
معماری ناهمگون؛ معضل بصری پایتخت
شهر درهم و برهم

امین رحیمی| خبرنگار:
مناطق
معماری شهری ناهمگون در پایتخت مشکلی آشکار است؛ هر شهروند هر روز نتایج حاصل از آن را در سیمای پایتخت میبیند و مسئولان و کارشناسان شهری نیز بر این مشکل اذعان دارند. تهران شهری است که در هر گوشهاش بافت شهری به کلی تغییر میکند؛ گویا این شهر از بههم پیوستن چند شهر پدید آمده است. بافت شهری و حال و هوای معماری در آن در مناطق شمالی شهر به کلی با بخشهای جنوبی متفاوت است و افق شهری در شرق و غرب آن نیز با هم نسبتی ندارند. در این میان بافت فرسوده هم بر مشکل افزوده است و تهران میزبان خانههایی است با قدمتی بیش از 60 سال و محلههایی که کاملاً فرسودهاند. از سوی دیگر معماری ناهمگون فقط سیمای کلی شهر در پهنههای بزرگ را متفاوت نساخته است بلکه در محلهها و کوچهها نیز این بیتناسبی به وضوح مشاهده میشود. یک نمونهاش ساختمانهای بلندمرتبه در کوچههای باریک و پیچ در پیچ محلههای شمالی پایتخت کهگاه منظرهای شگفتآور پیش روی رهگذران و ناظران میگذارد و تعجب آنان را بر میانگیزد. اما چرا پایتخت چنین شرایطی دارد و جایگاه معماری شهری در کلانشهر تهران کجاست؟
تهران یکباره این شکلی نشده است. سیمای امروز پایتخت میراث چند دهه توسعه شهری است. مشکل هم اینجاست که توسعه پایتخت و گسترش مساحت و بافت شهری در آن هیچگاه طبق نقشهای دقیق پیش نرفته است. شهرهای توسعهیافته جهان در دوران معاصر به نقشه جامع نیاز دارند تا شکل و شمایل آینده شهر را از نظر کاربری بخشهای مختلف، نحوه ساختوساز و... مشخص سازد. به قول کارشناسان طرح جامع قانون اساسی شهر است. طرح تفصیلی نیز که بر اساس طرح جامع شکل میگیرد جزئیات را به تفصیل مشخص میکند تا الگویی برای توسعه شهر حتی در مقیاس هر کوچه و هر پلاک شهری در دسترس باشد.
از اوایل سال 1300 که مدرنسازی پایتخت و تعریض معابر و طراحی خیابانها براساس نقشه شهرهای اروپایی در دستور کار قرار گرفت تا چند دهه بعد اصلاً از نقشه خبری نبود. در واقع گسترش پایتخت کاملاً بیقاعده پیش رفت تا اینکه بالاخره در دهه 1340 مطالعات نخستین طرح جامع تهران آغاز شد و در سال 1349 نیز نخستین طرح جامع پایتخت شکل گرفت. بر اساس این طرح تهران با ظرفیت جمعیتی حدود 5 میلیون نفر به چند محدوده مجزا تقسیم میشد؛ قسمت شمالی اعیاننشین بود و بخش مرکزی به بازار اختصاص داشت. بر همین اساس قسمت شرقی پایتخت کارمندنشین و قسمت جنوبی کارگرنشین بود. کاربریهای تفریحی و اماکن تفرجگاهی نیز در اراضی غربی شهر که آن زمان خالی و بایر بودند جانمایی شد. با این حال به دلیل تحولات اجتماعی آن نقشهها بهطور دقیق اجرا نشد و فقط بخشی از شبکه بزرگراهها و معابر طبق نقشه شکل گرفتند.
محدود ساختن مساحت پایتخت
با افزایش جمعیت تهران در اواخر دهه 60 تهیه دومین طرح جامع توسط وزارت مسکن آغاز شد ولی این طرح هم که به طرح ساماندهی معروف بود و ظرفیت جمعیتی پایتخت را حدود 7میلیون نفر در نظر گرفته بود به دلایلی نظیر تغییر مدیریت شهری در زمان مقرر یعنی دهه 70 به مرحله اجرا نرسید. تا اینکه بالاخره طرح جامع جدید تهران بر اساس تجربیات قبلی و با مطالعات دقیقتر طی سالهای 1382 تا 1385 تهیه شد و سال 1386 به تصویب رسید. طرح تفصیلی آن نیز در سال 1390 تهیه و ابتدای سال 1391 به شهرداریهای مناطق ابلاغ شد. ویژگی اصلی این طرح تأکید بر محدودیت مساحت پایتخت و جلوگیری از گسترش آن است.
آشفتگیهای معماری شهری
طرح تفصیلی پایتخت الگویی برای ساختوسازهای فعلی و آینده در تهران است. شورایشهر جدید پایتخت نیز بر رعایت دقیق این نقشه راهبردی در ساختوسازهای جدید تأکید دارد. اما بالطبع این طرح نمیتواند در سیمای امروزی پایتخت تغییری ایجاد کند. معماری ناهمگون در پایتخت شکل گرفته و تنها باید از گسترش آن و نازیباتر شدن شهر جلوگیری کرد.
«احمد مسجدجامعی» عضو شورایشهر تهران وضعیت معماری در پایتخت را به خوبی بیان میکند و میگوید: «در تهران بهعنوان شهری که بیشترین مراکز و دانشکدههای معماری را دارد، آشفتهترین شرایط معماری شهری را داریم. در حال حاضر در تهران نقشهکشی برای شهر نمیبینیم و تناسبی در فضاهای شهری وجود ندارد. طی دهههای گذشته اسناد مختلفی در مورد شهرسازی و معماری داشتیم اما هیچکدام از آنها موجب تحول معماری نشده است و معماری شهری دچار آشفتگیهایی است که ناشی از آشفتگی در حوزه مدیریت و حوزههای دیگر است.»
برجها در کوچهپسکوچهها
مشاهده ساختمانهای بلند در کوچههای باریک برای بسیاری به تنهایی نمادی از ناهمگونی معماری شهری محسوب میشود. «جعفرزاده» کارشناس املاک در غرب تهران بلندمرتبهسازی را بلای جان پایتخت میداند و میگوید: «گاهی در یک کوچه با عرض 8متر ساختمانی 6 طبقه یا بیشتر ساخته شده است. این نوع بلندمرتبهسازی این سؤال را برای بسیاری از شهروندان ایجاد میکند که آیا این وضعیت ایمن است؟ و برای مثال اگر در این ساختمان آتشسوزی رخ دهد آیا خودروهای نیروهای امدادی میتواند در کوچههای باریک تردد کند؟ متأسفانه در شمیران وضعیت بدتر است و گاهی برجها در کوچهپسکوچهها نیز دیده میشوند.» وی دلیل این نوع ساختوساز طی سالهای گذشته راخلأهای قانونی و تخلفات احتمالی سازندگان میداند و میافزاید: «ساختوساز قوانین پیچیدهای دارد که میتواند برای هر ملکی متفاوت باشد. در گذشته برخی سازندگان از طریق اخذ مجوزهای متنوع یا دریافت مشوقهای مختلف برای مثال به دلیل تأمین پارکینگ و... میتوانستند ساختمانهایی بلندتر از ساختمانهای مجاورشان در کوچه یا معبر بسازند. درباره برجهای تجاری و اداری در مناطق مرغوب شهری نیز تبصرهها و ریزهکاریهای قانونی مختلفی وجود دارد که سازندگان با آگاهی از آنها میتوانند مجوزهایی برای افزایش تعداد طبقات و زیربنا دریافت کنند.» پیشنهاد وی درباره اجرای دقیق طرح تفصیلی برای ساختوساز همه املاک است تا ساختمانهای هر گذر شهری با یکدیگر همسان و همگون باشند.
مصوبههایی برای نمای ساختمانها
علاوه بر ارتفاع ساختمانها بخشی از منظر شهری نیز به نمای ساختمانها مربوط میشود. تنوع رنگ و نقش املاک در یک کوچه یا خیابان و تفاوت زیاد وگاه تضاد میان آنها برای پایتختنشینان موضوعی عادی است. در حالی که از نظر اصول شهرسازی ساختمانهای مجاور هم باید با یکدیگر نوعی همگونی و هماهنگی داشته باشند تا از این طریق میان ساختمانها و معماری عمومی شهر هماهنگی ایجاد شود. قدیمیترین مصوبه مربوط به نمای ساختمانهای پایتخت به سال 1369 باز میگردد و تأسف بار اینکه این مصوبه برای حدود 2 دهه مسکوت ماند. اما از اوایل دهه 90 تدوین و اجرای ضوابط مربوط به نماهای املاک بر اساس الگوهای معماری ایرانی و اسلامی بهطور جدی در دستور کار شهرداری است و نمای هر ساختمان طی فرایند دریافت مجوز ساخت بررسی و تأیید میشود. با این حال به دلیل پیچیدگیهای فنی و زیبایی شناختی در این حوزه، الگوی مشخص و صریحی اعمال نمیشود. ضعفهای مربوط به نماسازی در ساختمانهای قدیمی نیز بر این مشکل افزوده تا ساختمانهای پایتخت امروزی میزبان نماهای متفاوت و اغلب متضاد باشد.
نماسازی سلیقهای براساس مد روز
در شرایط فعلی نظیر دهههای گذشته نمای ساختمان بیش از آنکه ناشی از طرحها و نقوش معماری باشد از رنگ سنگها و مصالح نماسازی ناشی میشود. مصالح نماسازی نیز معمولاً به سلیقه مشتریان و قیمت سنگهای نما مربوط میشود. «علی محبی» یکی از سازندگان قدیمی املاک در محدوده شرق تهران است و در اینباره میگوید: «طی دهه 60 و 70 مرمر پرطرفدارترین سنگ نما بود. البته همان موقع هم بسیاری از ساختمانها فقط با سیمان سفید نماسازی میشدند که شیوهای ارزانتر بود. در دهه 80 آجر سه سانتی، آجر قرمز و سنگ گرانیتی مد شد. سنگهای گرانیتی خاکستری و سبز و سیاه دوام خوبی دارند اما چون تیره هستند معمولاً باسلیقه همه مشتریان جور نمیشوند و سازندهها کمتر از آن استفاده میکنند. پس از آن سنگ تراورتن مد شد که به دلیل رنگ کرم روشن طرفداران بسیار داشت و هنوز دارد. در نماسازی با این سنگ طراحی رومی بسیار متداول است. البته طراحی رومی شیوهای غربی است و با طراحی نما بر اساس معیارهای ایرانی و اسلامی تفاوت و تضاد دارد. طی همه این سالها سلیقه سازنده و شرایط بازار نمای ساختمانها را تعیین کرده است و از الگوی واحد و مشخص خبری نیست.»
پویایی معماری شهری
معماری شهری به الگویی همگون و منعطف نیاز دارد که اصول سنتی و مدرن را در هم آمیزد و نوعی تشخص و هویت برای ساختمانها ایجاد کند. دکتر «حســــین گلستانی» دانشآموخته رشته شهرسازی و معماری ضمن اشاره به این موضوع چنین میگوید: «معماری شهری میراثی از گذشته دارد که بخشهایی از آن باید حفظ شود. در مقابل به دلیل شئون جدید زندگی شهروندان و نیازهای روزافزون و مدرن شهری لازم است معماری شهر با اصول نوین شکل بگیرد. در واقع ساختار شهر باید به گونهای باشد که همزمان با حفظ سنتها و میراث معماری گذشتهاش بتواند به نیازهای مدرن زندگی امروزی نیز پاسخ بدهد. بر این اساس معماری شهری باید پویا و منعطف باشد. قرار نیست تمام قسمتهای شهر یکسان و شبیه هم باشد. بلکه باید الگویی واحد و باهویت وجود داشته باشد که قسمتهای مختلف شهر بر اساس آن شکل بگیرند. این الگو از ارتفاع ساختمانها و تناسب تعداد طبقات ساختمانهای مجاور با هم تا طراحی نما، رنگ و نوع مصالح نماسازی و... را در بر میگیرد.» وی به الزامات مربوط به نمای شهری در برخی شهرهای اروپایی اشاره میکند و میافزاید: «در بخشهای بزرگی از شهر پاریس هرگونه تغییر در منظر شهری باید با اجازه شهرداری باشد. در برخی معابر و خیابانها هرگونه تغییر حتی در نمای ساختمانهای خصوصی برای مثال تغییر رنگ نما یا تغییر تعداد و محل پنجرهها و بالکنها ممنوع است. دلیلش هم این است که هویت شهر حفظ شود. به همین دلیل است که برخی معابر این شهر هنوز منظرهای شبیه به گذشتههای دور حتی تا یک قرن پیش دارند.»
نظارت بیشتر بر ساختوساز
«معماری شهری ویترینی از تاریخچه مدیریت هر شهر است.» «محمد اسماعیل تقوی» استاد دانشگاه در رشته مدیریت شهری با بیان این جمله درباره معماری شهری میافزاید: «معماری هر شهر بیانگر فرهنگ، سنت، ارزشهای اخلاقی، باورها، میراث و تاریخچه آن شهر است. در شهرهای امروزی که بنا به الزامات توسعه، تغییرات سریع در آنها اجتنابناپذیر است معماری شهری میتواند به سرعت از کنترل خارج شود و به جای آنکه بیانگر نوعی نظم و هویت و میراث تاریخی و فرهنگی باشد به ویترینی از آشفتگیها و بیبرنامگیها تبدیل شود. در تهران نیز چنین اتفاقی افتاده است و حالا تغییر ساختاری و بازگشت به هویت اصیل معماری دشوار به نظر میرسد. با این حال میتوان با پیروی دقیق از طرح جامع و تفصیلی و همچنین نظارت بیشتر بر ارتفاع ساختمانها و نوع نماسازیها از بدتر شدن شرایط جلوگیری کرد. در صورتی که شهرداری بتواند نماسازی را از سلیقه سازندگان جدا کند و نماهای ساختمانها را بر اساس الگو و رویهای متناسب شکل بدهد بخشی از ناهنجاریهای این حوزه رفع میشود. یادمان نرود که شهر پویاست و ساختمانها مدام نوسازی میشوند. قرار نیست مشکلات مربوط به ناهمگونی معماری شهری برای همیشه باقی بمانند ولی اگر میخواهیم در دهههای آینده در شهری زیباتر و هماهنگتر زندگی کنیم باید از همین امروز دست به کار شویم.»