• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
سه شنبه 2 مرداد 1397
کد مطلب : 24155
+
-

اشتغال؛ مساله یا مشکل

علیرضا دریکوند | خرم‌آباد- استاد دانشگاه:

واژه مشکل، واژه‌ای آشنا و از واژه های پرکاربرد بین افراد در شرایط فعلی است و مشکل اشتغال، مشکل ازدواج، مشکل مسکن و... درجامعه با چالش‌های فراوانی مواجه هستند در دنیای کنونی شاید بتوان گفت هیچ فردی بدون مشکل نیست هر آن کس که شاغل است و بیکار؛ متاهل است یا مجرد؛ مدیر است یا کارمند؛ صاحبخانه است یا مستاجر و... دارای یک یا چند مشکل در روز وماه و سال است در اندازه های کوچک و بزرگ؛ گاهی تنوعی از مشکلات برای یک فرد وجود دارد که گاهی باعث افسردگی، استیصال،خشم،ناراحتی و...برای فرد می‌شود اما چه باید کرد ؟! تصور دنیای بدون مشکل هم غیر واقعی و رویایی است؛ پس باید به جنگ حل مشکلات رفت اما مگر مشکلات تمام می‌شود پس ما آمده ایم برای حل مشکلات و فلسفه‌ای جز این نداریم. اما علم و دانش و تجربه چه می‌گویند اما در دنیای کارآفرینی مهارتی وجود دارد که می‌تواند برای برون رفت از این مشکلات کمک کند و آن مهارت حل مساله است؛ بدین معنی که مشکلات را باید تجزیه و آن را حل کرد و اصولا ما مشکل نداریم بلکه مساله داریم.

به عنوان مثال، برای حل مشکل بیکاری یک فرد، باید آن را تجزیه کنیم. یعنی فرد بیکار با مساله‌ای مواجه است که باید آن را حل کند. آیا فرد بیکار فاقد مهارت است، فاقد دانش است، فاقد منابع مالی است، مدیریت ندارد، تجربه ندارد . برای هر یک از این مسائل،راه حل‌های خاص ، متنوع و متفاوتی وجود دارد و اجرای یک نسخه واحد برای هر کدام از آنها امکان پذیر نیست. واقع گرایی به ما می‌گوید که هر مساله‌ای راه حل مخصوص به خود را دارد.پس مهارت حل مساله مسیر و هدف را برای ما مشخص می‌کند.
در آن صورت به مرحله‌ای می‌رسیم که مشخصا بدانیم چه می‌خواهیم و دیگر با یک واژه مبهمی به عنوان مشکل مواجه نیستیم. بلکه می دانیم چه می خواهیم؟ چه اقدامی لازم، کافی و موثر است ؟ چه کاری باید انجام گیرد ؟ و در این صورت انرژی و توان و تمرکز خود را برای حل مساله می گذاریم که  امکان توفیق بیشتری وجود دارد. 

مقایسه کنید جوانی که مساله خود و راه حل آن را می داند؛ چقدر مسیر مشخص تر و واضح تر است در مقابل جوانی که هنوز به مساله خود نرسیده وتوقع حل مساله انتظار غیر واقعی است. با کمی دقت مشخص است که اغلب جوانان بدون اینکه مساله خود را برای پیدا کردن شغل و کسب درآمد و آینده شغلی بدانند، صرفا فکر می‌کنند که با مدرک می‌توانند درآمدزایی کنند و فقط با مدرک می‌توانند خلاء تجربه و مهارت را پر کنند. در صورتی که در دنیای واقعی و دنیای بازار و اقتصاد امکان‌پذیر نیست که با مدرک بدون تجربه، بدون دانش روز و بدون مهارت های فردی و کارآفرینی کسب درآمد کرد.  آنچه مشهود است این است که برای حل مسله اشتغال در نزد جوانان جویای کار و برنامه مدیران متولی اشتغال، این است که با وام گرفتن حل می‌شود در صورتی که بدین گونه نیست و راه حل اشتغال هر یک از جوانان متناسب با شرایط آنها از جمله توان ، تجربه، مدرک، علاقه و انگیزه و همه این‌ها متفاوت است آنهایی که برنامه دارند، ایده دارند، مهارت دارند، انگیزه دارند و فقط خلا منابع مالی دارند نیازمند وام هستند، در غیر این صورت وام های معوق و جوانان بیکار بدهکار نمونه‌هایی از تسری یک راه حل برای اشتغال جوانان است.

پایان سخن اینکه واژه مشکل ،مبهم و غیرشفاف است اما واژه مساله روشن و مشخص است وقتی ما از مشکل اشتغال به مساله اشتغال می‌رسیم؛ یعنی متناسب با شرایط فرد، خانواده، دارایی، توانمندی، مهارت، منطقه و... راه حل خاص و متنوع وجود دارد و این نکته مهمی است که اغلب مورد غفلت جوان جویای کار و متولیان اشتغال قرار می‌گیرد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید