• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
چهار شنبه 20 تیر 1403
کد مطلب : 229653
+
-

جوان افغان سردسته باند دزدان بود

داخلی
جوان افغان سردسته باند دزدان بود

کارگر افغان سردسته باند مخوفی بود که دست به سرقت میلیاردی از خانه‌ها می‌زد. او برای سرقت‌ها 4خلافکار ایرانی را اجیر کرده و با کمک آنها باند سرقت تشکیل داده بود. اعضای این باند فقط در یکی از سرقت‌هایشان مقدار زیادی دلار و سکه به ارزش 5میلیارد تومان دزدیدند، اما در نهایت پلیس موفق به شناسایی و دستگیری آنها شد. متهمان پس از دستگیری در دادگاه کیفری محاکمه شدند و سردسته باند به نام احمد علاوه بر رد مال به 10سال حبس محکوم شد. این در حالی است که همدستان او نیز هر کدام به تحمل 5سال زندان محکوم شده‌اند سردسته باند در گفت‌وگو با همشهری از جزئیات سرقت‌ها می‌گوید.

غیرقانونی وارد ایران شده بودی؟
نه. خانواده‌ام از همان ابتدا که به ایران آمدند، مجوز داشتند. ما سال‌هاست در ایران زندگی می‌کنیم.
سرکرده باند خودت بودی؟
بله، اما اشتباه کردم. اصلا به دستگیری و مجازات فکر نکرده بودم.
چه شد که فکر سرقت و تشکیل باند به سرت زد؟
بلندپروازی. می‌خواستم با دختر یک تاجر افغان ازدواج کنم، اما پدرم کارگر است و خودم نگهبان کارخانه. می‌دانستم اگر به خواستگاری بروم، جواب منفی می‌شنوم. تصمیم گرفتم از هر راهی که شده به پول برسم و برای همین سرقت را انتخاب کردم.
سوژه‌های سرقت را چطور انتخاب می‌کردی؟
مرد صراف را می‌شناختم، چون از او دلار می‌خریدم. مرد کارخانه‌دار هم که صاحب‌کارم بود. ابتدا تصمیم داشتم فقط از این 2نفر سرقت کنم، اما بعد طمع به سراغم آمد و سرقت‌هایم را گسترش دادم.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
آنها هم کارگر ساختمانی بودند که هشت شان گرو نه شان بود و با پیشنهاد من خیلی سریع قبول کردند.
از جزئیات سرقت‌هایت بگو.
مرد صراف را می‌شناختم. برای همین خودم در سرقت شرکت نکردم. نقشه را کشیدم و همدستانم وارد خانه‌اش شدند و با تهدید و ضرب و شتم معادل 5میلیارد تومان دلار و سکه از گاوصندوقش سرقت کردند. دومین طعمه‌مان مرد کارخانه‌دار بود که همدستانم از خانه او 50هزار دلار به همراه تعدادی سکه به سرقت بردند. مابقی طعمه‌ها هم غریبه بودند. زنگ خانه‌ها را می‌زدیم و اگر کسی داخل خانه نبود، ‌قفل در را تخریب می‌کردیم و همه اموال داخل خانه را می‌دزدیدیم.
چطور دستگیر شدید؟
هنگام سرقت از خانه مرد صراف بیرون از خانه نگهبانی می‌دادم. ماسک هم به‌ صورتم زده بودم اما همان‌طور که می‌بینید، جثه‌ام ریز است. از طرفی حواسم نبود که لباس تابلویی پوشیده‌ام. دوربین‌ها فیلم مرا گرفتند و مرد صراف از روی هیکلم و لباسی که به تن داشتم من را شناسایی کرد. وقتی دستگیر شدم، بقیه اعضای باند را هم لو دادم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید