آفتهای وفاق در دولت چهاردهم
محمد رحمانی-کارشناس مسائل سیاسی
در باب موضوع مهم و چالشی «وفاق»، اولین نکته قابل توجه این است که با توجه به عدم تعریف روشن و مشخص از این مقوله توسط آقای رئیس جمهور، هر کدام از عناصر و فعالان برخی جناحها در پی تعریف این عبارت از منظر خویش با توجه به فهم، درک و برداشت شخصی خود هستند. شاید بشود در این باب آن داستان معروف را یادآور شد که مولوی شاعر شهیر ایرانی بیان کرده است که در یک اتاق تاریک که در آن فیلی قرار داشت، هرکسی با توجه به لمس بخشی از بدن این حیوان، تعریف و نظری درباره آن داشت. امروزه هم اطرافیان و همراهان رئیس جمهور هریک از منظر خویش به چیستی و ماهیت وفاق مدنظر دولت پرداختهاند که طبیعتاً این برداشتهای شخصی با توجه به منافع گروهی و حزبی است.
موضوع بعدی که در عرصه سیاسی و رسانهای کشور و حتی یک گام بالاتر در حیطه انتصابات رسانهای دولت دیده میشود این است که دولت هنگام ارائه کابینه یک بحث جدی در باب وفاق داشت که در چند وزارتخانه این موضوع در حد خوب و قابل قبولی بروز و ظهور داشت و خود را نشان داد. به تعبیری، پوسته هیأت دولت و کابینه رئیس جمهور قابل پذیرش و مطابق با سیاستهای راهبردی وفاق آقای پزشکیان بود. اما نکته اینجاست که در حوزه انتصابهای میانی و ستادی، چه در وزارتخانهها، ریاست جمهوری و... شاهد طیشدن یک رویه رادیکال از لحاظ سیاسی هستیم.
نکته اساسی این است که عدم تطابق وفاق بین بخشهای بالادستی دولت با لایههای میانی، دوآفت جدی را در ادامه به بار خواهد آورد: اول آنکه موضوع وفاق را تبدیل به یک شعار تصنعی میکند که تنها در جهت کسب رأی اعتماد کاربرد داشته، ثانیا موجب ایجاد اختلاف و شکاف فکری و عملی بین بدنه وزارتخانهها و دستگاههای مربوطه با رأس آنها خواهد شد. چراکه افراد میانهرو و معتدل در صدر تشکیل یک وزارتخانه قرار دارند اما از سوی دیگر، افراد به شدت رادیکال در بخشهای میانی و ستادی درحال فعالیت هستند. اگر این موضوع در سطح استانها نیز پیگیری شود و انتصابات از این الگو پیروی کند، باید گفت در اصل ما با یک رویه ضدوفاق روبه رو هستیم که در ادامه کار، چالشهایی را برای کشور به وجود خواهد آورد.
افزون بر این، مجلس شورای اسلامی بنای رأی اعتماد خود به هیأت وزیران را با توجه به رویکرد وفاق آقای رئیس جمهور قرار داد. بالطبع، انتظار مجلس این است که در ادامه کار، در بخش مربوط به انتصابات میانی و ستادی، دولت همین رویکرد و الگوی وفاق را مدنظر قرار بدهد. اما باید صریحا بیان کرد، آن روند و نگاه وفاقگرایانه در زمان تعیین وزرا، امروزه در بحث انتصابات با چرخش و انحراف روبه رو شده است. این انحراف برای سیاست وفاق رئیس جمهور یک خطر مخرب و قابل توجه به شمار می رود.
با توجه به اینکه در چندسال اخیر در بدنه دولت بخشی از نیروهای انقلابی، متعهد و دغدغه مند تزریق شدهاند، انتظار به کارگیری و استفاده از آنها می رود. اساسا این دیدگاه وجود دارد که هرکسی با عرق ملی و دغدغه کشور در مسیر پیشبرد اهداف به کار گرفته شود. انتخاب و به کارگیری افراد تندرو و کسانی که که عملا با نظام در بزنگاه بحرانها زاویه داشتند، مثل کسانی که موضع صحیحی در ماجرای فتنه 88 و آشوب 1401 اتخاذ نکردند و نتوانستند درک درستی از صحنه داشته باشند موجب میشود نگرانیهایی شکل بگیرد. چرا که عدم بصیرت این افراد در رأس یک مسئولیت کشوری در ادامه راه، می تواند مشکل ساز باشد و شاید این احتمال وجود داشته باشد که نتوانند در موضوعات مختلف، تصمیمات در لحظه و مهمی اتخاذ کنند.