برشی از زندگی کودکان کار
همشهری آخرین نتایج 2پیمایش بهزیستی و جمعیت امامعلیع درباره وضعیت کودکان کار و خیابان در تهران را منتشر میکند
مهدیه تقوی راد | خبرنگار:
تابستان که از راه میرسد و هوا که گرم میشود تعدادشان در خیابانهای شهر بیشتر میشود؛ هر سال همین آش و همین کاسه است. بچههای کار با رسیدن روزهای تابستان و تعطیلی مدارس بیشتر از قبل در خیابانها و سر چهارراهها دیده میشوند؛ تاجایی که چنانچه سر یک نقطه شلوغ شهر توقف کنید و به هر سمت سری بچرخانید چند نفری از آنها را میبینید. خیلی از آنها هر روز صبح از حاشیههای شهرها به خیابانهای مرکز شهرهای اصلی میآیند؛ به این امید که در بازه زمانی چند ماهه بتوانند بیشتر از ماههای دیگر درآمد داشته باشند. آمارهای رسمی سازمانهای مسئول از وجود 2میلیون کودک کار و خیابان در سطح کشور خبر میدهند ولی آمارهای غیررسمی جمعیت آنها را دوبرابر این تعداد برمیشمارند. کودکانی که هر روز در معرض انواع آسیبهای اجتماعی قرار دارند و کارشناسان نسبت به افزایش جمعیت آنها باتوجه به شرایط اقتصادی کشور هشدار میدهند.
آخرین پیمایشهای سازمان بهزیستی استان تهران و جمعیت امامعلی(ع) درخصوص کودکان کار و خیابان که در اختیار همشهری قرار گرفته است و مربوط به سال1396 میشود، نتایج قابلتوجهی دارد؛ برای مثال براساس نتایج پیمایش سازمان بهزیستی استان تهران درخصوص وضعیت کودکان کار در پایتخت، سن ورود این کودکان به خیابان 4 تا 18سالگی است و میانگین سنی ورود این کودکان برای کار کردن 11سالگی است. با وجود این درآمد بچههایی که کف خیابان را به اجبار و یا اختیار برای کار انتخاب کردهاند چندان هم کم نیست و از روزی 3 تا 60 هزار تومان متغیر است و میانگین درآمد آنها بین 25 تا 30هزار تومان در روز متغیر است.
براساس دادههای این پیمایش بچههای کار علاوه بر انواع دستفروشی و... در خیابان به کارهای کشاورزی، کارگاهی و کار در خانه دیگران مشغول هستند.
مهمترین علت روی آوردن این کودکان بهکار در خیابان طبق پیمایش صورت گرفته از سوی سازمان بهزیستی استان تهران تهیه کرایه خانه، کمک خرج خانه و هزینه مدرسه عنوان شده است. همچنین از نظر تابعیت، بیشترین تعداد کودکان کار را در تهران کودکان افغان، کولی و ایرانی تشکیل میدهند. در قسمتی از این پیمایش اعلام شده که در میان کودکان کاری که تابعیت کولی دارند، دختران بهدلیل اینکه بین 13 تا 14سالگی ازدواج میکنند ناچارند برای تهیه جهیزیه بهکار در خیابان روی بیاورند. همچنین بسیاری از این کودکان مورد آزار و اذیتهای جنسی قرار میگیرند که در این پیمایش به تعداد آنها اشاره نشده است.
بیشترین علت برای کار کردن در خیابان در این پیمایش، وضعیت اقتصادی نامطلوب خانواده، بیکاری و مشاغل کمدرآمد پدران، مشارکت ضعیف مادران در درآمد خانواده، جمعیت زیاد خانواده، وجود آسیبهایی در خانواده نظیر اعتیاد پدر که قدرت اقتصادی خانواده را کاهش میدهد، اعلام شده است. همچنین در این پیمایش نوشته شده است: «این بچهها هنگام کار در خیابان با مشکلات عدیدهای مواجه هستند؛ از جمله گرما و آفتاب، سرما، تصادفات، مصادره اجناس، خشونت، پیشنهادهای جنسی، آزار جنسی و تنبیه فیزیکی از طرف همسالان.»
مداخلات روانشناختی؛ نخستین گام در برخورد با کودکان کار
معاون امور اجتماعی بهزیستی استان تهران با اشاره به اینکه اقدامات روانشناختی، نخستین اقدام بعد از ساماندهی کودکان کار است، به همشهری گفت: زمانی که بچهای توسط بهزیستی پذیرش میشود تمام اقدامات تخصصی و مداخلات روانشناختی و اجتماعی تا ترخیص بچه از بهزیستی یا در طول نگهداری وی در مراکز بهزیستی انجام میشود. مهشید موقر گفت: در گفتوگوهایی که با بچهها انجام میشود آسیبهایی که ممکن است متوجه بچه باشد مورد بررسی قرار گرفته و براساس نوع آسیبدیدگی بچه این مداخلات انجام میشود؛ برای این منظور ابتدا مشاورههای فردی صورت گرفته و بعد برنامههای گروهدرمانی انجام میشود.
معاون اجتماعی بهزیستی استان تهران گفت: در این مشاورهها وضعیت خانواده کودک نیز مشخص میشود و چنانچه خانواده صلاحیت نگهداری از کودک خود را نداشته باشد گزارشی در این خصوص تدوین و تقدیم مقام قضایی میشود و در نهایت مقام قضایی تصمیم میگیرد که کودک به بهزیستی سپرده شود و یا نزد پدر و مادرش باشد.
آزارهای جنسی؛ مهمترین مشکلات بچههای کار
علاوه بر بهزیستی استان تهران جمعیت امامعلی(ع) که یکی از انجمنهای غیردولتی فعال در حوزه آسیبهای اجتماعی است هم بررسیهایی در حوزه کودکان کار و خیابان در تهران انجام داده است که نتایج آن میتواند زنگ خطری برای شرایط زندگی این کودکان و البته جامعه باشد. براساس نتایج این پیمایش، کودکان کار و خیابان بیشتر از سایر همسنوسالان خود مورد آزار و اذیتهای جنسی قرار میگیرند. طبق بررسی آنها از جامعه آماری 1175نفری کودکان کار و خیابان در تهران، 165مورد آزار جنسی، 404مورد آزار جسمی و 606 مورد غفلت از کودکان دیده شده است. همچنین با بررسیهای آنها آزارهای جنسی بین کودکان کمدرآمد، دستفروش و متکدی بیش از کودکان مشغول در کارهای پرخطر دیگر مانند زبالهگردی است. با وجود این، تفاوت محسوسی بین دختران و پسران از نظر قرار گرفتن در معرض خطر آزار در میان حاشیهنشینها وجود ندارد. براساس این پژوهشها کودکانی که در معرض آزارهای جنسی قرار دارند بیش از کودکان دیگر خطر ابتلا به اعتیاد دارند. 50درصداین کودکان که مورد آزار قرار گرفتهاند نمیدانستند که چه اتفاقی برای آنها در حال رخ دادن است.
آنطور کهرؤیا منوچهری، از اعضای فعال جمعیت امامعلی(ع) میگوید: موضوع قابل توجه در این پیمایش این است که 60درصد آزارهای جنسی علیه کودکان کار در خانه و 28درصد در محله اتفاق افتاده است. آمارهای جمعیت امامعلی(ع) حاکی از این است که در 1175موردی که بررسی شدهاند 44درصد از آزارگران مرد و 17درصد زن بودهاند و سن آزارگران بین 30 تا 39 و 40 تا 49سال بوده است. همچنین 69درصد آزارهای جسمی و 31درصد از آزارهای جنسی از طرف والدین صورت گرفته، در آزارهای جنسی والدین پدر 100درصد اعتیاد داشته و 63درصد بیکار بودهاند. بهگفته او، آزار کودکان شامل آزارهای جسمی مانند کبودی، شکستگی، سوختگی و... میشود و پیامدهای روانی شامل پرخاشگری، خودکشی و گوشهنشینی و... را در پی دارد.
کودکان کار و ضرورت توجه به مناطق حاشیهای
مظفر الوندی، دبیر سابق مرجع ملی حقوق کودک با اشاره به اینکه بهجای جمعآوری کودکان کار باید منشأ این پدیده را پیدا کنیم، گفت: محور اصلی مصوبه سال84 دولت با عنوان ساماندهی کودکان خیابانی تقویت حوزههای مددکاری است. در این مصوبه نهادهای مسئول هم مشخص شد و تکالیفی برای نهادهای دولتی سازمانهای مردمنهاد وزارت بهداشت، دادگستری، شهرداری و نیروی انتظامی مشخص و در ادامه هم راهکارهایی برای این کار تنظیم شد، اما این مصوبه اجرایی نشد. وی با بیان اینکه کارهای ضربتی و فوری جواب نمیدهد، گفت: به جای برخورد با کودکان سر چهارراهها باید به محلهایی که کودکان در آنجا کار میکنند، توجه کنیم؛ همچنین باید به مناطق حاشیهای و سکونتگاههای غیررسمی توجه ویژهای داشته باشیم؛ در این صورت میتوانیم به ساماندهی این بچهها امیدوار باشیم.
آسیبهای اجتماعی با اجتماعی شدن قابل حل است
روز گذشته عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور در نخستین همایش ملی مواجهه با آسیبهای اجتماعی از دیدگاه اسلام گفت: حل آسیبهای اجتماعی باید مردممحور باشد؛ یعنی موضوعات اجتماعی فقط با اجتماعی شدن قابل حل است.
جایگاه ما در حوزه آسیبهای اجتماعی پایینتر از متوسط جهانی است زیرا آموزههای دینی و اصالتهای فرهنگی هنوز قدرت ایستادگی دارند و نقش پدر و مادر و همسایه حائز اهمیت است و هنوز هم عاشورا، تاسوعا و دعاها برقرار است اما دشمنان اینها را نشانه رفتهاند.
بهترین راه کنترل آسیبهای اجتماعی پیشگیری است. اینکه کسی بگوید بیکاری عامل اعتیاد است قابل باور نیست چون ۵۳درصد کسانی که معتاد و متجاهر هستند شغل و خانواده دارند.
مؤسسات، بنگاهها و مجموعههای علمی و تحقیقاتی در کشور دچار سندروم کارهای نظری و تئوری و کلیگویی شدهاند.
از نظر من بزرگترین مشکل کشور یعنی آسیبهای اجتماعی قابل حل است و این آسیبها مختص کشور ما نیست.
در حوزه مقابله با آسیبهای اجتماعی راههای بسیاری طی شده است که هیچکدام از آنها بهصورت ۱۰۰درصد موفق نبودهاند؛ البته موفقیتهای نسبی حاصل شده است و نتیجه آن این است که در حوزه موادمخدر در بهترین شرایط ۲۰درصد کسانی که معتاد میشوند قدرت پاک شدن و سالم ماندن را دارند و ۸۰درصد باقیمانده همیشه در این چرخه باقی میمانند.
تغییر نسل و تغییر سبک زندگی امری است که علت آسیبهای اجتماعی است؛ البته این امر فقط مختص به آسیب اجتماعی نیست.
آموزش و پرورش نخستین پایگاهی است که باید مصونسازی در آن رخ دهد و مصونسازی به این معناست که من درونی انسان را با آموزههای دینی منطبق با فطرت چنان مستقل بار بیاورند که در مقابل همه طوفانها ایستادگی کند.