روایتی از کارگاه قدیمی علمسازی در تهران که بیش از 50سال است به عشق امام حسینع سر پاست
زیر علمت امنترین جای جهان است
لیلا شریف- روزنامهنگار
در میان شلوغیهای خیابان شهید سید مصطفی خمینی، نرسیده به چهارراه سیروس، در میان مغازههایی که مواد شوینده و ابزار آشپزی صنعتی میفروشند، مغازهای جاخوش کرده که کبوترهایی پشت ویترین محقرانه آن نشستهاند و رهگذران پرشمار و عجول راسته را نگاه میکنند. داخل مغازه پر است از تیغه و کتیبه آهنی و پیرمردی که در حال حک کردن نام ائمه روی بتهجقههای کوچک است. گرد سپید موهایش، لباس مشکی تنش و دستهایی که از کار زیاد سیاه شده، بیش از هرچیز به چشم میآید.
علمسازی جوادی، سالهاست که در این گوشه شهر جا خوش کرده است و در روزهای محرم درست زمانی که هیئتها برای عزاداری، علمهای خود را به خیابانها میآورند، سر استاد سازنده علم و رفیق قدیمیاش شلوغتر میشود.
جواد جوادی نزدیک به 70سال دارد و هر گوشه از مغازهاش یک نماد از علم جای گرفته است؛ درست در کنار تیغههای منقش به نام مطهر ائمه اطهار، کبوترهای نماد آزادی در گوشهای نظارهگر عشاق حسین(ع) هستند که هر یک برای سر پا نگهداشتن علم هیئتشان از مغازه این علمساز قدیمی سردرمیآورند. پیرمرد با دستانی که نشان از کار با آهن دارد از روزگاری میگوید که روزیاش با نام حسین(ع) و کربلا گره خورد:« از 18سالگی به سمت این کار اومدم. امام حسین(ع) روزیام رو برکت داده، از همون 50سال پیش که کار را شروع کردم، علم میساختم و میفروختم.»
هر چند گرانی به بازار علمسازی هم رسیده است و استاد جوادی نسبت به سالهای دور کمتر علم میسازد اما هنوز هم مشتریها برای خرید یا تیمار علمهایشان به سراغ استاد جوادی میروند:«50سال پیش علم 13تیغه میفروختم 6هزار و 500تومان و الان این 13تیغه تبدیل به 50میلیون تومان شده. الان با توجه به گرانترشدن علم، خیلی از هیئتها به سمت خریدش نمیآیند و ما هم بیشتر وسایل مربوط به علم را میفروشیم.»
آنقدر علم ساخته است که دیگر حساب آنها در ذهنش نیست:«علمهایی که من ساختم نهتنها به شهرهای مختلف ایران میرفت حتی یکی هم به عراق و آمریکا فرستادم، قبلا که ساخت علم خیلی گرون نشده بود، سالی 200علم میساختم.»
به علم طلاکوبی که گویی به مرکز ثقل مغازه تبدیل شده است اشاره میکند و تمام جزئیات جای گرفته در قامت علم را چنان با دقت توضیح میدهد که انگار علم، بخشی از وجود اوست و رج به رج آن را از بر است. همین عاشقی است که به قول خودش به روزی او برکت داده است:«مشتری میآمد و میگفت که پولم را میخوام خرج هیئت کنم و بعد از عاشورا میتونم پول علم را بدم، منم به عشق امام حسین(ع) قبول میکردم. خدا هم به روزی من برکت داد.»
در کنار استاد جوادی، رفیق قدیمیاش نزدیک به 40سال است که پا به پای او کار میکند. زندیه که خود را شاگرد استاد جوادی میداند، داستان همنشینیاش با علمهای امام حسین(ع) را اینگونه روایت میکند:«من 40سال است که با آقای جوادی کار علمسازی میکنم. هر سال وقتی محرم شروع میشه، همه هیئتها و آدمایی که علم شخصی دارن، کار اتصال تیغهها به بدنه علم رو شروع میکنن، من هم یک علم شخصی دارم که هر سال پس از هفتم امام حسین(ع) تیغههای آن را جدا میکنم تا محرم بعد که در خانه تیغهها را تمیز و متصل کنم و علم راهی هیئت بشه.»
در میان تکیههای تهران، کم نیستند تکیههایی که با قدمت 700سال سرپا ماندهاند. برخی از آنها مانند تکیه چال محله دولاب، نزدیک به 500سال قدمت دارند. زندی که مانند استاد جوادی گرد پیری بر موهایش نشسته اما آتش عشق سیدالشهدا(ع) در دلش تازه است، با گفتن این جملات، ذوق خاصی در کلماتش نمایان میشود و از خاصترین علم ایران میگوید:«خاصترین علم در ایران مربوط به محله میدون میر قم است. این علم که به آن طوق میگن، 2تا شاه تیغ داره که کلش 5متر میشه، این 2تا تیغ با یک شش گوشه به هم وصل میشن.» زندی که در کنار تیغههای علم ایستاده است، چشمانش را برای مرور خاطراتش از این علم خاص کمی ریز میکند و ادامه میدهد: «این 2تیغه به وسیله یک ششگوشه به هم متصل شدن و برخلاف علمهای رایج که به شکل ایستاده توسط افراد حمل میشن، این علم مثل تابوت با کمک چند نفر روی دست از محله میدون میر با روضهخوانیهای خاص به سمت حرم حضرت معصومه(س) حمل میشه.هر سال در صبح عاشورا این مراسم برگزار میشه. این طوق هم نزدیک به 400سال قدمت داره.»
در گذشته از هر علم تنها یک نمونه ساخته میشد و اینطور که زندیه توضیح میدهد، در حال حاضر معروفترین علمساز در ایران، فردی به نام رسول حسینقفلی است که در اصفهان کار میکند. تکمیل سفارشهای این استاد چندین سال زمان میبرد.
فاخته نمادی است در رابطه با لحظاتی که حضرت امالبنین از شهادت امامحسین(ع) و پسرانش مطلع شد؛ چرا که در فرهنگ عامیانه بسیاری معتقدند پرنده فاخته در روز عاشورا از صحرای کربلا خود را به مدینه رساند تا از شهادت فرزندان حضرت علی و امالبنین خبر دهد.
شیر این بخش از اعلم، ریشه در روایات عامیانه از صحرای کربلا دارد و بسیاری معتقد هستند در نبرد کربلا، شیر برای حفظ خیمهها به کمک امامحسین(ع) آمد؛ موضوعی که روایتها و نقلهای متفاوتی از آن وجود دارد.