نقشاولهای پشت پرده
موضوع: نخستین آپاراتچیها
موقعیت: سینما میهن (میدان حسنآباد)
***
از اواخر دوره قاجار که نخستین سالنهای عمومی نمایش در تهران شروع بهکار کردند، آپاراتچیها بهعنوان یکی از مهمترین ارکان سینما بهحساب میآمدند و هیچ فیلمی بدون حضور آنها روی پرده نقرهای نمیرفت.
آپاراتچیهای قدیمی بعدها با چرخاندن آپاراتهای زغالی چراغ سینماها را روشن نگه داشتند و تماشاچیهای تهرانی را به اوج لذت رساندند. اکبر رستمزاده، تنها بازمانده نسل آپاراتچیهای قدیمی تهران، درباره روزگار سخت آپارات و آپاراتچیها در پایتخت میگوید: « اکران فیلم با آپاراتهای زغالی از دوره پهلوی اول رواج پیدا کرد. کار با آپاراتهای آن دوره بسیار سخت بود و آپاراتچی نباید اجازه میداد زغال تمام شود. آپاراتهای آن دوره زغالی و تسمهای بود و هندل داشت. آپاراتچی با کمک عوامل پشت صحنه به سختی یک فیلم را اکران میکرد. کار با آپارات زغالی شبیه جوشکاری بود. دستگاه، دودسته داشت که مدام رو به جلو حرکت داده میشد و در غیر این صورت زغال میسوخت و روی زمین میریخت. به همینخاطر آپاراتچیها با بیماری چشم و ناراحتی ریه دست و پنجه نرم میکردند و دستهایشان بر اثر گرما و حرارت دستگاه تاول میزد.»
درباره نام و هویت نخستین آپاراتچی تهران اطلاع دقیقی در دست نیست، اما رستمزاده از پدرش بهعنوان یکی از نخستین آپاراتچیهای تهران نام میبرد و میگوید: «وقتی آپارات تازه وارد سینماها شده بود، کسی فوت و فن کارکردن با آن را نمیدانست. چند نفر شیوه کارکردن با دستگاه را آموزش دیده بودند و بقیه هم آرامآرام یاد گرفتند. افرادی که میخواستند کار با دستگاه آپارات را یاد بگیرند، ابتدا باید پادویی میکردند. پدرم که به محمد آپاراتچی معروف بود، یکی از نخستین آپاراتچیهای تهران بهحساب میآمد که از سال 1310تا 1342شمسی حوالی میدان حسنآباد و در سینما میهن کار میکرد. بعد از پدرم، جمشید آذریپور بهعنوان آپاراتچی در سینما ایران مشغول بهکار شد. جمشید هم با آپارات زغالی کار میکرد و قامتش آنقدر کوتاه بود که دستش به بوبین نمیرسید و برای اینکه بوبین را روی زغال بگذارد و فیلم نمایش داده شود روی چهارپایه میایستاد.»
زندگی آپاراتچیهای قدیمی مثل دو روی سکه بود. آنها خودشان را مجرمانی میدانستند که بدون مرتکبشدن جرمی باید ساعتها در اتاقهای تاریک آپاراتخانه میماندند اما بهعنوان افرادی که بانی نقش بستن فیلمها روی پرده سینما میشدند مورد احترام و توجه عشق فیلمها هم قرار میگرفتند. رستمزاده معتقد است نسل اول آپاراتچیهای تهران بهواسطه قرارداشتن در بطن سینما درآمدهای هنگفتی داشتند: «در آن سالها مردم برای تهیه بلیت سینما ساعتها در صف میایستادند اما عشق فیلمها با آپاراتچیها ارتباط برقرار میکردند و از آنها میخواستند در ازای دریافت مبلغی، برایشان بلیت تهیه کنند. آپاراتچیها درآمدهای دیگری هم داشتند. عشق فیلمها حاضر بودند مبالغ هنگفتی بدهند تا یک متر از نگاتیو فیلمهای معروف را که مربوط به کلوزآپهای نقش اول بود، داشته باشند. آنها نگاتیوها را در آلبومهای مخصوص نگهداری میکردند و گاهی با چند برابر قیمت خریدشان میفروختند. برخی آپاراتچیها هم از تماشاچیها پولهایی میگرفتند تا آنها را نزد بازیگران معروف ببرند و عکس یادگاری بگیرند.»