سیاست در آغوش فوتبال
محمدرضا نصیری| جامجهانی فرصت مناسبی بود برای دیدارهای سیاسی. از پادشاه اسپانیا و ولیعهد سعودی تا روسای جمهور برخی کشورهای بزرگ حاضر در جام همه و همه فرصت داشتند در کنار فوتبال برخی مذاکرات سیاسی و اقتصادی را هم به پیش ببرند. البته رئیسجمهوری ایران هم برای افتتاحیه دعوت شده بود و میتوانست در کنار پوتین بازی و مراسم را تماشا کند و گریزی هم به مسایل سیاسی روز مخصوصا مسایل خاورمیانه که ما هم مستقیم با آن درگیر هستیم بزند. اما او ترجیح داد مثل دوره قبلی عکس خودش با پیراهن تیمملی هنگام تماشای یکی از بازیهای ایران در جامجهانی منتشر کند و به این سفر نرود شاید چون ولیعهد عربستان هم قرار بود چند متر آنطرفتر در جایگاه ویژه ورزشگاه لوژنیکی بنشیند. در عوض، علیاکبر ولایتی برای رساندن پیام ایران به پوتین پیش از فینال جام به روسیه سفر کرد.
برخی سیاستمداران همپا با ستارههای فوتبال در این دوره ستاره شدند؛ شینزو آبه نخست وزیر ژاپن که قرار بود برای مذاکرات بر سر خرید نفت به تهران و ریاض سفر کند و تحت فشار آمریکا سفرش به تهران را لغو کرد پیشبینیکرده بود تیمملی کشورش با تیم میزبان یعنی روسیه به فینال خواهد رفت. این پیشبینی را ابتدا خیلیها مسخره میکردند اما اگر نحوه حذف دو تیم را مرور کنید به این نتیجه میرسید که پیشبینی او خیلی هم بیراه نبود و میتوانست چنین چیزی اتفاق بیفتد. ژاپن داشت بلژیک را حذف میکرد و روسیه هم از مسیری دیگر تا آستانه صعود به نیمهنهایی و حذف کرواسی پیش رفته بود. پادشاه اسپانیا بعد از بازی با روسیه و حذف تیم کشورش به رختکن تیم رفت و ملیپوشان اسپانیا را دلداری داد.
ترزا می، نخستوزیر انگلیس بهعلت درگیری سیاسی بر سر ترور بیولوژیکی جاسوس دوجانبه توسط روسها نمیتوانست جامجهانی را از نزدیک تماشا کند اما او هم با حضور در ورزشگاه برای تماشای بازی دوستانه انگلیس با فرانسه پیش از آغاز جامجهانی توجهش به فوتبال را به نمایش گذاشت و کلی سوژه دست کاربران شبکههای اجتماعی داد. مرکل هم که از سوی ترامپ به جانبداری از روسیه متهم شده است (بهدلیل اینکه آلمان از روسیه گاز میخرد)، برای تماشای جامجهانی به روسیه نرفت اما پیش از اعزام تیمملی آلمان به روسیه در اردوی این تیم حاضر شده بود و عکسهای او کنار ملیپوشان بازتاب زیادی در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت. شارل میشل، نخست وزیر بلژیک برای بازی با فرانسه برای مکرون کری خوانده بود. او در سفر ترامپ به بروکسل از رئیسجمهوری آمریکا استقبال رسمی نکرد اما در اردوی تیمملی بلژیک حاضر شد و به آنها روحیه داد و با بازیکنان عکس یادگاری انداخت.
اما ستاره بیچونوچرای این جمع رئیسجمهور جوان کرواسی بود. کولیندا گرابار کیتاروویچ فقط یکی از چندین ویچی بود که در جامجهانی این دوره درخشیدند. عکسهای او با پیراهن شطرنجی تیمملی کرواسی را همه مردم دنیا دیدهاند. او که از سال2015 بهعنوان اولین زن و جوانترین رئیسجمهوری کشور کرواسی را اداره میکند، بدون نیاز به جمعآوری رأی و دادن وعدههای آنچنانی انتخاباتی در مسابقات تیمملی کشورش حاضر شد و در شکلگیری روحیه فوقالعاده تیمی و اتحاد مردم این کشور که پشت تیمملی ایستاده بودند نقشی اساسی داشت. بهطوری که حتی در غیاب او همه اعضای کابینه با پوشیدن لباس تیمملی در جلسه هیاتدولت شرکت کردند. او بعد از شکست در فینال در حالی که همتا و رقیب فرانسویاش، مکرون داشت مشتهای گره کردهاش را به آسمان پرتاب میکرد در جمع بازیکنان و مربیان کرواسی حاضر شد و یکیک آنها را در آغوش گرفت و به آنها دلداری داد و گفت که چقدر به وجودشان افتخار میکند. وقتی فوتبال اینگونه مردم یک کشور را با هم متحد میکند چرا برخی سیاستمداران در نشان دادن چهره فوتبالی خود امساک میکنند؟ تنها چیزی که در این دوره از سیاسیون به تیمملی ما رسید دعوا بر سر سهمیه نمایندگان مجلس در جامجهانی بود و انتقاد برخی سیاسیون از سرمربی تیمملی که چرا جلال حسینی و وریا غفوری را به تیمملی دعوت نکرده است. یا علی مطهری، نایبرئیس محترم مجلس که بر سر ایده جنجالی خود ایستاده است و پافشاری میکند تیمملی فرانسه قهرمان جهان نشده و فقط چند بازیکن این کشور در کنار تیم منتخب آفریقا قهرمان شدهاند. به دکتر کولیندا گرابار نگاه کنید؛ با آن بالا و پایین پریدنهای ناشی از هیجان فوتبال. فردی که خودش را با بلیت اکونومی به روسیه رساند و تشریفات و ریختوپاش را کنار گذاشت. کسی که به نوشته برخی رسانهها هواپیمای ریاست جمهوری و تعداد 35ماشین مرسدس مخصوص وزرا را فروخت و درآمد حاصله را به خزانه دولت واریز کرد. فروش و خصوصیسازی موسسات استراتژیک دولتی را ممنوع کرد. حقوق و دستمزد خود را به ۳۰درصد کاهش داد تا با در آمد عمومی برابری کند... برای کاهش هزینهها، سفارتخانهها، کنسولگریها و نمایندگیهای غیر ضروری کشور در خارج از کشور را بست... چطوری میشود او و فوتبال را دوست نداشت؟