از غزه تا بوسنی؛ روایت 2نسلکشی مشابه
همزمان با نسلکشی فلسطینیها در غزه، برای بسیاری مقایسه این رویداد با نسلکشی سربرنیتسا در بوسنی و هرزگوین قابل توجه است. در گزارشی که آناتولی آن را منتشر کرده، هر دو نسلکشی نشاندهنده ریاکاری جامعه بینالمللی عنوان شده است. در این گزارش شباهتهای هر دو نسلکشی در جامعه بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است.
ناامنی در مناطق امن: در سال 1993، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه شماره 819 را تصویب کرد که سربرنیتسا را منطقه امن اعلام کرد. مدت کوتاهی پس از تصویب این قطعنامه شورای امنیت، نیروهای ارتش بوسنی سلاحهای خود را تسلیم کردند، اما ارتش صرب به حملات خود به منطقه محاصره شده ادامه داد و نسلکشی به اوج خود رسید. در غزه نیز قطعنامهها و دستورات موقت سازمان ملل توسط دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) صادر شده است که به اسرائیل دستور میدهد از ارتکاب همه اعمالی که مشمول ماده 2کنوانسیون نسلکشی است جلوگیری کند، اما صهیونیستها به حملات خود و نسلکشی در غزه ادامه میدهند.
ریاکاری جامعه بینالمللی: هم در غزه و هم در جریان نسلکشی سربرنیتسا، نیروهای متجاوز هر کاری که خواستند، انجام دادند و جامعه بینالمللی واکنشی به این نسلکشی نداشت.
تجاوز به عنف: صربها و اسرائیلیها از تجاوز به عنف بهعنوان یک سلاح جنگی استفاده کردهاند. دادگاه کیفری بینالمللی برای یوگسلاوی سابق (ICTY) در چندین پرونده دریافت که تجاوز توسط اعضای ارتش جمهوری صرب انجام شده است. در جنگ غزه نیز گزارشهای تکاندهندهای از تجاوز جنسی به زنان و سوءاستفاده جنسی از مردان در بازداشتگاه اسرائیل وجود دارد.
شکست سیستم سازمان ملل: هم در جریان نسلکشی بوسنی و هم در حال حاضر در جریان نسلکشی غزه، سازمان ملل و شورای امنیت در توقف این نسلکشی ناتوان بوده است و این ناتوانی شکست سیستم فعلی سازمان ملل را ثابت میکند.