قصه درشکهخانه اربابتقی و تیماردار اسب
موضوع:کاروانسرای متروکه اسدی
ویژگی: تنها مرکز حملونقل محله
آن زمان که خبری از آسفالت نبود و خیابانها خاکی بود، تنها وسیله نقلیهای که در خیابانها تردد میکرد و مردم میتوانستند از آن برای رفتوآمد در مسافتهای طولانی استفاده کنند، درشکه بود. اهالی دولاب خاطرات بسیاری از گاراژ متروکه عریض و طویلی دارند که در گذشته به کاروانسرای اسدی معروف بود و انتهای خیابان شکوفه قرار داشت. عدهای معتقدند اینجا درشکهخانه بوده و عدهای هم میگویند در سالهای دور بهعنوان کاروانسرا از آن استفاده میشده است.
تقی هاشمیدولابی که خاطرات بسیاری از درشکهخانه ارباب تقی دارد، میگوید: «فردی به نام ارباب تقی اینجا را به درشکهخانه تبدیل کرد. زمینش را اهالی خود دولاب وقف کرده بودند. در گذشته افراد خیر و بزرگان محله بخشی از املاک خود را وقف میکردند تا با این سنت حسنه، مردمی که توان مالی کمتری دارند بتوانند از امکاناتی مانند حمام، آبانبار، مسجد و ... استفاده کنند. به همین دلیل و طبق این سنت حسنه، ارباب تقی مکانی را اجاره و به درشکهخانه تبدیل کرد. درشکهها از خیابان خاوران که آن زمان خاکی بود حرکت میکردند تا به درشکهخانه برسند. کرایه هم بر مبنای مسافت و محلی که سوار درشکه شده بودند از مسافران گرفته میشد. کرایهها از یک شاهی تا 3شاهی بود. درشکهها از میدان خراسان، میدان شوش و میدان شهدا حرکت میکردند.»
حاج تقی هاشمی ادامه میدهد: «ایستگاه درشکهها برای سوار شدن مردم، کنار قهوهخانهها بود. هر درشکه 3نفر ظرفیت داشت و 2نفر هم روی رکاب مینشستند، اما گاهی هم که درشکهها دیر به ایستگاه میرسیدند، خانوادهها با تعداد بیشتری سوار درشکهها میشدند. گاهی پیش میآمد چرخ درشکه در میانه راه در چالهای گیر میکرد و میشکست. گاهی هم اسبها در اثر ضرباتی که درشکهران به آنها وارد میکرد، رم میکردند. در هر صورت درشکهسواری سختیهایی هم داشت، اما سوار شدن در درشکه با خنده و شادی بچهها همراه بود.»
آخرین ایستگاه درشکهها که استراحتگاه اسبها هم به شمار میآمد، درشکهخانه ارباب تقی بود. معمولاً فردی هم تیماردار اسبها بود تا روز بعد تازهنفس شوند و مسافران را سوار بر درشکه جابهجا کنند.