ورزش همگانی و مسئله رشد مشارکت اجتماعی
حمید جوانی ؛ شهردار منطقه 3
در تعریف عمل اجتماعی هر کنشی که به دیگری معطوف باشد، بهعنوان یک عمل اجتماعی در نظر گرفته میشود؛ بهعبارتی، رفتاری که آگاهانه و با هدف تأثیرگذاری بر دیگری صورت گیرد، عمل اجتماعی است. اگر این کنش دوسویه باشد، به تعامل اجتماعی تبدیل میشود. مشارکت اجتماعی، همانطور که از نام آن پیداست، بهمعنای همکاری در یک زمینه خاص در بستر جامعه است. این مشارکت بهطور ذاتی اجتماعی است و نمیتواند خارج از چارچوب اجتماع تعریف شود. درواقع در همه انواع مشارکت که شامل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میشود اصل بر حضور و مشارکت قطعی و مؤثر تودههای مردم در فرایند تصمیمسازی، تصمیمگیری و اجرای برنامههاست. تفاوت اصلی در این مشارکتها عرصهای است که مردم در آن حضور مییابند و به اقدام جمعی میپردازند.اما استادان و صاحبنظران معتقدند که مشارکت اجتماعی اساس و زیربنای هر نوع مشارکتی است و درواقع اگر هدف ما سوق دادن جامعه و تودههای مردمی به سمت مشارکت باشد، نقطه آغازین آن، مشارکت اجتماعی خواهد بود. درصورتیکه این مشارکت جدی گرفته نشود علاوه بر عدمرشد دیگر گونههای مشارکت، خطر رشد و قوت گرفتن بیتفاوتی اجتماعی و محوریت منافع شخصی را تقویت خواهد کرد.
بهطور طبیعی ورزش کردن جنبههای اجتماعی همچون جامعهپذیری، دوستیابی، احترام متقابل، مشارکت گروههای سنی مختلف، قانونپذیری، برنامهریزی و نظم اجتماعی و... را دربردارد که اینها همگی موجب بالا رفتن سرمایه فردی و اجتماعی و رشد همبستگی و انسجام نیز میشود. در شرایطی که شواهد نشان میدهد تمایل به مشارکت در فعالیتهای بدنی در جامعه وضعیت مطلوبی ندارد، رشد ورزش همگانی علاوه بر اینکه ارتقای وضعیت سلامت جسمی جامعه را در پی دارد، تأثیرات مثبت بر حوزههای مشارکت و همبستگی اجتماعی به دنبال خواهد داشت.پس بهدلیل تأکیداتی که در مورد رواج ورزش همگانی بهدلیل وسعت بالای دامنه درگیری، قابل اجرا بودن در شرایط و مکانهای گوناگون و کمهزینه و در دسترس بودن و سهولت اجرا برای تمامی اقشار و سنین مختلف جامعه دارد، خوب است شهرداری تهران با سرمایهگذاری ویژه در رشد و ارتقای ورزش همگانی و بالابردن آگاهیهای عموم جامعه نسبت به فواید آن، به الگوی مطلوب و مترقی برای دیگر نهادهای درگیر در این ماجرا مبدل شود.