بیست و دو روز توی خندقها... از هنگ ما 500 نفر از بین رفتند.
در مورد من، باید بگویم که فقط یک خراش روی دماغم افتاد.
اما همان گلوله که این کا را کرد، دوستم را درجا کشت.
یک داستان واقعی برگرفته از «رفقا در آغوش»
کاپیتان فیلیپ میلت
A scratch on the Nose
“Twenty- two days in the trenches…
the regiment has lost 500 men. As for me. l’ve only had a scratch on the nose but the bullet which did that killed my pal outright.”
A true story excerpted comrades in Arms.
captain philippe Millet
کوتاهترین داستان، مترجم: مهران مرتضایی
خراشی روی بینی
در همینه زمینه :