اهرم سیاسی «یوان» در خاورمیانهاهرم سیاسی «یوان» در خاورمیانه
چرا چین برخلاف گذشته بهدنبال افزایش حضور سیاسی خود در منطقه است؟
در سایه جنگ تجاری کمسابقهای که بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ در جهان به راه افتاده، صدای پای مهمانی جدید در خاورمیانه به گوش میرسد؛ مهمانی که اگرچه تا پیش از این حضور اقتصادی قابل توجهی در منطقه داشت، اما بهنظر میرسد اکنون زمان را برای ورود سیاسی مستقیم به خاورمیانه مناسب دیده است. «رشد و توسعه کشورهای عربی بهویژه فلسطین برای ما از اهمیت بالایی برخوردار است؛ چین از راهحل 2کشور برای حل بحران اعراب و اسرائیل حمایت میکند.» شی جین پینگ، رئیسجمهور چین با بیان این سخنان، کنفرانس همکاریهای عربی- چینی را افتتاح کرد، این در حالی است که براساس ساختار حاکم بر سیاست خارجی چین، این کشور طی سالهای گذشته تمایل چندانی به ورود به مناسبات سیاسی و امنیتی خاورمیانه نداشت.
براساس بیانیه پایانی این کنفرانس، چین متعهد شده، 23میلیارد دلار برای کمک به اقتصاد کشورهای عربی، ازجمله فلسطین، اردن و لبنان اختصاص دهد. به گفته رئیسجمهور چین، این مبالغ در زمینههایی مصرف خواهد شد که منجر به ایجاد شغلهای مناسب برای جوانان در کشورهای عربی شده و آثار اجتماعی مثبتی با خود به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، قرار است چین کمکهای اقتصادی جداگانه و البته قابلتوجهی نیز برای بازسازی زیرساختهای سوریه و یمن، بعد از پایان جنگ داخلی در این دو کشور اختصاص دهد. اما سؤال این است که چرا چین تا این حد بهدنبال افزایش سرمایهگذاری در منطقه خاورمیانه و جهان عرب است؟ از سوی دیگر چرا این سرمایهگذاریها، برخلاف رویه پیشین چین، با موضعگیری سیاسی مشخص نسبت به مسئله فلسطین صورت میگیرد؟ آن هم در زمانی که سیاستهای آمریکا نسبت به جهان عرب و فلسطین، خشم بسیاری از کشورهای عربی را برانگیخته است. پاسخ به این سؤالات را شاید بتوان در جریان دیدار وزرای خارجه چین و کویت پیدا کرد. وانگای در این دیدار گفت: ثبات خاورمیانه و منطقه خلیجفارس از ضرورتهای توسعه اقتصادی چین به شمار رفته و هرگونه اقدامی در جهت ایجاد ناامنی در این منطقه از سوی پکن محکوم است.
اشاره وزیر خارجه چین به واردات بیش از نیمی از مایحتاج انرژی این کشور از خلیجفارس است؛ میزانی که درصورت افزایش تنش میان پکن و واشنگتن ممکن است تا حد چشمگیری افزایش پیدا کند. شبکه الجزیره در گزارش خود با اشاره به این مسئله مینویسد: حضور صرفا اقتصادی چین در خاورمیانه باعث شد این قدرت جهانی بعد از انقلابهای عربی سال 2011 تا حد زیادی از معادلات اساسی این منطقه (حتی در حوزه اقتصادی) فاصله داشته باشد. بهنظر میرسد پکن به این نتیجه رسیده که برای افزایش حضور اقتصادی، چارهای جز تقویت حضور سیاسی یا حتی نظامی خود در خاورمیانه ندارد.
اظهارنظر صریح رئیسجمهور چین درباره راهحل پایان بحران فلسطین و اسرائیل، حمایت مستقیم از سازمان اونروا و وعده برای مشارکت جدی در بازسازی کشورهای جنگزده، از سوی بسیاری از تحلیلگران بهعنوان نخستین گامهای عملی پکن در راستای افزایش نفوذ سیاسی در خاورمیانه به شمار آمده؛ گامهایی که از قضا از سوی بخش مهمی از جهان عرب مورد استقبال واقع شده است، آن هم درحالیکه این کشورها نسبت به سیاستهای دولت جدید آمریکا در قبال تحولات منطقه تا حد زیادی ناراضی بهنظر میرسند. الجزیره از عمان، قطر، کویت، عراق، سوریه، اردن، فلسطین و لبنان بهعنوان کشورهایی نام برده که از افزایش نفوذ چین در خاورمیانه در مقابل آمریکا استقبال خواهند کرد. برخی تحلیلگران حتی فراتر از این رفته و احتمال میدهند در آیندهای نزدیک شاهد حضور نظامی چین در منطقه نیز باشیم. جمال خاشقجی تحلیلگر سعودی در این زمینه نوشته است: چین باید برای تصمیمهای بزرگ آماده شود؛ حضور نیروی نظامی در خاورمیانه ضرورتی برای حفظ منافع قدرتهای بزرگ است. این اقدام اگرچه حامیانی دارد اما دشمنان جدی برای چین بهوجود خواهد آورد. اواخر سال گذشته، رسانههای سوریه از آمادگی چین برای ارسال تعداد محدودی از نیروهای ویژه این کشور به سوریه برای مقابله با تروریستهایی که از چین راهی سوریه شدهاند خبر داده بودند.