جعفر احمدی | دانشجوی دکترای امور اجتماعی:
سرپرست ادارهکل فرهنگی و اجتماعی استانداری آذربایجان غربی آماری عجیب از تعداد جمعیت حاشیه نشین در استان آذربایجان غربی منتشر کرد. بر اساس اظهارات او، در استان آذربایجان غربی، حدود 600 هزار نفر حاشیهنشین وجود دارد و شهرهای ارومیه، خوی، میاندوآب، مهاباد و بوکان حاشیهنشین بیشتری دارند. این آمار زمانی قابلتأمل میشود که نسبت آن را با کل جمعیت استان در نظر بگیریم. بر اساس سرشماری سال 95، جمعیت آذربایجان غربی 3 میلیون و 265 هزار نفر بود و با احتساب نسبت جمعیت کل با حاشیهنشینان، حدود یکپنجم جمعیت استان حاشیهنشین است. این تعداد حاشیهنشین در استان میتواند مشکلاتی برای دولت، نهادهای خدماترسان و برای دیگر مردم و فرایند توسعۀ استان ایجاد کند. نکتۀ محوری در این نوشتار، بررسی برخی سوگیریهای نادرست در فهم این مشکل شهری است که به یقین در برخورد با این پدیده و چگونگی مدیریت آن میتواند اثرگذار باشد. حاشیهنشینی را نوعی آسیب اجتماعی تلقی میکنند که چندان درست نیست. چون حاشیهنشینی پدیدهای اجتماعی است؛ ولی لزوماً آسیب اجتماعی نیست. تمامی کسانی که در حاشیه شهرها ساکن میشوند، عناصر نابهنجار و بزهکار نیستند. از طرفی حاشیهنشینی موضوعی اجتماعی است. چون علل و عوامل اجتماعی در شکلگیری آن دخیل هستند. پس، تعداد بالای حاشیهنشین در استان، به معنای وجود این تعداد بزهکار و منحرف نیست. حاشیهنشینی میتواند در شکلگیری و تشدید انواع آسیبهای اجتماعی چون سرقت، بزهکاری، روسپیگری و... تأثیرگذار باشد. جرم اما نیست؛ ولی جرمزا میتواند باشد.
نکته دیگر اینکه، حاشیهنشینی در هر شهر و منطقه به معنای نبود برنامهریزی درست متولیان امر، در آن مناطق است. اگر در شهرهای یاد شدۀ استان تعداد حاشیهنشینان زیاد است، نتیجۀ برنامهریزی نادرست و غیر اصولی در حوزههای شهری، فرهنگی و اجتماعی است. به همین خاطر مسئولان و متولیان امر، حاشیهنشینی را آسیب اجتماعی میدانند تا بر مدیریت غلط خود سرپوش بگذارند. لذا بهجای تمرکز بر معضل بودن حاشیهنشینی، بهتر است بر مدیریت و تخصیص منابع برای ساماندهی این مشکل شهری تمرکز شود. بر اساس گزارش سال 95 سازمان برنامه و بودجه استان آذربایجان غربی 3 هزار و 699 آبادی دارد که از این 629 آبادی از سکنه خالی است. این نشان میدهد حاشیهنشینان از آسمان به شهرها نازل نشدهاند و میتوان با برنامهریزی صحیح و اصولی، به ویژه در حوزه توسعه روستایی و بهبود فضای کسب و کارهای کوچک در روستاها، مانع از مهاجرت و شکل گیری حاشیهنشینی شد. نکته بعدی، پیامی است که حاشیهنشینی به همراه دارد: حاشیهنشینی نتیجه نابرابری در توزیع منابع و امکانات در جامعه است.
در استان ما توزیع امکانات میان مناطق روستایی و شهری به صورت برابر و با توجه به نواقص و کمبودها نیست. بیشتر امکانات بهداشتی، خدماتی، آموزشی و تفریحی در شهرها تمرکز دارد و دسترسی نداشتن مناطق روستایی به رفاه و امکانات از علتهای مهاجرت روستاییان به شهرها و سکنی گزیدن آنان در حاشیه شهر است. شایسته نیست حاشیهنشینان را با بانیان معضلات شهری یکی دانست. بلکه اینان محصول نابرابری، فقر و شکاف طبقاتی و خود قربانی شرایط نابسامان مدیریت در حوزههای مختلف این استان و سایر قسمتهای کشورند.
برای ساماندهی مناطق حاشیهنشین در استان، مجریان باید به توسعۀ روستاها و عدالت توزیعی منابع و امکانات، اهتمام ویژه کنند. بهرهمندی مناطق حاشیهای شهرها از خدمات شهری میتواند منجر به کاهش آسیبهای اجتماعی در شهر شود. چون یکی از علل سوق یافتن حاشیهنشینان به سمت ناهنجاری و آسیبهای اجتماعی، احساس تبعیض است. البته نباید از پایین بودن نرخ سطح رفاه و توسعه در استان آذربایجانغربی که نقش تعیینکننده در افزایش حاشیهنشینی دارد، غافل بود.
دو شنبه 25 تیر 1397
کد مطلب :
23149
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved