محمد عدلی
صدایش از پشت تلفن بریده بریده شنیده میشود. هیجان، همراه همه کلماتش است. اقتصاددانی که با اتکا به تئوریهای دانشگاهی به مواضع اصولی شهره است در توصیههای دوستانهاش، بیپروا سخن میگوید: «دلار نبود، یورو بخر. هر نوع ارزی پیدا کردی، بخر. فقط بخر. اصلا برو از نانوایی سر کوچه، آرد بخر. کیسه آرد در خانه نگهداری بهتر است تا «ریال» نگهداری کنی».
در روزهایی که ارزش پول ملی رو به سقوط میگذارد، تفاوت فرهیختگان و عوام ناچیز میشود. فاصله میان استاد دانشگاه و دانشجو از میان میرود. همه در ناخودآگاه خود به یک تصمیم واحد میرسند: «ریالات را زمین بگذار».
در این مواقع اقتصاددانان از اصطلاح «پول داغ» برای تصویر شرایط بهره میبرند. این کلیدواژه زمانی مفهوم پیدا میکند که کسی حاضر نیست پول را در دستانش نگه دارد و سریع آن را رها میکند تا چیز دیگری را بردارد. با افزایش قیمت ارز که از اواخر سال گذشته آغاز شد، رفتهرفته دمای پول ملی افزایش یافت و تصمیم رهاکردن آن در جامعه شدت گرفت. کسانی که دماسنج قویتری داشتند بلافاصله تصمیم گرفتند دارایی ریالی خود را به اموال سرمایهای تبدیل کنند. در این میان ارز و مسکوکات بهعنوان سرمایههایی که قدرت نقدشوندگی بالایی دارند، با بیشترین اقبال مواجه شدند. در سالجاری این تصمیم، همهگیر شد و تعداد بیشتری از دارندگان سرمایه به فکر تبدیل آن افتادند. هجوم به بازار سکه و ارز موجب شد تا بانک مرکزی طرح پیشفروش سکه را راهاندازی کند. 7میلیون قطعه سکه در این طرح به فروش رسید تا اینکه ظرفیت ضرابخانه بانک مرکزی برای ضرب سکه تکمیل شد. عملا ورود همگانی به بازارها، خود عاملی شد تا با رشد تقاضا، روند صعودی قیمتها سرعت بگیرد.
هراس از کاهش ارزش پول ملی که به واسطه قریبالوقوع بودن تحریمها ایجاد شده بود، با هجوم نقدینگی به بازار ارز و سکه به واقعیتی بزرگ بدل شد تا عدهای این فرایند را «خودکشی از ترس مرگ» نامگذاری کنند. محمد فاضلی- جامعهشناس- این هجوم را با پناهگیری دستهجمعی در زمان بمبارانهای دوران جنگ مقایسه کرد؛ پناهگاههایی که ممکن بود، قربانگاه جمعی پناهجویان شود.
رفتار دستهجمعی دارندگان سرمایه در دوران بیاعتمادی به ریال، تعداد فعالان بازار را به اندازه جمعیت ایران افزایش داد. با تداوم روند افزایش نرخ ارز در بازار زیرزمینی و طعنه قیمت سکه به 3میلیون تومان، حرارت پول بهصورت همه زیستکنندگان حوزه ریال، برخورد کرد. دیگر فقط دلالان خیابان فردوسی نیستند که بهدنبال جابهجایی ارز و سکه برای کسب درآمد هستند. بنابراین میتوان بهدلیل نمایندگی سرپرستان خانواده از اعضا، بازار 80میلیوننفری را در این بخش تصور کرد. نیاز جدیدی در میان سرمایهداران خرد و کلان شکل گرفته است که «حفظ ارزش دارایی» نام دارد. خواسته این دسته از خانوادهها و سرمایهداران این است که داراییشان به همان اندازهای که روی آن حساب کردهاند، ارزش داشته باشد.
یکی از دلایل واکنش سریع عموم به گداخته شدن ریال به تجربه سال91 بازمیگردد. سه برابر شدن قیمت دلار و کاهش ارزش داراییها، عقبگردی تاریخی بهویژه برای طبقه متوسط و پایینتر از متوسط به جا گذاشت.
این روزها تصویر محسن رضایی- دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام- در مناظره تلویزیونی یکی از دورههای کاندیداتوریاش، جلوی چشمان اهالی سیاست و اقتصاد رژه میرود. جایی که اسکناس هزار تومانی را به دوربین نشان داد و گفت که ارزش آن به یک سوم رسیده است.
ریال در دمای ذوب
چرا دغدغه تبدیل ریال به داراییهای وابسته به ارز همهگیر شده است؟
در همینه زمینه :