پایانی دلچسب برای سریالی تلخ
قسمت پایانی «در انتهای شب» مورد توجه مخاطبان سریال قرار گرفت
سریال «در انتهای شب» در حالی به پایان رسید که در طول دوران پخش بیشترین بازخورد رسانهای را میان مجموعههای شبکه نمایش خانگی داشت. نخستین تجربه سریال سازی آیدا پناهنده، کارگردان فیلمهایی چون «ناهید»، «اسرافیل» و «تیتی» در مجموع مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. براساس آنچه در این مدت در رسانهها منتشر شده میتوان گفت این مجموعه تحسین منتقدان و روزنامهنگاران را هم در پی داشته است. نکته جالب توجه این است که با وجود تلخ بودن حال و هوای این سریال، پناهنده پایانی خوش برای فرجام نهایی کاراکترهای اصلیاش در نظر گرفته بود و این پایان خوش برای مجموعهای تلخ رضایت دنبالکنندگان سریال را به
همراه داشت.
سریال سینمایی
سریال «در انتهای شب» بیشتر از اینکه ساختاری نزدیک به آنچه معمولا در شبکه نمایش خانگی شاهدش هستیم داشته باشد با دکوپاژ سینمایی ساخته شده است. سابقه آیدا پناهنده بهعنوان کارگردان سینما در سریال به لحاظ میزانسن و دکوپاژ حال و هوایی سینمایی به این مجموعه بخشیده است، به طوری که مخاطب احساس میکند در حال تماشای فیلمی سینمایی است.
از پارسا پیروزفر تا هدی زینالعابدین
یکی از ویژگیهای سریال، انتخاب درست بازیگرانش است. زوج پارسا پیروزفر و هدی زینالعابدین در نقش زن و شوهری که در زندگی مشترک دچار چالش شدهاند با اجرای درکشدهشان سهم قابلتوجهی در موفقیت سریال ایفا کرده است. آنها بهدرستی موفق شدند وضعیت و موقعیت زنوشوهری بالغ اما با نگاههای متفاوت به زندگی را به تصویر بکشند.
هردوی آنها در ارائه جزئیات در ویژگیهای شخصیتی موفق ظاهر شدند و تردیدها و ترسها و احساساتشان را به ظریفترین شکل مقابل دید مخاطبان گذاشتند.
زینالعابدین در جایگاه زنی عاشق و احساساتی، بارها و بارها موفق شد بغضش را پشت ظاهری سرد و جدی از بهنام پنهان کند اما در عینحال عمق احساساتش را پیش روی مخاطبانش بگذارد. پیروزفر هم بارها با نقاشیکشیدن و راهرفتن مداوم و تردید در بیان جملات، موفق شد آنچه را در درونش جریان دارد، عیان کند.
مکث
آنچه مخاطبان درباره پایان سریال «در انتهای شب» گفتند
سریال در انتهای شب که آخرین قسمتش روز پنجشنبه منتشر شد، از سریالهای موفق شبکه نمایش خانگی بود که توانست هم منتقدان را راضی کند و هم تماشاگرانش را. برخلاف بیشتر سریالهایی که از پلتفرمها پخش میشوند، در انتهای شب نه عربدهکشی داشت، نه مخاطبش را غافلگیر میکرد و نه برای ادامه پیدا کردن داستان، مدام شخصیتهایی به داستان وارد میشدند. آیدا پناهنده بهعنوان نویسنده و کارگردان سریال با چند شخصیت محدود و با داستانی ساده اما پرکشش به انسان مدرن، آرزوهایش، شکستهایش و روابط عاطفیاش پرداخت. ایدههای خوبی در روایت داستان داشت و با استفاده از ایدههای اصلی میلان کوندرا که بخشی از کتاب بار هستیاش هم در سریال خوانده شد، به مسئله انتخاب و تکرار مدام اتفاقات در زندگی پرداخت. بینندگان پرشمار آن هم در طول سریال نظراتشان را در پلتفرم پخشکننده سریال و همینطور در توییتر و اینستاگرام مطرح کردند. از اظهار علاقه به بعضی شخصیتها یا نقد منفی درباره بعضی دیگر و همینطور
درباره داستان. شاید آنچه باعث شد نظرات درباره سریال تقریبا در تمام موارد مثبت باشد، داستان ساده و نزدیک به تجربه تماشاگر آن و همینطور روابط قابل درک آدمهای سریال بود. بهخصوص پایانبندی آن و اتفاق افتادن آنچه تماشاگر بهدنبال آن بود، توانست نظرات مثبت بسیاری را بهدنبال داشته باشد. از شعری از نزار قبانی تا خلق تصاویری که جایش در سینمای ایران خالی بود.یکی از مخاطبان سریال، پایان آن را با شعری از نزار قبانی تعریف کرده و نوشته: حس میکنم آخرین سکانس در انتهای شب را از روی این شعر نزار قبانی ساختهاند:
اگر سخن میان من و تو پایان یافت
و راههای وصال قطع شدند
و جدا و غریبه شدیم
از نو با من آشنا شو