مردی که بهخاطر حضانت فرزندانش همسر سابقش را به قتل رسانده بود دستگیر شد
عذاب وجدان به فرار قاتل پایان داد
الهه فراهانی- روزنامهنگار
مرد میانسال که چند سال قبل از همسرش جدا شده بود، بر سر حضانت فرزندانش با او دچار اختلاف شد و دست به جنایتی هولناک زد. این مرد که جان همسر سابقش را گرفته بود پس از 3روز درحالیکه قصد داشت به زندگیاش خاتمه دهد، دستگیر شد.
به گزارش همشهری، شامگاه سهشنبه در یکی از خیابانهای شمال پایتخت اتفاق عجیبی افتاد. مردی که یک چاقو در دست داشت، درحالیکه گریه میکرد میخواست به زندگیاش پایان دهد که شاهدان مانع او شدند و چاقو را از دستش خارج کردند.
مرد میانسال درحالیکه گریه میکرد، رو به مردم کرد و گفت: من جان همسرسابقم را گرفتهام و نمیخواهم زنده بمانم.
شاهدان با پلیس تماس گرفتند و طولی نکشید که با حضور مأموران مرد میانسال دستگیر شد. در بررسیها معلوم شد که گفتههای مرد میانسال حقیقت دارد. او همان کسی بود که 30تیر در شرق تهران به زندگی همسرسابقش پایان داده بود. زنی که به قتل رسیده بود، 40ساله بود و در یک بوتیک در شرق تهران کار میکرد.
این زوج چند سال قبل از یکدیگر جدا شده بودند، اما همچنان بهخاطر حضانت فرزندانشان با هم اختلاف داشتند. تا اینکه روز حادثه مرد خشمگین درحالیکه چاقو همراهش بود به سراغ همسر سابقش رفت و با وی در مقابل بوتیک درگیر شد و با ضربات چاقو او را به قتل رساند. از همان زمان جستوجوی تیم جنایی پایتخت برای دستگیری قاتل فراری آغاز شده بود، اما اثری از وی نبود تا اینکه قاتل سهشنبه و پیش از اینکه به زندگیاش پایان دهد، دستگیر شد.
متهم به قتل وقتی روبهروی افسر پلیس آگاهی تهران نشست، به گریه افتاد و گفت که هرگز قصد کشتن مادر بچههایش را نداشته است. او توضیح داد: من کارگر ساختمانی هستم و سالها قبل به ژاپن رفتم که در آنجا کار کنم. بعد از بازگشت از ژاپن به خواستگاری دختری که از بستگان دورمان بود و عاشقش بودم، رفتم و با هم ازدواج کردیم. حاصل ازدواج ما 2 فرزند است. وی ادامه داد: اگرچه اوایل زندگی خوبی داشتیم، اما بهتدریج اختلافهایمان شروع شد بهطوریکه حدود 11- 12سال قبل تصمیم به جدایی گرفتیم. متهم گفت: حضانت دخترم با مادرش بود و پسرم با من، اما پسرم چند وقت قبل که پا به 18سالگی گذاشت، رفت پیش مادرش و گفت میخواهد با او زندگی کند. او دیگر مرا نمیخواست و تصمیم گرفتم حضانت دخترم را پس بگیرم و هر دو فرزندم را نزد خودم برگردانم.
متهم ادامه داد: روز حادثه رفتم به سراغ همسرسابقم. با خودم چاقو بردم که تهدیدش کنم. تا او را دیدم گفتم چرا بچهها را علیه من تحریک کردهای؟ او زیر بار نرفت و بر سر حضانت بچهها با هم درگیر شدیم. نمیدانم چه شد که نتوانستم خشمم را کنترل کنم و با ضربات چاقو جان همسر سابقم را گرفتم. این 2-3 روز هم در خیابانها سرگردان بودم و اصلا حال خوبی نداشتم. بهطوریکه تصمیم گرفتم با همان چاقویی که جان همسرم را گرفته بودم جان خودم را هم بگیرم، اما مردم مانعم شدند. مرد میانسال ادامه داد: باورکنید من قصد قتل نداشتم و نمیخواستم جان همسرم را بگیرم. در این 3روز بارها مخفیانه سر مزار همسرم رفتم و حتی یک لحظه هم عذاب وجدان رهایم نکرد. با اعترافات متهم، برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
جنایت بر سر حضانت
اختلاف میان زوجهایی که از هم جدا شدهاند، گاهی باعث بروز جنایتهایی هولناک شده است که برخی از آنها را مرور میکنیم.
سال 99
زن و شوهر گرگانی که از هم جدا شده بودند بر سر نگهداری فرزندشان دچار اختلاف شدند. هر کدامشان خواستار نگهداری فرزند خود بودند تا اینکه مرد خشمگین روز حادثه مقابل خانه همسر سابقش رفت و در درگیری با ضربات چاقو جان وی را گرفت. او پس از دستگیری میگفت که بهشدت پشیمان است، چرا که فرزندشان را از نعمت مادر و پدر محروم کرده است.
سال 94
مردی در یکی از محلههای تهران به قتل رسید. پلیس در جریان تحقیقات مدارک و شواهدی علیه همسر سابق وی، فریبا بهدست آورد. این زن دستگیر شد و در بازجوییها اعتراف کرد که با همدستی وکیلش نقشه قتل شوهر سابقش را کشیده بود تا سرپرستی فرزندانش را بهعهده بگیرد، اما هرگز تصور نمیکرد راز او فاش شود.
سال 92
جسد زنی 30ساله در آزادراه تهران- پردیس پیدا شد. در تحقیقات معلوم شد که او بهدست شوهر سابقش به قتل رسیده است. این مرد پس از دستگیری اعتراف کرد که 3سال قبل از همسرش جدا شده و در این مدت فرزندانشان نزد مادر زندگی میکردند. متهم گفت که قصد داشته حضانت فرزندانش را بگیرد که بر سر این موضوع با همسرش درگیر شده و او را به قتل رسانده است.
چگونه پس از طلاق آسیبها را به حداقل برسانیم
پدیده طلاق برای زن و مردی که مادر و پدر هستند، بسیار سخت است و اگر مهارت مدیریت شرایط را نداشته باشند قطعا نهتنها خودشان که فرزندانشان هم دچار آسیب میشوند. دکتر مهناز عسکریان، رواندرمانگر، روانشناس خانواده و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد به همشهری میگوید: در خانوادههایی که در معرض پدیده طلاق میگیرند، بزرگترین نقطه ضعف نداشتن فرهنگ طلاق است؛ چه قبل از طی مراحل قانونی و چه بعد از طی مراحل قانونی طلاق، بهگونهای که افراد تا قبل از آنکه از یکدیگر جدا شوند خود را مقید میدانند که بدترین برچسبها و معضلات را به طرف مقابل نسبت بدهند و این امر میتواند بستری فراهم سازد برای کینهتوزیها و آسیبهایی که ممکن است بعد از طلاق بین زن و شوهر بهوجود آید. او ادامه میدهد: در این میان فرزندان نیز از روابط نادرست والدین مصون نمیمانند، حتی بعد از جدایی والدین، آنها همچنان در معرض آسیبها، توهینها و تحقیرهایی قرار میگیرند که پدر و مادرشان نسبت به هم انجام میدهند. لذا یکی از رسالتهای روانشناسان و مشاوران حوزه خانواده آن است که والدین را با فرهنگ طلاق آگاه سازند و از بروز بسیاری از آسیبها و معضلات قبل و بعد از طلاق برای آنها و فرزندان آن خانواده پیشگیری کنند.
عسکریان با اشاره به پرونده پیشرو میافزاید: ضروری است پشتوانه قانونی و حمایتهای اجرایی لازم از جانب دادگاهها و قوه قضاییه برای زوجین پس از طلاق صورت بگیرد. یعنی تعیینتکلیف شود که فرزند چند روز نزد مادر و چند روز در هفته نزد پدر است و والدین طبق آن چارچوب پیش بروند تا کمتر شاهد چنین پروندههایی باشیم.
او میگوید: پس از طلاق، فرزندپروری به یک چالش بزرگ برای والدین تبدیل میشود. با وجود تمام تنشها و اختلافاتی که ممکن است در رابطه پدر و مادر بهوجود آمده باشد، آنها باید همچنان بهصورت مشترک در کنار یکدیگر برای تربیت فرزندانشان تلاش کنند و دست از بدگویی و توهین نسبت به هم بردارند، چون فرزندان به هر دوی آنها علاقهمند هستند و نمیخواهند یکی از آنها را نادیده بگیرند. در نتیجه ممکن است دچار احساسات متناقض و سردرگمی درباره اینکه چگونه باید رفتار کنند، شوند. همچنین والدین باید تلاش کنند تا فرزندان را درگیر مشکلات و اختلافات خود نکنند. همانطور که گفتم آنها به هیچ عنوان نباید از فرزندان بهعنوان ابزاری برای انتقامجویی استفاده کنند.