حکایت شخصیتهای تاریخی در محله
موضوع: چهرههای معروف محله
ویژگی: رجال سیاسی، علما و افراد تأثیرگذاری که ساکن این محله بودند
***
بخش بزرگی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی اودلاجان را علما، وزرا، درباریان و شخصیتهای تاریخی و معروف بهخود اختصاص دادهاند.
اودلاجان رجال بزرگ تاریخی کم نداشت. اگر محدوده جغرافیایی اودلاجان قدیم را درنظر بگیریم چهرههای تاریخی برجستهای در این محله زندگی میکردند. میرزابزرگ حاجابراهیم نخستین صدراعظم قاجار، میرزا محمود وزیر، کمالالملک و استاد جلالالدین همایی، تاریخنگار و ریاضیدان ساکن این محله بودند و باغها و خانههای بسیاری از آنها به یادگار مانده است. از معروفترین رجال سیاسی و علمای ساکن در این محله میتوان سیدعبدالله بهبهانی و شهید آیتالله سیدحسن مدرس را نام برد. کوچه بهبهانیها در اودلاجان یادآور سیدعبدالله بهبهانی از مجتهدان شیعه و رهبران جنبش مشروطه ایران است؛کوچهای که خاطراتش با خاطرات مشروطه گره خورده است و رجال سیاسی در ایام مشروطه در آن رفتوآمد میکردند.
خانه بهبهانی تا 3 نسل متعلق به خانواده بهبهانی بوده، آیتالله سیدعبدالله بهبهانی، آیتالله سیدمحمد بهبهانی و سیدجعفر بهبهانی، اما سال ۱۳۶۹ وارثان تصمیم میگیرند این ملک را بفروشند. رحیم طوبایی از معتمدین محله اودلاجان میگوید: «قدیمیهای محل روضههای هفتگی خانه آیتالله بهبهانی را که بعد از فوت سیدمحمد بهبهانی به حسینیه تبدیلشده بود خوب به یاد دارند. از ۱۰ فرزند پسر و 2فرزند دختر آیتالله بهبهانی بیش از ۶۰ نوه و نتیجه باقیمانده که برخلاف اجدادشان هیچیک در فعالیتهای سیاسی دخالتی ندارند. خانه آیتالله بهبهانی در اودلاجان تنها خانه باقیمانده از رهبران صدر مشروطیت در تهران است.» علاوه بر آنچه گفته شد، خاطرات نماینده نامدار مجلس ایران نیز که یکتنه در مقابل استبداد رضاخانی ایستاد در محله اودلاجان ماندگار است. شهید آیتالله سیدحسن مدرس با پسانداز و قرض، خانه مشیرالدوله در اودلاجان را خریداری میکند و این خانه محل زندگی و تدریس او میشود.
از دیگر شخصیتهایی که اهالی اودلاجان از او خاطره دارند حاجحسن چمران پدر شهید چمران است. طوبایی میگوید: «او علاقه زیادی به بقعه پیرعطا در اودلاجان داشت. حتی برای خواندن نماز به آنجا میآمد. با اهالی اودلاجان دمخور بود. اهمیت زیادی به جوانهای محله میداد. جوانی به نام علی سیدابوالفضل که از جوانان نااهل اودلاجان بود با درایت او سربهراه شد. او علی را به خانهاش برد و فضایی از آن را در اختیار علی و خانوادهاش قرار داد. در نزدیکی تکیه اودلاجان فضایی بود که بعد از ماه صفر خالی بود. آنجا را تبدیل به پارکینگ موتورسواران کرد و علی را مسئول آنجا کرد. علی بعد از آن اهل مسجد و هیئت شد.»