مشهورترین کارآگاهان سریالهای ایرانی را بشناسید
نقشآفرینی علیرضاکمالی در نظر برخی تماشاگران سریال«داریوش» نزدیکترین نمونه به یک کارآگاه بومی است که ویژگیهای ایرانی دارد و تقلیدی از کارآگاهان سریالهای فرنگی نیست. اینکه این حرف چقدر درست است نیاز به بررسی جدی خصوصیات کارآگاهان سریالها و فیلمهای خارجی و مشخصکردن دلایل باورپذیرنبودن اغلب کارآگاهان ایرانی دارد که موضوع این نوشته نیست؛ اما واقعیت این است که هر چندوقت یکبار کارآگاهی در سریالی ایرانی به افتخار عنوان «ایرانیترین کارآگاه» نایل میشود. این بذل و بخشش عناوین شاید بیشتر از سر ندیدن و نشناختن نمونههای برجسته فیلمها و سریالهای کارآگاهی تاریخ سینما باشد. در اینجا چند کارآگاه شاخص سریالهای ایرانی را مرور کردهایم.
مزد ترس (حمید تمجیدی، ۱۳۷۱)
«مزد ترس» که نامش یادآور فیلمساز بلندآوازه فرانسوی، آنری ژرژ کلوزو است که فیلمی با همین نام در کارنامهاش دارد، سریالی بود که در ابتدای دهه۱۳۷۰ روی آنتن رفت و استقبال فراوانی از آن شد.
«مزد ترس» در زمان خودش اتفاقی جالب در تلویزیون ایران بود که داستانی متفاوت با ملودرامهای محافظهکار و ساختاری نسبتا جذابتر از سریالهای با روایت تخت آن دوران داشت. داستان از این قرار بود که سروان ناصر محمدی (با بازی عبدالرضا اکبری)، کارآگاه اداره آگاهی که با همسر و دخترش زندگی میکند، مسئول پیگیری قتل یک نوازنده ارکستر سمفونیک میشود که جسد سوختهاش را در محل تخلیه زباله پیدا کردهاند.
او در روند تحقیقاتش با برادر مقتول آشنا میشود. یک شب، هنگام تماشای یک برنامه تلویزیونی، کارآگاه محمدی مصاحبهای با یک محکوم به اعدام را میبیند و نکاتی نظرش را جلب میکند.
او با تهیهکننده آن برنامه تلویزیونی تماس میگیرد و سرانجام به سرنخهای جدیدی میرسد... عبدالرضا اکبری در نقش کارآگاه و اسماعیل محرابی در نقش دستیار او در این سریال بازی میکردند. نسخه سینمایی این سریال در سال۱۳۷۴ با حضور بازیگرانی از کشور ترکیه ساخته شد و در سال۱۳۷۷ نیز نسخه سریالی کامل آن از تلویزیون به نمایش درآمد.
کارآگاه (حسن هدایت، ۱۳۷۴)
کارآگاه ایرانی برای خیلی از مردم یعنی کارآگاه علوی با بازی احمد نجفی، با آن بارانی بلند و کلاه شاپو که بیشتر شبیه شمایل کلاسیک کارآگاه فرنگی بود، اما داستانهایش در زمان پهلوی اول اتفاق میافتاد و همین به باورپذیری آن کمک کرده بود.
کارآگاه علوی مأمور اداره تامینات است که بین سالهای ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۴ در تهران مشغول رسیدگی به پروندههایی است که گاه حتی کارشکنیهایی از سوی مقامات بالادستی در روند تحقیقات و کشف حقیقت در آنها رخ میدهد؛ اما علوی با بهخطرانداختن جان و حرفهاش به هر ترتیبی پرده از حقیقت برمیدارد. فصل دوم این سریال در سال۱۳۷۸ با نام «کارآگاه علوی۲» ساخته شد که وقایعش در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ رخ میداد. این مجموعه به بازگشت کارآگاه علوی پس از تبعید و دوباره به کار فراخواندهشدن او میپردازد. او در بازگشت تصمیم میگیرد با پیگیری پروندههای مفاسد عوامل رژیم شاه، پرده از این فساد بردارد.
سرنخ (کیومرث پوراحمد، ۱۳۷۵)
«سرنخ» ماجراهای یک بازپرس اصفهانی به نام امیرحسین اوصیا (با بازی جهانبخش سلطانی) به همراه یک افسر آگاهی به نام مصطفی با بازی بهزاد خداویسی است که در هر قسمت سعی در حل پروندهای دارند که بر عهدهشان گذاشته شدهاست.
ترکیب جهانبخش سلطانی و خداویسی و جنس پروندهها و خلافکاران و جنایتکارانی که با آنها روبهرو میشدند، با سریالهای ایرانی دیگر بسیار فرق داشت. آن زمان هم میگفتند ایندو بهترین کارآگاهان ایرانی هستند.
خوابوبیدار (مهدی فخیمزاده، ۱۳۸۱)
یک زن تبهکار حرفهای به نام توران (با بازی رؤیا نونهالی) که به ناتاشا شهرت دارد، پس از سالها به ایران بازمیگردد. او با عبدالله پلنگ که یک خلافکار سابقهدار بوده و سالهاست کار خلاف را کنار گذاشته، شروع به سرقت مسلحانه میکنند و پلیس در پی دستگیری آنهاست.
ناپدری ناتاشا (اصغر کپک) هم پایش به قضیه باز میشود. سروان حسینی (با بازی محمد صادقی) و سروان جلالی (با بازی دانیال حکیمی) به همراه سرگرد سودابه جلالی، همسر سروان حسینی و خواهر سروان جلالی (با بازی لادن طباطبایی) پیگیر این پرونده هستند.
این سریال بیشتر برای صحنههای اکشنش و حضور یک زن در نقش منفی کلیدی سریال به شهرت رسید. در زمان پخش، این سریال را ایرانیترین نمونه سریال کارآگاهی قلمداد میکردند.