برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی
روده بر شدن: غش و ریسه، ریسه رفتن، خنده طولانی از ته دل.
رونما: هدیهای که داماد پس از جاری شدن صیغه عقد و باز کردن تور روی صورت عروس به او میدهد.
زبونریزی: چربزبانی، پشت هماندازی، زبانبازی، شارلاتانی.
زِرمدی: خوش آمدی، به سلامت.
صلابه: قلابی که لاشه گوسفند و گاو را به آن آویزان میکنند.
ضعیفچزون: ضعیفکشی، عاجزکشی.
طبّال: طبلزن، هنرمندی که ضربههای منظم و حساب شده به طبل میزند.
ظنین: کسی که درباره چیزی یا کسی گمان بد داشته باشد، بدگمان.
ساز و ناقاره: دو نوع ساز بومی که معمولاً با هم نواخته میشود.
سر شاخ شدن: در افتادن، درگیر شدن، گلاویز شدن، زورآزمایی (اصطلاحی در کشتی).
شاخ گاب / گاو: پرزور، قدرتمند، گردنکلفت.
شِتک: پرتاب و پاشیده شدن آب به پاها و دستها.
عایدی: درآمد، سود، منفعت، بازدهی سرمایه.
عمو زنجیرباف: نوعی بازی و سرگرمی گروهی، قصهای عامیانه دارای وزن خاص، شیرین، جذاب و تربیتی برای کودکان.
علی میخی: آدم گیج و منگ، گنگ، مات و بهتزده.
غاز: پول خیلی قدیمی و کمبها (هر شاهی برابر چهار پول و هر پول مساوی با چهار غاز بود).
غریب تپان / تپون: رفتار ناجوانمردانه با غریبهها و سرکیسه کردن آنها.
فال نخودی: فالی که با چند عدد نخود گرفته میشود.
فِسفِس کردن: سلانه سلانه رفتن، آهسته و باحوصله کار کردن، راه رفتن و حرف زدن.
قاشقک: یکی از سازهای ضربی و تقهای که از دو قطعه چوب مانند قاشق ساخته میشد.
قدّاره: نوعی شمشیر کوتاه و صاف و لبه پهن.
کارتونک: تار عنکبوت.
کاسهخشک: آدمی که گریه میکند اما اشکی از چشمش نمیریزد (چشمهایش کاسهخشک شده).
گربه رقصانی: بهانه تراشیدن، امروز و فردا کردن (همچنین: جنغولک بازی).
دو شنبه 1 مرداد 1397
کد مطلب :
24037
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/44wV
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved