• پنج شنبه 1 آذر 1403
  • الْخَمِيس 19 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 21
دو شنبه 19 شهریور 1403
کد مطلب : 234459
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/An5Nz
+
-

انتخاب میان زندگی با ذلت یا مرگ با شهادت

مرد جهاد

یادداشت
مرد جهاد

هنیه مردی بود که سال‌ها بالاخص در این اواخر به مرد «جهاد» تبدیل شده بود. و جهاد هیچ پایانی ندارد جز انتخابی که میان دو راه مخیر شده است: زندگی با ذلت یا مرگ با شهادت.
هنیه وقتی دوباره با انتخابات از میان اعضای حماس در زندان و خارج و داخل فلسطین به رهبری حماس انتخاب شد، نخستین تصمیمش بازگشت به قلب مرگ و ترور بود، نوار غزه. چند‌ ماه بعد از حضورش در نوار غزه تصمیم گرفت به سفرهایی برای رایزنی برود.‌ پس از مذاکره با مصری‌ها، قاهره اجازه تل‌آویو را این‌گونه پاسخ داد: به شرط عدم‌ سفر به تهران!
هنیه و تیمش از غزه خارج شدند و از مالزی تا روسیه سفر کردند. بعد از سفرها، تیم حماس دوهفته‌ای در قطر بودند که با یکی از دوستان نزدیک به دفتر حماس گفت‌وگویی داشتم و پرسیدم آخر تصمیمشان چه شد، تهران می‌آیند یا نه، که گفت در حال استخاره یا همان مذاکره با مصری‌ها هستند.
دو سه روز بعد از این گفت‌وگو، داستان حاج قاسم در بغداد رقم خورد و هنیه بدون درنگ به تهران آمد و لقب «شهید القدس» را روی حاج قاسم ماندگار کرد. رفتار هنیه و پاسخ اسرائیلی‌ها قابل حدس بود؛ هرگز اجازه بازگشت به نوار غزه از رفح داده نخواهد شد. هنیه از آن سال آواره میان قطر و ترکیه و بیروت شد... درست مثل همه حیران‌های جهاد... و آن هم گذشت...
7 اکتبر، هنیه در کنار العاروری سجده شکرش تیتر اخبار شد... نخستین واکنش اسرائیلی‌ها یک چیز بود: دو سال آرامش فریب بود، این مردان هیچ‌گاه لباس جهاد را رها نمی‌کنند. جنگ به درازا کشید، صالح العاروری در قلب بیروت ترور شد، بهترین رفیق اسماعیل...
جنگ به درازا کشید، فرزندانش و نوه‌هایش در قلب اردوگاه الشاطی در غزه ترور شدند... مگر نه اینکه پسران هنیه هم مانند همه رهبران جهان باید به جای امن می‌رفتند یا حتی به جنوب نوار غزه یا حتی خروجشان هم از نوار غزه خیلی راحت و ممکن بود؟... یا اصلا مگر فضای عربی پر نبود از کنایه به اینکه هنیه و پسرانش فرماندهان هتل‌ها هستند؟...
وقتی خبر شهادت را شنید، تنها گفت الحمدلله.‌‌.. خون پسران من ارزشمندتر از خون کودکان غزه نیست... هدف تغییر تصمیم است، اما من ‌مصمم‌تر شدم... و باز جنگ به درازا کشید و این‌بار خون‌خودت قلب تهران را سرخ کرد.
خونی به سرخی بغداد و بیروت و غزه و تهران... تحلیل‌ها به جای خود، اما دشمنی که آن‌سوی جهاد ما ایستاده یک راه بیشتر پیش‌پای تو نمی‌گذارد: یا جنگ را رها کن یا بجنگ تا بجنگیم. پازل تنها یک چیز است: ما همیشه در جنگیم؛ همیشه... ما وسط جنگیم، نه آنکه از ترس عدم‌ جنگ تصمیم بگیریم و نگیریم...
 * محسن فائضی، نویسنده
محقق و کارشناس مسائل منطقه و فلسطین، روزنامه ایران

این خبر را به اشتراک بگذارید