رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیأت علمی کنگره جهانی حضرت رضا ع تبیین کردند
باید ائمه ع را به دنیا معرفی کنیم
حضرت آیتالله خامنهای: همه ائمه بدوناستثنا، بهدنبال حاکمیت اسلامی بودهاند
علیرضا احمدی-روزنامهنگار
متن بیانات رهبرمعظمانقلاب در دیدار اعضای هیأت علمی پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا(ع) که ۱۹اردیبهشتماه برگزار شده بود، روز دوشنبه (دیروز) در آیین افتتاحیه این کنگره در مشهدمقدس منتشر شد. حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار تأکید کردند که همه ائمه بدوناستثنا، بهدنبال حاکمیت اسلامی بودهاند؛ منتها با شیوههای مختلف، در فصول مختلف، با روشها و اهداف کوتاهمدت مختلف، اما هدف بلندمدت یکی بود. ایشان همچنین تصریح کردند که بهنظر من، ما بهعنوان مجموعه اهل تشیع، یکی از وظایف بزرگمان این است که ائمه خود را به دنیا معرفی کنیم.
اهمیت برگزاری کنگره
تشکیل این کنگره و این گردهمایی کار بسیار خوبی است؛ چون ماها ــ داخل جامعه شیعه؛ حالا قبل از اینکه به دیگران برسیم ــ در زمینه معرفت ائمه نقایص زیادی داریم؛ گاهی به یک جنبه توجه شده با افراط و بدون اتقان از جنبههای دیگر غفلت شده و گاهی حتی به همان هم توجه نشده و به همین مسائل ظاهری و توجهات ظاهری و مانند اینها بسنده شدهاست.
وظیفه مهم اهل تشیع
بهنظر من، ما بهعنوان مجموعه اهل تشیع، یکی از وظایف بزرگمان این است که ائمه خودمان را به دنیا معرفی کنیم. حالا بعضی از ائمه(ع) مثل امام حسین(ع) و امیرالمؤمنین(ع) به دلایلی معرفیشده هستند؛ دیگران دربارهشان نوشتهاند، گفتهاند و نوعی شناخت از آنها در دنیای غیرشیعه و حتی دنیای غیراسلام وجود دارد؛ لکن اکثر ائمه(ع) ناشناختهاند.
تبیین جنبه قداست ائمه(ع)
راجع به زندگی ائمه(ع) از 3 بُعد باید کار شود: یکی از آنها، بُعد معنوی و الهی، یعنی جنبه قداست ائمه(ع) است. از این نمیشود صرفنظر کرد. درباره این باید صحبت شود، منتها متقن صحبت شود. گاهی حرفهایی زده میشود، روایاتی بهعنوان پشتیبان آن حرفها آورده میشود که ضعیف است.
پرداختن به جنبه ملکوتی ائمه(ع)
باید جنبه ملکوتی ائمه(ع)، جنبه معنوی و عرشی ائمه(ع) را بیان کنیم؛ این جزو چیزهایی نیست که دربارهاش بخواهیم تقیه کنیم یا مثلاً مخفی کنیم؛ نه، باید این جنبه معنوی و عرشی ائمه را بگوییم؛ کما اینکه درباره خود پیغمبر گفتهایم. مسئله معصومیتشان، مسئله ارتباطات آنها با خدایمتعال، ارتباطات آنها با فرشتهها -اینهایی که هست- ولایت آنها به آن معنای معنویاش، اینها را باید بگوییم. از این جنبه باید یک کار عالمانه قوی خوبی انجام گیرد.
بیان کلمات و درسهای ائمه(ع)
جنبه دوم، جنبه کلمات و درسهای اینها است در زمینههای مختلف؛ در زمینه مسائل زندگی، مسائل گوناگون موردنیاز انسان: اخلاقیات، معاشرت، دین، احکام؛ ائمه ما حرف دارند، مکتب دارند که باید بیان شود. بعضی از این جنبهها که ما خیلی هم به آن توجه نمیکنیم، در دنیا موضوعیت دارد.
دو مثال مهم
بهعنوانمثال، فرض کنید مسئله حمایت از حیوانات؛ در روایات ما از ائمه، نسبت به مسئله رعایت حیوانات و حمایت از حیوانات چقدر بحث شده؛ این اگر چنانچه در دنیا مطرح و شناخته شود، موضوع مهمی است. ببینید حالا چهکسی از ماها درباره این فکر میکند؟ کداممان دنبال این قضیه هستیم؟ یا موضوع معاشرتها، مضامینی که درباره ارتباط با غیرشیعه و غیرمسلمان هست؛ اینهمه در روایات ما در این زمینه به تبع قرآن کریم حرف هست... اینها از میان کلمات ائمه باید بیان و منتقل شود.
مسئله سیاست
بخش سوم، مسئله سیاست است؛ این، همان چیزی است که بنده در آن [بررسی] سالهای زندگی ائمه، عمدتاً این را دنبال میکردم که ائمه چه کار میکردند و چه کار میخواستند بکنند. بخش سیاست، بخش خیلی مهمی است. سیاست ائمه چه بود؟ اینکه امام با همه آن مقامات، با همه آن مرتبت الهی که دارد و امانت الهی که دستش هست، اکتفا کند به اینکه مثلاً یک مقدار احکام بگوید و یک مقدار اخلاق بگوید و مانند اینها، این بهنظر اصلاً برای انسان وقتی که درست توجه کند قابل فهم نیست؛ آنها هدفهای بزرگی داشتند.
ضرورت ایجاد حاکمیت اسلامی
هدف عمده ائمه(ع) ایجاد جامعه اسلامی بوده که ایجاد جامعه اسلامی بدون ایجاد حاکمیت اسلامی امکانپذیر نیست؛ پس دنبال حاکمیت اسلامی بودند. یک بعد مهم امامت این است؛ امامت یعنی ریاست دین و دنیا، ریاست ماده و معنا. خب مادهاش عبارت است از همین سیاست و اداره کشور و حکومت و همه ائمه بدون استثنا دنبال این بودهاند؛ منتها با شیوههای مختلف در فصول مختلف با روشها و اهداف کوتاهمدت مختلف؛ اما هدف بلندمدت یکی بود.
چرایی یک سؤال مهم
بهعنوان مثال فرض کنید در زمان امام صادق(ع)؛ به حضرت مراجعه میشده که چرا قیام نمیکنید؛ مکرر در روایت داریم و دیدهاید دیگر که میپرسیدند چرا قیام نمیکنید. حضرت هم به هر کسی یک استدلال یا یک جور جوابی میدهند. خب، چرا از حضرت اینقدر سؤال میکنند که چرا قیام نمیکنید؟ علتش این است که بنا بوده حضرت قیام کند؛ این را شیعه میدانسته، این بین شیعه مسلم بوده.
چرا صلح امام حسن(ع)؟
وقتی که به امام حسن مجتبی(ع) اعتراض کردند که چرا شما صلح کردید ازجمله حرفهایی که مکررا از حضرت مجتبی نقل شده این است که میفرماید: «ما تَدری لَعَلَّهُ فِتنَه لَکم وَ مَتاعٌ اِلی حین»؛ این [کار] یک زمان دارد، یک اَمَد دارد، یک سرآمد دارد. شما چه میدانید؟ یعنی این وعده است. آن وقت در روایت امام این وعده مشخص شده؛ در روایت است: اِنَّالله جَعَلَ هذَا الاَمر فی سَنَه سَبعین. امام مجتبی سال ۴۰، ۴۱ این حرف را زدند، بنا بوده سال ۷۰ قیام انجام گیرد و حکومت اسلامی تشکیل شود؛ در تقدیر الهی این بوده که این کار انجام گیرد.
بایستههای تبلیغ ائمه ع
مسئله قبول ولایتعهدی امام رضا(ع)
من سال اول (نخستین کنگره جهانی امام رضا(ع) در سال1363) یک پیامی فرستادم مشهد و در آن پیام، مسئله قبول ولایتعهدی امام رضا(ع) را تحلیل کردم. یعنی گفتم این در واقع یک مبارزهای بود بین مأمون عاقل و زیرک و بسیار باهوش، و امام رضا. مأمون اول گفت خلافت را میدهم؛ اول ولایتعهدی نبود؛ گفت من خلافت را به شما میدهم. حضرت قبول نکردند؛ اصرار کرد؛ بعد گفت حالا که قبول نمیکنید، پس ولایتعهدی را قبول کنید.
پیروزی امام رضا(ع) در جنگ غیرنظامی با مأمون
علت اینکه مأمون این کار را کرد، چه بود؟ من در آن پیام،5،4علت و دلیل برای مأمون ذکر کردم که او به این اهداف فکر میکرد و دنبال این چیزها بود. امام(ع) قبول کردند؛ من 6،5 علت هم ذکر کردم برای اینکه حضرت چطور قبول کردند و چرا این کار را کردند و فواید این کار چه بود. یک حرکت عظیم، یک جنگ فوقالعاده غیرنظامی، یعنی جنگ سیاسی در واقع، بین حضرت و مأمون راه افتاده و حضرت دراین جنگ مأمون را خرد و خمیر کرده؛ یعنی با این کاری که کرده، منکوب کرده مأمون را؛ طوری که مأمون مجبور شد حضرت را به قتل برساند.
3 وظیفه محوری
این سه بخش در زندگی حضرت امام رضا(ع) و بقیه ائمه باید تبیین شود. هنر شما این است که این سه بخش را اولا استخراج کنید؛ ثانیا اینها را از زیادهگوییها و حرفهای غیرمتقن تخلیص کنید؛ ثالثاکه این سومی مهمتر از همه است، با زبان مناسب، با زبان روز، با زبان قابل فهم برای مخاطب غیرشیعه و حتی شیعه - چون دوری بعضی از جوانهای خودمان هم از این معارف، کمتر از دوری غیرشیعه و غیرمسلمان نیست و اطلاعی ندارند- بیان کنید اینها را. بهنظرمن اگر این کار انجام گیرد، فقط صرف یک گردهمایی و سخنرانی و مانند اینها دیگر نخواهد بود؛ یعنی یک فایده محسوسی بر آن اتفاق میافتد.