رسول بهروش
در مراسم اهدای جوایز جامجهانی روسیه، خانم رئیسجمهور کرواسی درست وسط استیج ایستاد با تبریک به بازیکنان دو تیم، تمام آنها را در آغوش کشید. این یک موقعیت چالشبرانگیز برای تلویزیون ایران بود؛ رسانهای که سانسورهای ناشیانهاش بهویژه در چند ماه اخیر جنجالهای زیادی به پا کرده بود و انتظار میرفت تصاویر این مراسم را هم قیچی کند، اما گویا اصرار عادل فردوسیپور به مدیران سازمان که پشت صحنه «2018» حاضر بودند باعث تغییر عقیده آنها شد و اهدای جام بهطور کامل روی آنتن رفت. پس از این اتفاق، رویکرد تلویزیون با استقبال زیادی مواجه شد و خیلیها عقب رانده شدن برخی از خطوط قرمز کاذب و ممیزیهای غیرضروری سازمان را به فال نیک گرفتند. این وسط البته بعضی تندروها طبق معمول فریاد «وااسفا» سر دادند که چندان عجیب نبود، اما آنچه تعجب مخاطبان را بهدنبال آورد، انتقاد علی مطهری از پخش این تصاویر بود. نماینده تهران در مجلس که در این سالها بیشتر با میانهرویها و مشی معتدلاش شناخته شده، این بار واکنشی غیرمنتظره نشان داد و مدعی شد اگرچه رئیسجمهور کرواسی با حس مادرانه بازیکنان را در آغوش کشیده، اما نباید تصاویر آن در تلویزیون ایران پخش میشد. حالا این موضعگیری مطهری با انتقادهای زیادی مواجه شده و خیلیها که معمولا در فضای مجازی به حمایت از او میپردازند، این بار نماینده تهران را ملامت میکنند.
شاید ندانید، اما این اولین بار نیست که مطهری از سانسور در تلویزیون حمایت میکند. 5سال پیش که در جریان پخش مسابقات لیگ جهانی والیبال و جام کنفدراسیونها در فوتبال چند صحنه آنچنانی از دست تلویزیون در رفت، مطهری شخصا به عزتالله ضرغامی زنگ زد و در این مورد از او توضیح خواست. مطهری حتی سابقه اعتراض به پخش برخی قطعات موسیقی پاپ را هم دارد و بارها گفته صداوسیما در این مورد در مسیر تلویزیون پیش از انقلاب گام بر میدارد. شاید کنار هم قرار دادن این مسایل، تصویری جزماندیش از مطهری نزد مخاطب بسازد، اما در عین حال نباید فراموش کنیم او همان کسی است که بخشی از جسورانهترین موضعگیریهای یک دهه اخیر رجال سیاسی ایران را به نام خودش ثبت کرده. رد پای مطهری را در بسیاری از تابوشکنیها و انتقادات صریح این سالها میتوان پیدا کرد؛ از نقد ارسال پارازیت روی شبکههای سیاسی ماهواره و تاکید بر ضرورت رفع حصر تا انتقاد از سختگیری در محدودیتهای اعمالشده برای خیلی از بزرگان و منصبداران قدیمی کشور. در قبال همین تلویزیون، مطهری همیشه منتقد درجه اول یک جانبهنگری بوده و بعضا این رسانه را به سانسور چهرههای محبوب مردم، ترک بیطرفی و حتی تحریف تاریخ متهم کرده. مطهری که سابقه ارایه طرح رادیو و تلویزیون خصوصی به مجلس را هم دارد، همین اواخر در ماجرای عدم پخش مصاحبه کارلس پویول، مدعی شده بود صداوسیما به شکل «ملوکالطوایفی» اداره میشود. اصلا چرا راه دور برویم؛ جستوجو کنید و ببینید مطهری ظرف همین یک هفته اخیر در مورد عملکرد شورای نگهبان چه مواضع کمسابقهای اتخاذ کرده است.
نکته کلیدی در مورد علی مطهری این است که او «ادا» در نمیآورد و برای خوشایند کسی حرف نمیزند. در ایران مرسوم است که آدمها حتی جزییترین باورهای فردیشان را هم قالبی و جناحی میکنند، اما مطهری هر چه را درست میداند بدون ملاحظهگری به زبان میآورد. او که در این سالها بیشتر بهعنوان یک چهره اصلاحطلب شناخته شده، مثل خیلی از همتایان خود به راحتی میتواند با فرمولهای ساده و کمهزینهای مثل انتقاد از سانسور در صداوسیما کسب محبوبیت کند، اما خیلی راحت عقیده اصلیاش را به زبان میآورد و از تبعات آن هم هراسی ندارد. مطهری نگران نیست که انتقادش از فیلم سینمایی گشت ارشاد یا حضور بازیکنان دوتابعیتی در تیمهای ملی باعث انتقاد روشنفکران شود، همانطور که از پیامدهای برخی اظهارنظرهای سیاسیاش نزد طبقه نزدیک به خانواده پدریاش نمیترسد. در جامعهای که به شدت از تظاهر، ریاکاری و مصلحتاندیشی رنج میبرد، حداقل حسن علی مطهری این است که خود واقعیاش را نشان میدهد؛ حالاانتخاب با شماست که دوستش داشته باشید یا نه. کاش آدمهای شبیه او را خیلی بیشتر داشتیم.
چقدر «علی مطهری» لازم داریم
در همینه زمینه :