امیر دیپلماسی
درباره مردی که زبان دیپلماسی را بهتر از هر چیزی می شناخت
حسین امیرعبداللهیان، یکی از انتخابهای طبیعی دولت سیزدهم ایران بود؛ دیپلماتی که قبلا در انواع پستهای ریز و درشت، ماموریتهای داخلی و خارجی، انواع تجربیات دیپلماتیک را کسب کرده بود. آخرین پستی که در وزارت خارجه مانده بود را بهشایستگی کسب کرد و وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران شد. در همان روزها، بدنه وزارت خارجه، از این انتصاب خشنود بود، چون یکی از خودشان در آن پست نشسته بود. مرحوم امیرعبداللهیان، یک دیپلمات قدیمی بود و نه انتصابی؛ به همینخاطر نه فقط پیچ و خمهای دنیای سیاست و دیپلماسی را میشناخت که بهتر از هر کس دیگری با ساختار وزارت خارجه، امکانات و نیروی انسانی آن آشنا بود. همگام با دولت جدید، او هم رویکرد متفاوتی نسبت به وزیر خارجه قبل از خود داشت و نخستین و بزرگترین ماموریت خود را بازسازی روابط با کشورهای همسایه منطقه تعریف کرد؛ ماموریتی که به ثمر نشست و ایران و عربستان، به لطف پیگیریهای او و البته تغییر سیاستهای کلان 2کشور، بعد از مدتها خصومت و فاصله، روابط خود را از سر گرفتند. امیرعبداللهیان سالها در کشورهای عرب منطقه، ازجمله عراق و بحرین، ماموریت داشت و در دولتهای پیشین، معاون عربی و آفریقایی وزارت خارجه بود. از همین جا میتوان تسلط و علاقهمندی او به مسائل منطقه را توجیه کرد.
او در داخل هم روابط حسنه و نزدیکی با فرماندهان سپاه و افراد نزدیک به آن داشت و همه، چه در داخل و چه در خارج از دوستیاش با حاج قاسم سلیمانی میگفتند. نزدیکی او به جریانهای مقاومت در منطقه را هم از همینجا میتوان توجیه کرد، اما در عین حال، همیشه از مواجهه و دیالوگ با همتایان غربی و شرقی خود استقبال میکرد و حتی در روزهایی که تنشها بالا میگرفت، تلفنی یا حضوری با وزرای خارجی غربی، مذاکره میکرد. بسیاری از سرسختی او برای جلوگیری از منزوی کردن ایران به خاطر تحریمهای غربی گفتهاند و همینطور حمایت سرسختانهاش از جریان مقاومت منطقه.
این دیپلمات 61ساله، در دامغان متولد شد، در دانشگاه تهران لیسانس، فوقلیسانس و دکتری روابط بینالملل گرفت، از 1376 وارد خدمت شد و درنهایت ماموریتش در این وزارتخانه، با شهادت به پایان رسید.