تشکیل «قرارگاه اجتماعی شهر تهران» همان مدیریت جهادی است
علیرضا نادعلی؛ سخنگو و عضو کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران
شهرداری تهران در این دوره از مدیریت شهری، علاوهبر وظایف و مسئولیتهای سختافزاری و کالبدیاش که همواره برعهده بلدیهها بوده و باید انجام شود، ازجمله در حوزههای خدمات شهری، فنی و عمرانی و شهرسازی، بهعنوان یک نهاد اجتماعی هم نقشآفرینی کرده و همزمان کالبد و روح شهر را مورد توجه قرار داده است؛ چراکه کالبد و روح شهر بر یکدیگر تأثیرگذارند. در واقع شهر هم چیزی شبیه به انسان است که جسم و روحش هر دو مهم است و هر کدام بر دیگری تأثیر دارد.
دراین میان ساماندهی آسیبهای اجتماعی یکی از دغدغههای نظام است. در سال1400 که ما به شورای شهر آمدیم، دیدیم آنچه لازم است در این حوزه انجام شود یا تا آن زمان انجامنشده یا برای مدت زیادی ميشود که ترک فعل صورت گرفته است. در آن زمان شهر تهران بالغ بر 20هزار معتاد متجاهر داشت که در تمام شهر پراکنده بودند؛ از کوی و برزن و فضای میان گاردریلها گرفته تا تجمعها و کلونیهای بزرگی که در برخی نقاط و محلهها شکل گرفته بودند. کسی نمیتواند ادعا کند که شهرداری تهران دستگاه اصلی و متولی رسیدگی به موضوع معتادان متجاهر است كه دستگاههای دیگری از قبیل بهزیستی، وزارت بهداشت، قوه قضاییه و پلیس مبارزه با موادمخدر و... در این حوزه مقدمتر هستند و مسئولیتها و وظایفی دارند، اما شهرداری تهران در این دوره از مدیریت شهری نهتنها بیتفاوت از کنار این بار روی زمین مانده نگذشت که یک کار بسیار مهم انجام داد که تشکیل «قرارگاه اجتماعی شهر تهران» بود؛ قرارگاهی که در آن شهرداری نقش محوری ایفا میکند و دستگاههای دیگر نیز همگی در کنار هم حضور دارند. در واقع شهرداری میاندار و پیونددهنده تمام این دستگاهها در زمینه مقابله با آسیبهای اجتماعی است.
این قرارگاه قبل از صدور حکم شهیدرئیسی برای آقایزاکانی بهعنوان دستیار ویژه رئیسجمهور در امور مدیریت آسیبهای اجتماعی در شهر تهران تشکیل شده بود. با این حکم در واقع نقش شهردار تهران در زمینه مقابله با آسیبهای اجتماعی به رسمیت شناخته شد. همچنین در این دوره شورای شهر بودجه کافی و مناسب برای مقابله با آسیبهای اجتماعی شهر تهران درنظر گرفته شد و در کنار آن شهردار تهران هم در این مسیر محکم و ثابتقدم بود تا شهر از آن وضعیت خارج شود.
با کارهای انجامشده ازجمله افزایش ظرفیت مراکز نگهداری معتادان متجاهر در شهر تهران، پذیرش معتادان متجاهر مانند زخمبازها، کبر سن و صغر سن، بانوان و... در مراکز یاورشهر که پیش از آن کسی حاضر به پذیرش آنها نبود و همچنين پیگیری درمان و سمزدایی معتادان متجاهر، جمعیت حدودا 20هزار نفری معتادان متجاهر، امروزه به چندهزار نفر تقلیل پیدا کرده و آن کلونیهای بزرگ معتادان متجاهر به جمعهای چندنفره رسیده است.
یک نکته در این میان وجود دارد و آن اينكه آیا میتوان یکشبه موضوع معتادان متجاهر را حل کرد؟ در این زمینه توجه داشته باشیم که باید با رویکرد انسانی سراغ معتادان متجاهر برویم و در یک چرخه درست این افراد هم از لحاظ جسمی و هم از نظر روحی درمان شوند و به زندگی برگردند که انصافا هم کار بسیار سختی است.
تمام این کارهایی که انجامشده در واقع پرداختن به معلول ماجراست؛ علت اما چیز دیگر و جای دیگری است که باعث میشود یک انسان گرفتار انواع آسیبهای اجتماعی و یکی معتاد متجاهر و یکی کودک کار و ديگري متکدی و... شود. متأسفانه در موضوع علتها دست شهرداری چندان باز نیست. در واقع باید تلاش کرد که علتهای بروز آسیبهای اجتماعی را شناسایی کنیم و از بین ببریم. در این بخش هم میشود یک قرارگاه اجتماعی تشکیل داد و تمام دستگاهها در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
سالهاست که در مدیریت شهری از لزوم مدیریت واحد صحبت میکنیم اما این اتفاق نمیافتد. تشکیل قرارگاهها و همکاری همه نهادها با هم در واقع همان مدیریت جهادی است که ما در دوران جنگ تحمیلی تجربه کرده بودیم. حالا میتوان این تجربه موفق را به دیگر بخشهاي تولیدی، خدماتی، فرهنگی و... هم تسری داد.