صدای چکش مسگران نمیآید
بازار مسگران تبریز کم کم خالی از هنرمندانی میشود که مس را چون موم نرم میکردند
علی سلیمی| تبریز – خبرنگار:
«البیر مسگره بازاردی» ضرب المثلی معروف در منطقه آذربایجان است که به محلی پر از صدا و هیاهو اطلاق میشود و هر وقت در مکانی سر و صدا زیاد باشد از این ضربالمثل به مفهوم «انگار بازار مسگران است» استفاده میشود. در گذشتهای نه چندان دور پیدا کردن بازار مسگرها در طولانیترین بازار مسقف جهان راحتتر از پیدا کردن سایر سراها و دالانها بود، چرا که سر و صدای چکش مسگران و قلمهایی که هنرمندانه روی مسها نقش میبست، مشتریان را از چند صد متر آنطرفتر به خود جلب میکرد. اما امروز پیدا کردن بازار مسگران در تبریز و بازار معروفش کار چندان سادهای نیست.
چند تابلوی کوچک در انتهای دارایی اول و در جنب بازار میوه و ترهبار قدیمی تبریز از وجود بازار مسگران در همین حوالی خبر میدهد. اما هر چه که به سمت دالان بازار مسگران حرکت کنیم کمتر خبری از این صنف دیده میشود. شنیدن صدای چکش مسگران هم یک نوستالژی شده است. در ورودی اصلی بازار مسگران و سراشیبی ملایمی که وجود دارد هم خبری از این صنف نیست و بیشتر مغازهها و حجرهها خشکبار و کیسههای نایلونی میفروشند. عدهای هم چای و قند عرضه میکنند. هر چه به داخل بازارچه میروم تقریبا مطمئن میشوم که آدرس را اشتباه آمدهام. اما تک صدای چکشی که هر چند لحظه یکبار به گوش میرسد کمی امیدوارم میکند که به مسیر خود ادامه دهم. داخل بازارچه دیدن چند دیگ بزرگ و کوچک مسی و سینیهای مسی سرخ رنگ نشان از رسیدن به قلب بازاری دارد که روزگاری محل تامین ظروف مسی بخشهای زیادی از کشور و حتی کشورهای خارجی بود. اما امروز کل اجناس مسی را که در این بازار وجود دارد میتوان در چند کامیون بارگیری و کل بازار مسگران را خالی از این آثار هنری ارزشمند کرد.
اختلاط هنر و صنعت
یکی از معدود مسگران این بازار میگوید: این بازار یکی از قدیمیترین بازارهای تبریز است و در گذشته به علت سروصدای زیادی که از این بازار بلند میشد در خارج از محدوده اصلی بازار و در کنار مهرانهرود قرار داشت. این بازار شانه به شانه میدان ترهبار بود و چون معمولا بارفروشان قبل از آغاز ساعت کاری بازار، به کار خود خاتمه میدادند بنابراین فعالیت مسگران برای آنان مشکلی نداشت. اما در حال حاضر بازار مسگران خلوتتر از همیشه فعالیت میکند و صدای چکش شنیده نمیشود.
«حجت سبحانی» تاکید میکند: اختلاط بین هنر و صنعت موجب شد تا فعالیت مسگران و کار هنری که آنان انجام میدهند به حاشیه رانده شود و مسگرانی که در مدت یک هفته یک دیگ تولید میکردند با صنعتگران و ماشینهایی روبهرو شوند که در یک روز چندین دیگ و سینی تولید میکنند. در ظاهر نیز تفاوتی میان کارهای دستی و صنعتی وجود ندارد و حتی در برخی مواقع کارهای صنعتی مقاومتر از کارهای دستی به ویژه در ابعاد بزرگتر هستند.
وی بیان میکند: با ورود ماشینآلات و تولید انبوه، هزینههای تولید هم پایین آمد و دیگر هنرمندانی که یک هفته برای ساخت یک ظرف مسی وقت میگذاشتند، نمیتوانستند با ماشینهای جدید رقابت کنند.
این هنرمند تبریزی عنوان میکند: مسگران بسیاری در این بازار فعالیت میکردند و بیش از 250 حجره مسگری در این بازار فعال بودند. سر و صدایی که از این بازار به گوش میرسید چنان زیاد بود که عملا امکان شنیدن صدای دیگران وجود نداشت ولی هنگام اذان ظهر این صداها میخوابید و دو مسجدی که در دو سوی این بازار قرار دارند میزبان بازاریان از جمله مسگران بود.
تغییر چهره مسگران تبریزی
کارشناس صنایع دستی میگوید: بر خلاف تصور عموم مردم و شهروندانی که از بازار مسگران تبریز بازدید میکنند و از دیدن حجرههای تغییر شغل یافته دلسرد میشوند باید اعلام کنیم که تعداد مسگران و تولیدات آنها نه تنها کاهش نداشته بلکه رشد زیادی هم پیدا کرده است.
«هاشم موسوی» بیان میکند: مسگران تبریزی در چند سال اخیر و با هوشمندی و درک شرایط بازار به جای تغییر شغل، تغییر ماهیت صنفی دادهاند و به جای ساخت ظروف بزرگ و سنگین به ساخت آثار هنرهای دستی با استفاده از ظروف مسی روی آوردهاند.
وی درباره اینکه چرا مسگران جدید در همان محل قدیمی و بازارچه مشهور مسگران فعال نیستند، میگوید: مشتریان سنتی بازار مسگران که معمولا برای خرید مس از حاشیه شهرها، روستاها و شهرهای اطراف به تبریز و به این بازار میآیند به دنبال دیگها و سینیهای بزرگ مسی هستند و ظروف هنری کوچک در این بازار دیگر مشتری ندارد.
موسوی ادامه میدهد: در حال حاضر چندین بازار مس در گوشه و کنار تبریز فعالیت میکنند و بیش از 1100 نفر در این صنف مشغول به کار هستند. ضمن اینکه شغلهای غیرمستقیم به این صنف هم رقمی چند برابری را شامل میشود.
وی عنوان میکند: ساخت ظروفی مانند استکان، نعلبکی و سینیهای کوچک مسی که بیشتر برای دکور منازل کاربرد دارد در مناطقی از بازار، یکه دکان، مارالان و طالقانی صورت میگیرد و بر خلاف تصور چندان گرانقیمت نیستند. در حالی که کاری که روی این ظروف و ورقهای مسی انجام میشود قابل مقایسه با کار ماشین نیست.
اهمیت تاریخی بازار تبریز
جای سوال دارد که چرا مسگری به عنوان هنر و صنعت قدیمی اصیل و کاربردی تبریز که تا دیروز مایه فخر شهر بود، به این حال و روز افتاده است و بازار زیبای مسگرها با معماری خاصش که برای ما حداقل اسمش یک نوستالژی ویژه است در حالت احتضار است؟ تبریز هرچه دارد یا بهتر بگوییم بیشتر اتفاقات تاریخیاش به نوعی به بازار ارتباط دارد؛ منابر علمای تبریز معمولا در مساجد قدیمی بازار بودند و هنر، معماری و حرفه و حتی عزاداریهای سنتیاش در کشور با همین بازار قدیمی شناخته میشود. شاید احیای مجدد همین حرفهها و صنایع قدیمی تبریز برای جذب توریست کافی باشد.