادامه وارد اتاق شد؛ اما ناگهان فرید با یک اسلحه از راه رسید و از پشت بهسوی پدر شلیک کرد و او را به قتل رساند.
وقتی کارآگاه به بازجویی از فرهاد پرداخت، او نیز گفتههای برادرش را تأیید کرد و گفت فرید پدر را به قتل رسانده است. این در حالی بود که فرید قتل را انکار میکرد و میگفت آن شب او آخرین نفر وارد خانه شده و وقتی به آنجا رفته پدرش به قتل رسیده و از ماجرای کشته شدن او اطلاعی ندارد.
کارآگاه با بررسی اطلاعاتی که از 3پسر مقتول بهدست آورده بود و بررسی گزارش اولیه معاینه جسد و همچنین تحقیق از همسایهها خیلی زود توانست به پاسخ این معمای جنایی برسد. بهنظر شما قاتل یا قاتلان چه کسانی هستند و این مرد چطور به قتل رسیده است؟
پاسخهایتان را از طریق پیامک به شماره 300099901 ارسال کنید. به 3نفر از افرادی که پاسخ درست را ارسال کرده باشند به قید قرعه کارت هدیه 500هزارتومانی اهدا میشود.
پاسخ معمای شماره 28
در معمای قبلی از قتل مردی ثروتمند در خانه اعیانیاش نوشتیم و پرسیدیم که با توجه به تحقیقات انجام شده توسط کارآگاه بهنظر شما چهکسی قاتل است. کارآگاه از نزدیکان مقتول تحقیق کرده بود. یکی از آنها آشپزِ این خانه بود. او زنی حدود 45ساله است که از حدود 2سال قبل بهعنوان آشپز در این خانه کار میکرد. او به کارآگاه گفت: من در آشپزخانه مشغول درست کردن صبحانه بودم و از هیچچیز اطلاع ندارم. فقط صدایی شنیدم و وقتی بیرون آمدم دیدم همسر مقتول گریه میکند و فهمیدم شوهرش به قتل رسیده است. اظهارات آشپز در حالی بود که قتل حوالی ظهر اتفاق افتاده بود اما آشپز به کارآگاه گفت که در حال درست کردن صبحانه بوده است. همین موضوع ظن کارآگاه نسبت به او را بیشتر کرد و وقتی وی تحت بازجویی قرار گرفت به قتل مرد ثروتمند اعتراف کرد.